پاسخ اجمالی:
قرآن در سوره «مومنون» به «عالَم برزخ» اشاره كرده است، آنجا كه مي فرمايد: «تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، مى گويد: پروردگارا! مرا برگردانيد شايد عمل صالحى انجام دهم در آنچه ترك كردم و پيش روى آنها برزخى است تا روزى كه مبعوث مى شوند». جمله «إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»؛ (تا روزى كه مبعوث مى شوند) قرينه روشنى است بر اينكه عالَم برزخ، مرحله اى قبل از روز رستاخيز و بعد از مرگ است. به اين ترتيب آيه فوق، به وضوح به وجود چنين عالَمى در ميان دنيا و آخرت اشاره كرده است.
پاسخ تفصیلی:
قرآن در سوره «مومنون»، آيات 99 و 100 بحث در مورد «برزخ» را از چگونگى وضع كفّار و ظالمان و مجرمان آغاز كرده مى فرمايد: ([آنها همچنان به راه نادرست خويش ادامه مى دهند] تا زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد، در اين حال مى گويد: پروردگارا! مرا برگردانيد شايد عمل صالحى انجام دهم در آنچه ترك كردم [و گذشته تاريك خودم را جبران نمايم])؛ «حَتى إذا جَاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ إِرجِعُونِ - لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ». اما به زودى با جواب منفى آميخته با دليل و برهان روبرو مى شود، به او مى گويند: (چنين نيست، اين سخنى است كه او به زبان مى گويد [و اگر باز گردد همان برنامه هاى سابق را تكرار مى كند])؛ «كَلاّ إنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائَلُها». سپس مى افزايد: (و پيش روى آنها برزخى است تا روزى كه مبعوث مى شوند)؛ «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بِرْزخٌ إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ».
آغاز اين آيه اشاره به منزلگاه اوّل يعنى منزلگاه «مرگ» است و پايان آن اشاره به منزلگاه دوّم يعنى «برزخ» است. گرچه بعضى اصرار دارند كه برزخ را در اينجا به معناى حائلى كه در ميان انسان و درجات عالى بهشت قرار دارد تفسير كنند؛ ولى جمله «إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»؛ (تا روز رستاخيز) قرينه روشنى است بر اينكه عالَم برزخ مرحله اى قبل از روز رستاخيز و بعد از مرگ است. بعضى نيز برزخ را به معناى مانعى براى بازگشت به اين دنيا تفسير كرده اند، اين معنا نيز با ذيل آيه كه مى گويد اين برزخ تا روز قيامت ادامه دارد سازگار نيست.(دقت كنيد)
به اين ترتيب آيه فوق، به وضوح اشاره به وجود چنين عالَمى در ميان دنيا و آخرت مى كند. در روايتى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فى الْبَرْزَخِ»؛ (من از برزخ درباره شما مى ترسم). راوى سؤال كرد: «ما الْبَرْزَخُ»؛ (برزخ چيست؟) فرمود: «أَلْقَبْرُ مُنْذُ حِينَ مَوْتِه إلى يَوْمِ القِيامَة»(1)؛ (برزخ، همان قبر است از آن زمانى كه انسان مى ميرد تا روز قيامت). در حديث ديگرى از امام على بن الحسين(عليهما السلام) آمده است: «إنَّ ألْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَر الْنِيرانِ»؛ (قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى دوزخ است). همچنین در سوره آل عمران نخست روى سخن را به پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كرده، با صراحت مى گويد: (هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند؛ بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند)؛ «وَ لاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ الله أمْواتاً بَلْ أحْياءٌ عِنْدِ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ».(2) و در سوره بقره آيه 154، روى سخن را به همه مؤمنان كرده، صريحاً مى گويد: (به آنها كه در راه خدا كشته شدند مرده مگوئيد بلكه آنها زنده اند ولى شما نمى فهميد)؛ «وَ لاتَقُوْلُوْا لِمَنْ يُقْتَلُ فى سَبيلِ الله أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ و لَكِن لاتَشْعُرُوْنَ». هر دو آيه از دلائل روشن وجود عالَم برزخ است (هر چند تنها در مورد شهيدان سخن مى گويد) زيرا در هر دو مورد سخن از زنده بودن شهيدان و حتّى روزى گرفتن آنها و حضورشان در محضر قرب خدا است.
علاوه بر این در سوره مومنون در واقع نقطه مقابل آيات شهداء را بیان کرده است؛ چراكه از عذاب هاى «فرعونيان» در برزخ سخن مى گويد، مى فرمايد: (سرانجام عذاب هاى شديد بر آل فرعون نازل شد)؛ «وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ» سپس اين عذاب الهى را چنين شرح مى دهد: (عذاب آنها همان آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى شوند و روزى كه قيامت بر پا مى گردد خداوند دستور مى دهد كه آل فرعون را در سخت ترين عذاب ها وارد كنيد)؛ «اَلنارُ يُعْرَضُونَ علَيْها غُدُوّاً وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَونَ أَشدَّ الْعَذابِ» روشن است كه اين آتشى كه در آيه به آن اشاره شده كه آل فرعون صبح و شام بر آن عرضه مى شوند دوزخ برزخى است؛ چراكه در پايان آيه، مجازات آنها در قيامت به طور جداگانه آمده است و لذا غالب مفسّران اين آيه را به عالم برزخ و عذاب قبر تفسير كرده اند. قابل توجّه اينكه در مورد عذاب برزخى آل فرعون مى گويد: «آل فرعون هر صبح و شام بر آتش عرضه مى شوند»، ولى در مورد عذاب اخروى آنها مى فرمايد: «دستور داده مى شود آنها را داخل شديدترين عذاب كنند». از تفاوت اين دو تعبير (عرضه داشتن و داخل كردن) چنين استفاده مى شود كه منظور از آتش، دوزخ است، منتها در جهان برزخ از دور آن را مشاهده مى كنند و ناراحت مى شوند و در عالم قيامت از نزديك و با ورود در آن، اين مجازات در برزخ، صبح و شام است و در قيامت مستمر و دائم.
