پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ارتباط با پیامدهای تبعیض و تقسیم ناعادلانه بیت المال می فرماید: «بخشيدن مال در غير موردش، اسراف است هر چند ممكن است در دنيا سبب سربلندى فرد شود، ولى در آخرت، موجب سرافكندگى وى خواهد شد». در واقع تبذير به معنى پاشيدن دانه در جايى است كه نعمت ضايع می شود، و اما اسراف زياده روى در مصرف است. سپس با اشاره به پیامدهای دنيوى آن مى فرمايد: «هيچ كس مال خويش را در غير مورد استحقاق و نزد غير اهلش قرار نداد مگر اين كه خداوند او را از سپاسگزارى آنان محروم ساخت و محبّتشان را متوجه ديگرى نمود».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در خطبه 126 نهج البلاغه به بيان مفاسد تبعيض و جور و ستم و تقسيم ناعادلانه بيت المال پرداخته چنين مى فرمايد: (آگاه باشيد! بخشيدن مال در غير موردش، تبذير و اسراف است هر چند ممكن است اين كار در دنيا سبب سربلندى كسى كه آن را انجام داده است شود، ولى در آخرت، موجب سرافكندگى وى خواهد گشت، اين كار او را چند روزى در ميان مردم دنياپرست گرامى مى دارد ولى در پيشگاه خدا به زمينش مى افكند!)؛ «أَلاَ وَ إنَّ إعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إسْرَافٌ، وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِي الآخِرَةِ، وَ يُكْرِمُهُ فِي النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللهِ».
«تبذير» و «اسراف» گاه به يك معنى و به صورت مترادف به كار مى رود و گاه به دو معنى زيرا «تبذير» به معنى دقيق كلمه با اسراف متفاوت است «تبذير» از مادّه «بذر» به معنى پاشيدن دانه است و در جايى بكار مى رود كه انسان نعمت خدا را ضايع كند و به دور بريزد و به تعبير ديگر «ريخت و پاش» كند و به تعبير ديگر مال را در غير موردش مصرف كند ولى «اسراف» زياده روى در مصرف كردن نعمتهاست به طورى كه از حدّ اعتدال بيرون باشد بى آن كه ظاهراً چيزى ضايع گردد مثل اين كه غذاى بسيار زياد و گران قيمتى براى چند نفر تهيه كنند كه با قيمت آن بتوان ده ها نفر را تغذيه كرد.
امام(عليه السلام) در اين بخش از سخنش، به آثار سوء معنوى و الهى صرف اموال در غير مورد استحقاق، اشاره فرموده كه ممكن است انسان در سايه آن چند صباحى در ميان مردم صاحب نفوذ شود ولى در پيشگاه الهى به كلّى سقوط خواهد كرد و در قيامت مجازات سنگينى خواهد داشت.
و اين كه مى فرمايد: بخشيدن چنين مالى «تبذير» و «اسراف» است به خاطر آن است كه سبب تبذير و اسراف در جامعه مى گردد زيرا آنها كه بيش از حدّ گرفته اند غالبا نه حاضرند به ديگرى ببخشند و نه خود امكان جذب آن را دارند ناچار به اسراف و تبذير كشيده مى شوند.
سپس به آثار سوء دنيوى آن مى پردازد مى فرمايد: (هيچ كس مال خويش را در غير مورد استحقاق و نزد غير اهلش قرار نداد مگر اين كه سرانجام خداوند او را از سپاسگزارى آنان محروم ساخت و محبّتشان را متوجه ديگرى نمود، تا آن جا كه اگر روزى پايش بلغزد و به كمك آنان نياز داشته باشد بدترين دوست و پست ترين رفيق خواهند بود!)؛ «وَ لَمْ يَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ لاَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ إلاَّ حَرَمَهُ اللهُ شُكْرَهُمْ، وَ كَانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ. فَإنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إلَى مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِيل وَ أَلاْمُ خَدِين(1)».
تعبير به «أَلامُ خَدِين» با توجه به اين كه «لؤم» به معنى پستى و «خدين» به معنى دوست است اشاره به اين مى باشد كه آنها در روز گرفتارى شخصى كه به ايشان كمك كرده، نه تنها كمكى به او نمى كنند بلكه لئامت و پستى را به جايى مى رسانند كه شايد جزء سرزنش كنندگان درآيند.
واين كه جمعى از شارحان و يا مترجمان «نهج البلاغه» معنى سرزنش را از اين عبارت فهميده اند شايد به خاطر اين باشد كه مصداق روشن پستى در هنگام گرفتارى دوست است.
تاريخ و تجربه هاى شخصى ما نيز بارها نشان داده است كه بسيارى از ستمگران و آنها كه ثروتهاى هنگفت و بى حساب به دوستان خود مى دادند به هنگامى كه در چنگال مكافات اعمال خود گرفتار شدند هيچ كس به يارى آنها نشتافت بلكه دوستان قديم آنها بيش از افراد بيگانه به آنها بى مهرى كردند و شعر معروف «حافظ» كه در زبان توده مردم شهرت بسيار دارد ناظر به همين معناست:
من از بيگانگان هرگز ننالم *** كه بامن هر چه كرد آن آشنا كرد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.