پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در توصیف نعمت های دنیوی و اخروی می فرماید: «هيچ چيز بدتر از شر نيست، مگر كيفر آن، و چيزى بهتر از نيكى نيست مگر پاداش آن». در واقع انسان فطرتا از بدى ها فرار کرده و به نيكى جذب مى شود، از این رو امام(ع) بدترين بدها را كيفر الهى، و بهترين نيكيها را پاداش الهى می داند. هم چنین می فرماید: «شنیدن وصف دنيا مهمتر از ديدن آن است در حالى كه دیدن آخرت از شنيدنش مهمتر است». در واقع مواهب مادى همچون سرابی است که انسان با نزدیک شدن به آن آرزو مى کند اى كاش هرگز به آن نرسيده بود.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 114 نهج البلاغه مى فرمايد: (هيچ چيز بدتر از شر نيست، مگر كيفر آن، و چيزى بهتر از نيكى نيست مگر پاداش آن)؛ «إنَّهُ لَيْسَ شَيْءٌ بِشَرٍّ مِنَ الشَّرِّ إلاَّ عِقَابُهُ، وَ لَيْسَ شَيْءٌ بِخَيْر مِنَ الْخَيْرِ إلاَّ ثَوَابُهُ».
انسان به طور طبيعى از شر و بدى فرار مى كند و به سوى نيكى جذب مى شود و جلب منفعت و دفع مضرّت در نهاد هر انسانى وجود دارد، امام(عليه السلام) با استفاده از اين امر فطرى مخاطبان را به اطاعت خداوند و پرهيز از گناه و عصيان دعوت مى كند و مى فرمايد: بدترين بدها، همان كيفر الهى در برابر گناهان است، و بهترين نيكيها همان پاداش الهى در برابر اطاعت است.
روشن است كه منظور از «شرّ و خير» به قرينه عقاب و ثواب معصيت و اطاعت است ولى اگر عقاب و ثواب را به معنى وسيع ترى بگيريم و مجازاتها و پاداش هاى تكوينى را يعنى مكافات و بركات اعمال در دنيا نيز شامل شود، شرّ و خير معنى گسترده ترى پيدا خواهد كرد.
در تعبير ديگرى از همان بزرگوار در كلمات قصار مى خوانيم: «فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشرِّ شَرٌّ مِنْهُ»(1)؛ (انجام دهنده كار نيك از آن كار بهتر است و انجام دهنده كار بد از آن كار بدتر).
در ديدگاه اوّل، امام(عليه السلام) به نتايج، نظر فرموده است و در ديدگاه دوّم به اسباب و علل. به يقين انجام دهنده كار نيك و بد غالباً آنچه در دل دارد بيش از آن است كه انجام مى دهد زيرا اسبابش را فراهم نمى بيند. از سوى ديگر نتايج اعمال، ماندگار است در حالى كه اعمال از بين مى رود و اين، دليل برترى نتايج از خود اعمال است.
و در همين رابطه، امام(عليه السلام) به نكته مهم ديگرى اشاره مى كند و مى افزايد: (همه چيز دنيا شنيدنش مهمتر از ديدن آن است در حالى كه همه چيز آخرت، ديدنش از شنيدنش مهمتر است!)؛ «وَ كُلُّ شَيْء مِنَ الدُّنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ، وَ كُلُّ شَيْء مِنَ الاْخِرَةِ عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِهِ».
اين يك واقعيت است كه مواهب مادى همچون سراب است از دور جلوه خاصى دارد ولى هنگامى كه انسان به آن مى رسد مطلب ارزشمندى نمى يابد، قصرها و كاخ ها، ثروت ها و قدرت ها، لذات و خوشى ها همه دورنماى خوبى دارند ولى هنگامى كه انسان به آن مى رسد و مشكلات آن را مى بيند گاه شديداً وحشت مى كند و آرزو مى نمايد اى كاش هرگز به آن نرسيده بود.
اين در حالى است كه درباره نعمت هاى گسترده خداوند در قيامت مى خوانيم: «اَعْدَدْتُ لِعِبادِي مَا لاَ عَيْنٌ رأَتْ وَلاَ اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لاَ خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»(2)؛ (من براى بندگان خود نعمت هايى آماده كرده ام كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به فكر انسانى خطور نكرده است). حتى گاه لذاتى را كه انسان در لحظات خاصى از مناجات پروردگار و احساس قرب او در اين دنيا پيدا مى كند مى بيند با هيچ زبان و بيانى قابل توصيف نيست.
و در ادامه اين سخن اضافه مى كند: (حال كه چنين است مى بايست شنيدن حقايق مربوط به آخرت به وسيله پيامبران و اولياء الله شما را از ديدن آن بى نياز سازد، همچنين اخبار آنها از آنچه در پشت پرده غيب پنهان است)؛ «فَلْيَكْفِكُمْ مِنَ الْعِيَانِ السَّمَاعُ، وَ مِنَ الْغَيْبِ الْخَبَرُ».
بديهى است تا انسان در زندانِ تن و در خانه تنگ و تاريك دنيا قرار دارد نمى تواند جهان بيرونِ از آن را بنگرد، از اين رو بهترین راه براى درك اوضاع و شرايط آخرت خبر رسانى اين بزرگواران است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.