پاسخ اجمالی:
بر اساس سخنان معصومين(ع)، اگر غيبت شونده از غیبت آگاه شد، بايد از او طلب بخشش کرد، در غير اين صورت، بايد براي او طلب آمرزش كرد، زیرا بازگو کردن آن سخنان، سبب اذيت بيشتر او می شود. پيامبر(ص) مي فرمايند: «كفاره غيبت براى كسى كه غيبتش را كرده اى، استغفار است». امام چهام(ع) در دعایی مي فرمايند: «اگر من در عرض و آبروى کسی ستمی كرده ام، و توانایی بر حليّت ندارم، از تو مى خواهم آنان را از من راضى فرمايى». توجیه عمل انسان مؤمن، و یا حمل بر صحّت آن، يكى ديگر از طرق جبران غيبت می باشد.
پاسخ تفصیلی:
برخی از روايات، به شیوه های جبران غیبت، از سوی غیبت کننده، اشاره دارد، كه اگر غيبت، به گوش غيبت شونده رسيده، بايد از او حلالیت طلبید و اگر چنانچه غیبت شونده اطلاعی ندارد، بايد براى او از درگاه خداوند، طلب آمرزش كرد (تا حق او جبران شود). امام صادق(عليه السلام) در حدیثی می فرمایند: «فَاِنْ اُغْتِيْبَ فَبَلَغَ الْمُغْتابَ فَلَمْ يَبْقَ اِلاّ اَنْ تَسْتَحِلَّ مِنْهُ وَ اِنْ لَمْ يَبْلُغْهُ وَ لَمْ يَلْحَقْهُ عِلْمَ ذلِكَ فَاسْتَغْفِرِ اللّهَ لَهُ».(1)
اين تفصیل به خاطر آن است كه اگر غيبت به شخص غيبت شونده نرسيده، با نقل این سخنان، اسباب اذيت و آزار بيشتر غیبت شونده شده را فراهم، و مسئوليت سنگين ترى را به بار می آورد، به همين دليل، تنها دستور استغفار براى او داده شده، حال اگر غيبت شونده ناراحت نمى شود، وجوب حليّت طلبيدن بعيد نيست.
و از اين سخنان تفسير این دسته از روايات روشن مى شود، كه مى گويد: «كَفّارَةُ الاْغْتِيابِ اَنْ تَسْتَغْفِرَ لِمَنْ اِغْتَبْتَهُ»(2)؛ (كفاره غيبت آن است كه براى كسى كه غيبتش را كرده اى استغفار كنى).
شاهد گوياى بر این تحليل، حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) است که می فرماید: «مَنْ كانَتْ لاَخِيْهِ عِنْدَهُ مَظْلَمَةٌ فى عِرْض اَوْ مال فَلْيَتَحَلَّلْها مِنْهُ مِنْ قبلِ اَنُ يَأْتِى يَوْمَ لَيْسَ هُناكَ دِينارٌ وَ لادِرْهَمٌ اِنَّما يُؤْخَذُ مِنْ حَسَناتِه فَاِنْ لَمْ تَكُنْ لَهُ حَسَناتٌ اُخِذَ مِنْ سَيِّئاتِ صاحِبِهِ فَزِيْدَتْ عَلى سَيِّئاتِهِ»(3)؛ (هر كس نسبت به برادر مسلمان خود ستمى در مورد آبرو يا مال او كرده باشد بايد از او حليّت بطلبد پيش از آن كه فرا رسد روزى كه در آن روز درهم ودينارى نيست بلكه از حسنات او بر مى دارند [بر حسنات برادرى كه مال يا آبروى او تضييع شده است مى نهند] و اگر حسناتى نداشته باشد از گناهان رفيقش برمى دارند و بر گناهان او مى گذارند).
در ملحقات صحيفه سجّاديه، امام على بن الحسين(عليه السلام)، در دعاهاى معروف ايّام هفته و در دعاى روز دوشنبه، آن حضرت (به عنوان سرمشق براى ديگران)، از خداوند چنين مى خواهد: «اگر مظالمى از عباد نزد من است، و من بر كسى از بندگان تو ظلم و ستمى كرده ام در عرض و آبروى، يا در مورد اموال و خانواده و فرزندانش، يا غيبتى از او كرده ام، و يا تحميلى بر او روا داشته ام، يا تكبر و تعصّب يا رياكارى و خودنمايى در برابر او داشته ام، و اكنون دستم نمى رسد كه حق او را به او باز گردانم يا حليّت بطلبم از درگاه تو مى طلبم كه او را به هر گونه مصلحت مى دانى از من راضى فرمايى».(4)
اين نكته نيز حائز اهميت است كه يكى از طرق جبران غيبت آن است كه انسان نزد شنوندگان غيبت رفته و عمل برادر مؤمن خود را به گونه اى توجيه و حمل بر صحّت كند، كه آثار غيبت از ذهن آنان برچيده شود، و به اصطلاح آب رفته به جوى خود باز گردد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.