پاسخ اجمالی:
بى شك كنترل مكالمات تلفنى اشخاص و تجسس در محتواى آنها جهت آگاهى بر اسرار مردم يكى از مصاديق روشن «تجسس» است كه در آيه دوازدهم سوره حجرات بر حرام بودن آن تاكيد شده است؛ ولى حفظ نفوس و نظام جامعه اسلامى و در هم شكستن توطئه دشمنان از آن مهمتر مى باشد؛ بنابراين در جايى كه بيم به خطر افتادن اين گونه امور مى رود مسأله استراق سمع و تجسس براى پيشگيرى از اين گونه خطرات مجاز مى شود.
پاسخ تفصیلی:
بى شك كنترل مكالمات تلفنى اشخاص و تجسس در محتواى آنها جهت آگاهى بر اسرار مردم يكى از مصاديق روشن آيه شريفه سوره حجرات دائر بر حرام بودن «تجسس» است، و روايات اسلامى نيز آن را شامل مى شود. حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) وارده شده كه فرمود: «لَا تَتَّبِعُوا عَثَراتِ الْمُسْلِمِينَ، فَاِنَّهُ مَنْ تَتَّبَعَ عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِينَ تَتَّبَعَ اللهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَّبَعَ اللهُ عَثْرَتَهُ يَفْضَحُهُ»؛ (لغزش هاى مسلمين را جستجو نكنيد؛ چرا كه هر كس جستجوى لغزش هاى مسلمين كند خداوند لغزش هاى او را جستجو مى كند و هر كس خداوند لغزش هايش را جستجو كند رسوايش مى سازد!).
جالب اينكه در صدر اين حديث مخاطبين چنين خطاب شده اند: «يا مَعْشَرَ مَنْ اَسْلَمَ بِلِسانِهِ وَ لَمْ يُسْلِمْ بِقَلْبِهِ»(1)؛ (اى كسانى كه به زبان ايمان آورده ايد و با قلب خود اسلام خود را نپذيرفته ايد!). در اصول كافى در باب «مَن طَلَبَ عَثَرَاتِ المُسلِمِين وَ عَورَاتِهِم» كه حديث بالا از آن نقل شد احاديث متعدّد و تكان دهنده اى ذكر شده است.
حرام بودن اين مطلب در ميان مسلمين تا آن حد روشن بود كه: «وقتى در زمان عمر شبى از شب ها خود او در مدينه، كوچه ها را سركشى مى كرد، ناگاه صداى مردى را كه مشغول آواز خوانى بود از منزلى شنيد از ديوار بالا رفت و صدا زد: اى دشمن خدا! تو در اينجا بساط معصيت گسترده اى! و گمان مى كنى خداوند پرده بر كار تو خواهد افكند؟! آن مرد گفت: اى خليفه عجله مكن! اگر من يك گناه كرده ام تو سه گناه كرده اى! خداوند فرمود: «لَا تَجَسَّسُوا»(2)؛ (تجسس نكنيد) تو تجسس كردى! خداوند فرموده: «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها»(3)؛ (و هميشه از در خانه وارد شويد) تو از ديوار بدون اجازه وارد شدى! خداوند فرمود: «لَاتَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتّى تَسْتأنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى اَهْلِها»(4)؛ (در خانه هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و سلام كنيد بر اهل آن خانه) و تو اين كار را نكردى! عمر شرمنده شد. گفت: اگر تو را ببخشم دست از كارت برمى دارى؟ گفت: آرى، او را بخشيد و خارج شد!(5)
به هر حال جاى ترديد نيست كه استراق سمع به معنى كنترل مكالمات مردم، خواه مكالمات عادى باشد يا تلفنى و همچنين تجسس در نامه ها و مكاتبات خصوصى، همه از مصاديق روشن تجسسِ حرام است.
ولى گاه ضرورت هايى ايجاب مى كند كه حكومت اسلامى در پاره اى از موارد اين كار را مرتكب شود و آن در جايى است كه بيم توطئه هايى بر ضدّ اسلام و مسلمين و به خطر افتادن نفوس و اموال قابل ملاحظه اى وجود داشته باشد، در چنين مواردى چاره اى جز استراق سمع و تفتيش در كارها نيست، درست همان گونه كه براى كشف مواد مخدّر و يا امورى همانند آن، وسايل و يا اشخاص را در گلوگاه هاى شهرها تفتيش مى كنند!
در واقع اين مسأله يكى از شاخه هاى مسأله تزاحم واجبات يا تزاحم واجب و حرام است و بايد با در نظر گرفتن مرجحات و مسأله اهم و مهم با آن رفتار شود.
به تعبير روشن تر: تجسس در كار مسلمانان حرام است؛ ولى حفظ نفوس و نظام جامعه اسلامى و در هم شكستن توطئه دشمنان از آن مهم تر مى باشد؛ بنابراين در جايى كه بيم به خطر افتادن اين گونه امور مى رود مسأله استراق سمع و تجسس براى پيشگيرى از اين گونه خطرات مجاز مى شود.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.