پاسخ اجمالی:
تصويرهاى مختلفى از «زندگی برزخی» ارائه شده كه روشن ترين آنها كه با احاديث اسلامى هماهنگى دارد اين است: روح انسان بعد از پايان زندگى دنيا در جسم لطيفى قرار مى گيرد كه از بسيارى از عوارض جسم مادّى بر كنار است، ولى از آن نظر كه شبيه اين جسم مادى عنصرى است به آن «بدن مثالى» يا «قالب مثالى» گويند كه نه كاملا مجرّد است و نه مادى محض بلكه داراى يك نوع «تجرّد برزخى» است.
پاسخ تفصیلی:
درباره زندگی برزخی تصويرهاى مختلفى از سوى دانشمندان ارائه شده كه روشن ترين آنها كه با احاديث اسلامى هماهنگى دارد اين است: روح انسان بعد از پايان زندگى دنيا در جسم لطيفى قرار مى گيرد كه از بسيارى از عوارض جسم مادّى بر كنار است؛ ولى از آن نظر كه شبيه اين جسم مادى عنصرى است به آن «بدن مثالى» يا «قالب مثالى» گويند كه نه كاملا مجرّد است و نه مادى محض بلكه داراى يك نوع «تجرّد برزخى» است.(دقت كنيد)
البتّه همان گونه كه درك حقيقت زندگى عالم آخرت براى ما اسيران زندان عالَم مادّه غير ممكن است، آگاهى از جهان برزخ نیز به طور كامل ممكن نيست؛ چراكه مرتبه اى بالاتر از اين جهان يا به تعبير ديگر جهانى است محيط بر اين جهان نه محاط در اين جهان، ولى به گفته بعضى از دانشمندان مى توان آن را تشبيه به حالت خواب كرد؛ در خواب هاى راستين، روح انسان با استفاده از قالب مثالی به نقاط مختلف پرواز مى كند، مناظرى را مى بيند، از نعمت هايى بهره مى گيرد و لذّت مى برد و گاه مناظر هولناكى را مشاهده مى كند و سخت متألم مى گردد و فرياد مى كشد و از خواب بيدار مى شود.
آيه «اَللهُ يَتَوَفَّى الأَنْفُسَ حَينَ مَوْتِها وَ الّتى لَمْ تَمُتْ فى مَنامِها»(1) نيز اين حقيقت را تأكيد مى كند.
مرحوم علاّمه مجلسى در «بحارالانوار» تصريح مى كند كه: «تشبيه عالم برزخ به حالت خواب و رؤيا در بسيارى از اخبار وارد شده است». سپس مى افزايد: «حتّى امكان دارد كه نفوس قويّه عاليه داراى جسدهاى مثالى متعددى باشند و به اين ترتيب رواياتى كه مى گويد: به هنگام احتضار و جان دادن مردم، امامان بر بالين هر كس حاضر مى شوند نياز به توجيه و تفسيرى نخواهد داشت».(2)(دقت كنيد)
بعضى تصريح مى كنند كه قالب مثالى در باطن بدن هر انسانى وجود دارد منتهی به هنگام مرگ از اين بدن جدا مى شود و زندگى برزخى خود را آغاز مى كند.
در خواب هاى مغناطيسى كه روح به نقاط مختلف مى رود و فعاليت دارد و بالاتر از آن بعضى ارواح قويه در حال بيدارى نيز مى توانند از طريق سفرهاى روحى به مناطق دور دست روند و از اسرار آنها خبر دهند، اين فعاليت ها نيز با قالب مثالى انجام مى گيرد.
كوتاه سخن اينكه: جسم مثالى چنانكه از نامش پيداست شبيه اين بدن است ولى اين ماده كثيف عنصرى را ندارد، جسمى است لطيف، نورانى و خالى از مواد و عناصر شناخته شده اين جهان مادى.
در اينجا اشتباهى براى بعضى رخ داده و شايد به خاطر اين اشتباه جسم مثالى را انكار كرده اند، و آن اينكه اعتقاد به وجود چنين جسمى موجب اعتقاد به مسأله «تناسخ» خواهد شد؛ زيرا تناسخ چيزى جز اين نيست كه روح واحد منتقل به جسم هاى متعدد گردد. ولى اگر قالب مثالى را در باطن اين بدن عنصرى بدانيم انتقال به بدن ديگرى مطرح نخواهد بود و جايى براى سؤال تناسخ باقى نمى ماند.
به علاوه به گفته شيخ بهايى: «تناسخ كه تمام مسلمانان بر بطلان آن اتفاق دارند اين است كه ارواح بعد از خراب و ويرانى بدن به بدن ها و اجسام ديگرى در همين عالم دنيا منتقل شوند، اما اعتقاد به تعلق ارواح در عالم برزخ به اجساد مثالى تا پايان مدت برزخ و سپس انتقال به بدن هاى نخستين در قيامت هيچگونه ربطى به مسأله تناسخ ندارد».(3)
مرحوم كلينى در «فروع كافى» رواياتى نقل مى كند كه با صراحت از جسم مثالى خبر مى دهد، از جمله: در روايت معتبرى از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه يكى از يارانش مى پرسد: «عده اى معتقدند كه ارواح مؤمنين در چينه دان پرندگان سبز رنگى در اطراف عرش قرار مى گيرند!! امام فرمود: «لا، اَلْمُؤْمِنُ اَكْرَمُ عَلَى الله مِنْ اَنْ يَجْعَلَ رُوحَهُ فى حَوصَلَةِ طَيْر، وَلكِنْ فى اَبْدان كَاَبْدانِهِمْ»(4)؛ (نه، چنين نيست، مؤمن گرامى تر است نزد خدا از اينكه روحش را در چينه دان پرنده اى قرار دهد، بلكه ارواح در بدن هايى شبيه بدن هاى سابق خواهند بود).
در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «فَاِذا قَبَضَهُ الله عَزَّوَجَلَّ صَيَّرَ تِلْكَ الرُّوحَ فى قالِب كَقالِبِهِ فى الدُّنْيا»(5)؛ (هنگامى كه خداوند قبض روح مؤمن مى كند او را در قالبى همچون قالبش در دنيا قرار مى دهد).
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: هنگامى كه از ارواح مؤمنان از آن حضرت سؤال شد فرمود: «فى حُجُرات فىِ الْجَنَّةِ يَأْكُلُونَ مِنْ طَعامِها وَ يَشْرَبُونَ مِنْ شَرابِها وَ يَقُولُونَ رَبَنا! أَقِمِ السّاعَةَ لَنا وَ أَنْجَزَ لَنا ما وَعَدْتَنا!»(6)؛ (آنها در حجره هايى از بهشت، از طعام و شراب آن متنعم مى شوند و مى گويند: پروردگار ما! قيامت را براى ما برپا كن و وعده هايى را كه به ما داده اى وفا نما).
روشن است كه منظور از بهشت در اينجا بهشت برزخى است كه در مرحله اى بسيار پايين تر از بهشت قيامت قرار دارد و لذا آنها آرزوى قيام قيامت مى كنند، ضمناً از اينكه آنها در برزخ مكانى دارند معلوم مى شود كه داراى قالب مثالى هستند زيرا جسم اين دنيا را رها كرده اند.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.