پاسخ اجمالی:
کوههای یخ تعبیری از ابرهای سرد و متراکم است؛ ضمن اینکه تصاویر این ابرها از بالا به صورت کوه و دره ها می باشد. دانشمندان نیز بعد از اختراع هواپيما و امكان پروازهاى بلند كه دانش بشر را وسعت بخشيد، به ابرهايى تشکیل یافته از سوزن هاى يخ رسيدند كه عنوان كوه هايى از يخ بر آنها درست است.
پاسخ تفصیلی:
در آيه 43 سوره نور مى خوانيم: «أَ لَمْ تَرَ أَنَ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ»؛ (آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى راند سپس ميان آنها پيوند مى دهد و بعد آن را متراكم مى سازد؟! در اين حال، مى بينى كه [دانه هاى] باران از لابه لاى آن خارج مى شود و از آسمان- از كوه هايى در آن [ابرهايى به شكل كوه]- دانه هاى تگرگ نازل مى كند).
در ابتدا چنین تصور می شود که این آیه با علم امروز در تضاد است. زیرا طبق این آیه تگرگ از کوه هایی که در آسمان قرار دارد نازل می شود؛ درحالی که تگرگ به خاطر تغییر ناگهانی دما بر روی ابر تشکیل می شود چنان که اگر از داخل اتاق گرم به صورت ناگهانی آب به بیرون اتاق که به شدت سرد می باشد پاشیده شود، فورا یخ می زند. ضمن اینکه دانشمندان فضایی چنین کوه هایی را که از آنها تگرگ نازل شود ندیده اند!
امّا توجّه به یافته های دانشمندان علوم جدید و تفسیر مفسّران روشن می کند که این آیه منافاتی با علم ندارد.
اگر آنچه درباره تگرگ در این آیه آمده را با توجه به ابتدای آیه که سخن از تشکیل ابرهای باران زا می باشد معنی کنیم، هرگز چنین تصوری که در آسمان هم کوه به معنی حقیقی وجود داشته باشد به ذهن نخواهد آمد؛ بلکه یقینا آیه به ابرهای تگرگ زا اشاره می کند و با جدیدترین یافته های علمی نیز مطابقت دارد.
چنانکه دانشمندان معاصر درباره چگونگى تشکیل تگرگ در آسمان چنين مى گويند: دانه هاى باران از ابر جدا مى شود و در قسمت فوقانى هوا به جبهه سردى برخورد مى كند و يخ مى زند ولى در آن حال بسيار كوچك است. سپس طوفان هاى شديدى كه در آن منطقه حكم فرما است اين دانه ها را مجدداً به بالا پرتاب مى كند و بار ديگر اين دانه ها به داخل ابرها فرو مى رود و لايه ديگر از آب به روى آن مى نشيند كه به هنگام جدا شدن از ابر مجدداً يخ مى بندد و گاه اين موضوع چندين بار تكرار مى شود تا زمانى كه تگرگ به اندازه اى درشت شود كه ديگر طوفان نتواند آن را به بالا پرتاب كند يا اينكه طوفان موقتاً آرام گيرد. اينجا است كه راه زمين را پيش مى گيرد و بدون مانع به طرف زمين حركت مى كند و گاه به اندازه اى درشت و سنگين است كه خساراتى به مزارع و باغ ها و حيوانات و حتى انسانها وارد مى سازد.(1)
از اينجا روشن مى شود كه به وجود آمدن تگرگ هاى درشت و سنگين درصورتى امكان پذير است كه كوه هاى ابر بر فراز آن متراكم گردند تا هنگامى كه بادهاى شديد دانه يخ زده تگرگ را به ميان آن پرتاب مى كنند مقدار بيشترى آب به خود جذب كند و سنگين شود. به اين ترتيب كوه هاى ابر منبع قابل ملاحظه اى براى تكوّن(تشکیل) تگرگ هاى درشت كه در آيه به آن اشاره شده محسوب مى شود و اگر اين كوه ها همان توده هاى ذرّات يخ باشد مسأله روشن تر مى گردد.(2)
در اينجا تحليل ديگرى نیز از بعضى از نويسندگان مى خوانيم(3) كه خلاصه آن چنين است: «در آيات مورد بحث ابرهاى بلند صريحا به كوه هايى از يخ اشاره مى كند و يا به تعبير ديگر كوه هايى كه در آن نوعى از يخ وجود دارد و اين بسيار جالب است. زيرا بعد از اختراع هواپيما و امكان پروازهاى بلند كه ديد دانش بشر را وسعت بخشيد دانشمندان به ابرهايى متشكل و مستور(پنهان) از سوزن هاى يخ رسيدند كه درست عنوان كوه هايى از يخ بر آنها صادق است و باز هم عجيب است كه يكى از دانشمندان شوروى(روسیه) در تشريح ابرهاى رگبارى طوفانى، چندين بار از آنها به عنوان «كوه هاى ابر» يا «كوه هايى از برف» ياد كرده است و به اين ترتيب روشن مى شود كه به راستى در آسمان كوه هايى از يخ وجود دارد».(4)
مفسران نیز بيانات مختلفى در معنی «جبال»؛ (كوه ها) دارند که به شرح ذیل است:
1- بعضى گفته اند «جبال»؛ (كوه ها) در اينجا جنبه كنايى دارد. یعنی همان گونه كه مى گوییم كوهى از غذا، يا كوهى از علم، مفاد آيه فوق نیز چنین خواهد بود كه در واقع توده عظيمى از تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود مى آيد و از آنها بخشى در شهر و بخشى در بيابان فرو مى ريزد.
2- بعضى ديگر گفته اند منظور از كوه ها، توده هاى عظيم ابر است كه در عظمت و بزرگى به سان كوه است.
3- نويسنده تفسير «فى ظلال» در اينجا بيان ديگرى دارد كه مناسب تر به نظر مى رسد و آن اينكه توده هاى ابر در وسط آسمان به راستى شبيه كوه ها هستند گر چه از طرف پائين به آنها مى نگريم صافند. اما كسانى كه با هواپيما بر فراز ابرها حركت كرده اند غالبا با چشم خود اين منظره را ديده اند كه ابرها از آن سو به كوه ها و دره ها و پستي ها و بلندي هايى مى مانند كه در روى زمين است، و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست و همانند سطح زمين داراى ناهمواري هاى فراوان است و از اين نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است.(5)
با این توضیحات روشن می شود که این تعبیر قرآن نه تنها منافاتی با علم امروز ندارد، بلکه بیانگر اعجاز علمی قرآن می باشد. چراکه هيچ كس در آن عصر و زمان به دقت نمى دانست كه ابرها در آسمان به صورت كوه هايى با ارتفاعات متفاوت است كه ما قاعده و قسمت پایین آن را مى بينيم. زيرا تمام ابرها را به صورت يك صفحه گسترده در آسمان مشاهده مى كنيم اما هنگامى كه با هواپيما به فراز ابرها برويم ابرها را به صورت كوه ها و درّه ها و پستى ها و بلندى هايى مانند آنچه در سطح زمين است مشاهده مى نماييم و به تعبير ديگر سطح بالاى ابرها هرگز صاف نيست و همانند سطح زمين داراى ناهموارى هاى فراوان و حتّى در بسيارى از موارد به صورت كوه روى هم انباشته شده است.(6)، (7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.