پاسخ اجمالی:
«غيبت» آن است كه انسان، پشت سر كسى كه عيب و عملش پوشيده و پنهان است سخنى بگويد كه اگر بشنود ناراحت می شود. در روایات آمده که: «روزی نام شخصى را نزد پيامبر(ص) بردند، بعضى گفتند: او آدم ناتوانى است، پيامبر(ص) فرمود: شما غيبت او را كرديد. عرض كردند: اى رسول خدا، صفتش را گفتيم؛ آن حضرت فرمودند: اگر چيزى را مى گفتيد كه در او نبود، به او تهمت زده بوديد، نه غيبت».
پاسخ تفصیلی:
ارباب لغت، فقها و علماى اخلاق در تعريف غيبت تفسيرهاى گوناگونی دارند كه در واقع همه آنها به يك معنى باز مى گردد، هر چند از نظر تعميم و تخصيص تفاوت هايى در بين آنها وجود دارد.
صحاح اللّغه مى گويد: «غيبت آن است كه انسان پشت سر كسى كه عيب و عملش پوشيده است سخنى بگويد كه اگر به گوش او برسد ناراحت می شود».
مصباح المنير مى گويد: «غيبت آن است كه عيوب پنهانى كسى را كه از فاش شدن آن ناراحت مى شود (پشت سر او) باز گو كنى».
شيخ انصارى(ره) از برخی علمای بزرگ نقل كرده، كه اجماع و اخبار معصومين(عليهم السلام) براین حقیقت دلالت دارد كه مفهوم غيبت آن است كه از ديگرى (در پشت سرش) چيزى بگويى كه اگر بشنود ناراحت شود.(1) اين مضمون در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده است.
امام صادق(عليه السلام) در حديث ديگرى می فرمایند: «غيبت آن است كه درباره برادر مسلمانت چيزى بگويى كه خداوند آن را بر او مستور داشته است».(2)
از این سخنان استفاده مى شود كه غيبت اركانى دارد؛ نخست اين كه سخنى را پشت سر كسى بگويد که اگر در حضورش گفته شود عنوانی مانند: ايذاء، هتك و امثال آن به خود مى گيرد؛ ديگر اين كه بايد از قبيل ذكر عيوب مستور و پنهان باشد، چرا که بیان عیوب آشكار مصداق غيبت نيست هر چند ممكن است به عناوين ديگرى حرام باشد؛ از دیگر ارکان غیبت این است که غيبت شونده با شنیدن و آگاهی از آن، غمگين و ناراحت شود.
به نظر مى رسد رکن آخری که بیان شد، يك قيد توضيحى است؛ زیرا آشكار كردن عيب پنهانى آن هم پشت سر اشخاص براى هر انسانى غم انگيز است، اما ممكن است افراد بى بند و بار از این گونه سخنان پروا نداشته باشند لکن تعداد اين افراد بسيار كم است.
در مقام نهی از غیبت، هنگامی که به برخی از افراد گفته مى شود؛ چرا پشت سر فلان شخص غيبت كردى؟ پاسخ می دهد، اين سخنان را در حضورش نیز مى گوييم. این توجیهات از قبيل عذر بدتر از گناه است چرا كه پيش روى آنها گفتن هرگز مجوّز غيبت نيست، زیرا هم سبب آزار مؤمن و هم هتك احترام او می شود که این خود نیز گناه بزرگی است.
در حديثى می خوانيم كه نام شخصى را نزد پيامبر(صلى الله عليه وآله) بردند، بعضى از حاضران گفتند: او آدم عاجز و بسيار ناتوانى است، پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: شما غيبت این شخص را كرديد؟ عرض كردند: اى رسول خدا، صفتش را گفتيم؛ آن حضرت فرمودند: «اِنْ قُلْتُمْ ما لَيْسَ فِيِه فَقَدْ بُهِتْتُمُوهُ»(3)؛ (هرگاه چيزى را مى گفتيد كه در او نبود، به او تهمت زده بوديد، نه غيبت).
برخی از افراد نادان در برابر نهى از غيبت و در مقام توجیه مى گويند: «مگر دروغ مى گوييم فلان كس اين عيب را دارد» اين نيز دست كمى از عذر ناموجّه بالا ندارد، چرا كه اگر عيبى در كسى نباشد و آن را نسبت به او بگويند تهمت است نه غيبت، غيبت آن است كه عيب پنهانى اى كه در فرد وجود دارد، پشت سر او بگويند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.