پاسخ اجمالی:
پیام خطبه 86 این است که عوامل خوشبختى و بدبختى انسان، پيش از آنکه بيرونی باشد از درون جانش بر مى خيزد. اوست كه خود را سعادتمند مى كند یا بر اثر پيروى از هوا و هوس و كبر و غرور، اسباب بدبختى خويش را آماده مى سازد؛ لکن غالب مردم عصر و زمان ما، عوامل بدبختى خود را در بيرون از وجود خويش جستجو مى كنند و غالباً خود را فريب مى دهند و راه چاره را بر خود مى بندند؛ در حالى كه بايد اسباب مشكلات را در روحيات خود، در پيوندهاى اجتماعى، در هوا و هوسها، در اختلاف و نفاق و در حسادتها و هواپرستى ها جستجو كرد.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 86 نهج البلاغه مى فرمايد: (اى بندگان خدا! آنها كه خالصانه تر و خيرخواهانه تر با خود برخورد مى كنند، از همه در برابر پروردگار مطيع ترند)؛ «عِبَادَ اللَّهِ! إِنَّ أَنْصَحَ النَّاسِ لِنَفْسِهِ أَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ».
معناى اين سخن آن است كه انسان خود را نفريبد و به خويشتن دروغ نگويد؛ نقاط ضعف خود را، نقاط قوّت به خودش معرّفى نكند و بر عيوب خويش پرده نيفكند؛ بلكه خالصانه و مخلصانه به نقد خويشتن بپردازد؛ چنين كسى به يقين در طريق اطاعت پروردگار گام برمى دارد.(1)
و در جمله دوم، دقيقاً اشاره به عكس آن مى فرمايد و مى گويد: (كسى كه از همه بيشتر خود را مى فريبد، از همه بيشتر مرتكب معصيت پروردگار مى شود)؛ «وَ إِنَّ أَغَشَّهُمْ(2)لِنَفْسِهِ أَعْصَاهُمْ لِرَبِّهِ».
بديهى است آن كس كه خويشتن را مى فريبد و عيوب خود را پنهان مى سازد، گناه در نظرش مباح و حتّى گاهى به صورت يك امر واجب جلوه مى كند و به اين ترتيب، زمينه ارتكاب هرگونه گناه را براى خود، فراهم مى سازد.
در سومين جمله مى فرمايد: (مغبونِ واقعى كسى است كه خويشتن را مغبون سازد)؛ «وَ الْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ نَفْسَهُ».
اشاره به اينكه، گاه شخص ديگرى بر سر انسان كلاه مى گذارد و او را مغبون مى كند و سرمايه اش را از دستش مى گيرد و گاه انسان درباره خويشتن دست به چنين كارى مى زند و با خودفريبى، سرمايه هاى وجودى خويش را از كف مى دهد؛ سرمايه هايى كه مى توانست در سايه آن، سعادت دنيا و آخرت را به چنگ آورد.
در چهارمين جمله مى فرمايد: (كسى مورد غبطه خواهد بود كه دينش سالم بماند)؛ «وَ المَغْبُوطُ مَنْ سَلِمَ لَهُ دِينُهُ». مى دانيم «غبطه» آن است كه انسان آرزو كند، نعمت هاى مهمّى كه نصيب ديگرى شده، نصيب او هم بشود. بنابراين، «مغبوط» صاحب نعمتى است كه مردم به حال او غبطه مى خورند و از آنجا كه اگر انسان بتواند در فراز و نشيب هاى زندگى و كشاكش روزگار، دين و ايمان خود را حفظ كند، بزرگترين نعمت الهى شامل حال او شده، سزاوار است كه همگان به حال او غبطه خورند و طبق قاعده ادبى كه «تقديم خبر بر مبتدا، مفيد حصر است» تعبير جمله بالا نشان مى دهد كه تنها نسبت به كسى بايد غبطه خورد كه دين و ايمانش در برابر طوفان هاى زندگى محفوظ بماند؛ نه به كسانى كه به مقام هاى زودگذر و اموالى كه در مسير فناست و يا ساير امكانات زندگى مادّى، دست يافته اند.
در پنجمين جمله مى فرمايد: (سعادتمند آن كسى است كه از سرنوشت ديگران پند و اندرز گيرد)؛ «وَ السَّعِيدُ مَنْ وُعِظَ بِغَيْرِهِ». بى شك، حوادث تلخ زندگى و تجربه هاى دردناك، وسيله هوشيارى و مايه پند و اندرز انسان است؛ ولى چه بهتر اينكه انسان به جاى آنكه خودش اشتباهات را تجربه كند و به نتايج تلخ آن برسد، از سرنوشت ديگران كه وضع مشابهى با او داشته اند، عبرت گيرد و تجربه بيندوزد.
سرانجام در ششمين جمله، به نقطه مقابل آنچه در جمله قبل آمده، پرداخته، مى فرمايد: (شقاوتمند و محروم از سعادت كسى است كه فريب هوا و هوس و غرور خويش را بخورد)؛ «وَ الشَّقِىُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَوَاهُ وَ غُرُورِهِ».
بديهى است هر گاه كسى فريب ديگرى را بخورد، مورد ملامت است؛ امّا اگر فريب هوا و هوس هاى نفس خويش را بخورد، در خور سرزنش و ملامت شديدترى است! چرا كه با دست خود، سرمايه هاى سعادت خويش را آتش زده است.
بدین ترتیب پیام این خطبه این است که امام على(عليه السلام) مى فرمايد: عوامل خوشبختى و بدبختى انسان، بيش از آنچه از بيرون به سراغ او مى آيد، از درون جانش بر مى خيزد. اوست كه خود را فريب مى دهد؛ اوست كه خود را مغبون مى سازد؛ اوست كه خويشتن را سعادتمند مى كند و بالاخره اوست كه بر اثر پيروى از هوا و هوس و كبر و غرور، اسباب بدبختى خويش را آماده مى سازد.
اين سخن، هم درباره يك فرد صادق است، هم درباره يك جامعه؛ غالب مردم مخصوصاً در عصر و زمان ما، عوامل بدبختى خود را در بيرون جامعه خويش جستجو مى كنند و غالباً خود را فريب مى دهند و راه چاره را به روى خود مى بندند؛ در حالى كه بايد اسباب مشكلات را در روحيات خود، در پيوندهاى اجتماعى، در هوا و هوسها، در اختلاف و نفاق، در حسادتها و هواپرستى ها جستجو كرد و اگر در اين خطبه، چيزى جز اين پيام نباشد، براى زندگى سعادتمندانه انسان كافى است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.