پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در خطبه 111 در این باره می فرماید: «هيچ كس از دنيا شادمانى نديده جز اين كه بدنبال آن او را با اندوه مواجه مى سازد، و هنوز باران آسايش بر او نباريده كه بلاهای سيل آسا بر سرش مى بارد ...». به اين ترتيب امام(ع) به دنبال این توصيف ها، نتيجه مى گيرد كه عاقل كسى است كه از آن به مقدار كم و به اندازه كفاف قناعت كند تا اسباب امنيّت خاطر فراهم سازد. چرا كه آنها كه فزون طلبند، براى حفظ اين فزونى، خود را در معرض آفات فراوان قرار داده و عوامل بدبختى و نابودى خويش را فراهم مى سازند.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از خطبه 111 نهج البلاغه، به يكى از ويژگيهاى بارز دنیا كه دگرگونى سريع و جابجايى نعمتها و نقمتهاست، اشاره كرده مى فرمايد: (هيچ كس از دنيا شادمانى نديده جز اين كه به دنبال آن، او را با اشك و آه رو به رو مى سازد، و هنوز با خوشى هايش مواجه نشده كه او را به ناراحتى پشت كردن نعمتها مبتلا مى كند)؛ «لَمْ يَكُنْ اِمْرُءٌ مِنْها فِي حَبْرَة إلاّ اَعْقَبَتْهُ بَعْدَها عَبْرةً، وَ لَمْ يَلْقَ فِي سَرّائِها بَطْناً إلاّ مَنَحَتْهُ(1)مِنْ ضَرَّائِها ظَهْراً». سپس در تأكيد اين معنى مى افزايد: (هنوز باران لطيف و ملايم راحتى و آسايش، بر او نباريده كه بلاها را سيل آسا بر سرش فرومى بارد!)؛ «وَ لَمْ تَطُلَّهُ(2)فِيْهَا دِيْمَةُ(3)رَخاء إِلاَّ هَتَنَتْ(4)عَلَيْه مُزْنَةُ(5)بَلاء». و به همين دليل جاى تعجب نيست كه (هر گاه صبحگاهان به يارى كسى برخيزد، شامگاهان خود را ناشناس و بيگانه نشان دهد و اگر در يك طرف شيرينى و گوارايى داشته باشد در سوى ديگر تلخى به بار مى آورد و مرگ مى آفريند)؛ «وَ حَرِىٌّ إِذَا اَصْبَحَتْ لَهُ مُنْتَصِرَةً اَنْ تُمْسِىَ لَهُ مُتَنَكِّرَةً وَ إِنْ جَانِبٌ مِنْها اِعْذَوْذَبَ(6)وَ اَحْلَوْلَى(7)، أَمَرَّ مِنْها جانِبٌ فَأَوْبى(8)».
آرى! چنين است طبيعت زندگى اين دنياى مادّى، و هميشه چنين بوده و خواهد بود كه تلخ و شيرين، پيروزى و شكست و زندگى و مرگ، به زودى جاى خود را با يكديگر عوض مى كنند و هيچ قدرتى نمى تواند مانع اين دگرگونيها گردد.
آن گاه در تأكيد همين معنى مى فرمايد: (هيچ كس از نعمتها و لذّات دنيا به آنچه خواسته است نمى رسد مگر اين كه به زودى مشكلات و سختى هايش او را به رنج مى افكند و شبى را در زير بال و پر امنيّت به سر نمى برد جز اين كه صبحگاهان، روى شهپرهاى لغزنده خوف قرار مى گيرد)؛ «لا يَنالُ اْمُرؤٌ مِنْ غَضَارَتِها(9)رَغَباً إِلاَّ أَرْهَقَتْهُ(10)مِنْ نَوَائِبِها تَعَباً! وَ لا يُمْسِى مِنْها فِي جَنَاحِ أَمْن إِلاَّ أَصْبَحَ عَلَى قَوَادِمِ(11)خَوْف».
باز در ادامه اين سخن، از فريب و فناى دنيا توصيف گوياترى فرموده مى گويد: (دنيا بسيار فريبنده است و آنچه در آن است فريب و نيرنگ است، فناپذير است و هر كس در آن است نيز فانى مى شود، و همه زاد و توشه هاى آن، جز زاد و توشه تقوا، بيهوده است، هر كس به مقدار كفايت از مواهب دنيا قانع شود آرامش بيشترى به دست مى آورد، و آن كس كه از آن بسيار طلبد وسيله نابودى خود را بيشتر فراهم ساخته است، اضافه بر اين آنچه را به دست آورده به زودى از دست او مى رود!)؛ «غَرَّارَةٌ، غُروْرٌ ما فِيْها، فانِيَةٌ فان مَنْ عَلَيْها، لا خَيْرَ فِي شَيْء مِنْ أزْوادِها إلاّ التَّقْوى. مَنْ أَقَلَّ مِنْها اِسْتَكْثَرَ مِمَّا يُؤْمِنُهُ وَ مَنْ اِسْتَكْثَرَ مِنْها اِسْتَكْثَرَ مِمّا يُوبِقُهُ(12)وَ زالَ عَمّا قَلِيْل عَنْهُ».
و به اين ترتيب امام(عليه السلام) به دنبال آن توصيف هايى كه درباره تغيير و تحوّل نعمتها و جابه جايى قدرتها و نابودى موفقيّتها بيان مى دارد نتيجه مى گيرد كه عاقل كسى است كه از آن به مقدار كم و به اندازه كفاف قناعت كند تا اسباب امنيّت خاطر فراهم سازد چرا كه آنها كه فزون طلبند براى حفظ اين فزونى خود را در معرض آفات فراوان قرار داده و عوامل بدبختى و نابودى خويش را به دست خويش فراهم مى سازند.(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.