حديثى كه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين زمينه نقل شده به وضوح اين معنى را تأييد مى كند. ایشان مى فرمايد: «إنَّ أَحَدَكُمْ إذا ماتَ عُرِضَ عَلَيْهِ مَقْعَدُهُ بالْغَداةِ وَ الْعَشِىِّ، إنْ كانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَمِنْ الجَنَّةِ وَ إنْ كانَ مِنْ أْهْلِ النارِ فَمِنْ النّارِ، يُقالُ هذا مَقْعَدُكَ حِيْنَ يَبْعَثُكَ اللهُ يَوْمَ القِيامَةِ»(3)؛ (هنگامى كه يكى از شما از دنيا برود جايگاه او صبح و شام به او عرضه مى شود، اگر از اهل بهشت باشد جايگاهش در بهشت و اگر از اهل دوزخ باشد جايگاهش در دوزخ و به او گفته مى شود اين جايگاه تو است هنگامى كه خداوند تو را در قيامت مبعوث مى كند) و از اين روايات استفاده مى شود كه مسأله، مخصوص به آل فرعون نيست بلكه همگان را شامل مى شود.
همچنین در سوره یس؛ آيات 6 و 7 كه سخن از «مؤمن آل يس» است (همان مرد با ايمانى كه شرح سرگذشت او در سوره «يس» آمده، او به يارى رسولان مسيح(عليه السلام) كه به شهر «انطاكيه» آمده بودند برخاست و مردم را نصيحت كرد و اندرز داد كه از اين رسولان پيروى كنند، ولى قوم لجوج و گهنكار، نه تنها به سخنان اين مؤمن پاكباز توجهى نكردند؛ بلكه بر او شوريدند و شهيدش كردند) مى فرمايد: (به او گفته شد وارد بهشت شو، گفت: اي كاش قوم من مى دانستند كه پروردگارم مرا آمرزيد و در صف گرامى شدگان قرار داد)؛ «قِيلَ اَدْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يالَيْتَ قَوْمى يَعْلَمُونَ * بِما غَفَرَلى رَبِّى وَ جَعَلَنى مِنَ الْمُكْرَمِينَ».
روشن است كه اين جنت، بهشت قيامت نيست، بلكه بهشت برزخى است؛ زيرا مؤمن آل يس در اينجا آرزو مى كند كه قومش در دنيا از سرنوشت او آگاه شوند و بدانند چگونه خداوند او را مشمول غفران قرار داده و گرامى داشته است؟
مرحوم طبرسى در «مجمع البيان» مى گويد: «اين آيه دلالت بر نعمت هاى قبر [برزخ] مى كند، چون مومن آل ياسين اين سخن را هنگامى بيان كرد كه قوم او زنده بودند و هنگامى كه نعمت در قبر تصور شود عذاب قبر نيز ممكن است.(4)
علاوه بر این در سوره روم آيه 55 اشاره به وضع مجرمان در قيامت مى كند و مى فرمايد: (آن روز كه قيامت برپا شود گنهكاران سوگند ياد مى كنند كه جز ساعتى توقف نكردند)؛ «وَ يَوْمَ تَقُوْمُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةِ». سپس مى افزايد: (آنها در گذشته اين گونه از درك حقيقت محروم مى شدند)؛ «كَذلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ». گرچه در اين آيه سخن از محل توقف آنها به ميان نيامده ولى آيه بعد از آن گواه بر اين است كه منظور توقف در جهان برزخ است، چرا كه مى گويد: (كسانى كه علم و ايمان به آنها داده شده به مجرمان مى گويند: شما به فرمان خدا تا روز رستاخيز درنگ كرديد و حالا روز رستاخيز است ولى شما نمى دانستيد!)؛ «وَ قالَ الَّذِينَ اُوتوا الْعِلْمَ وَ الإيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فىِ كِتابِ اللهِ إلى يَوْمِ الْبَعْثِ وَ هذا يَوْمُ البَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُم لاتَعْلَمُونَ». اين تعبير نشان مى دهد كه توقف آنها تا روز قيامت ادامه دارد و اين جز در مورد برزخ صحيح نيست.
همچنین در سوره مومن، آيه 11 از زبان كفار چنين نقل مى كند كه در قيامت به پيشگاه خداوند عرضه مى دارند: (پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دوبار زنده كردى، اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا راهى براى خروج [از دوزخ] وجود دارد؟)؛ «قالُوْا رَبَّنا اَمَتَّنَا أَثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيتَنا أَثْنَتَينِ فَاْعتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إلى خُرُوج مِنْ سَبِيل».
دلالت اين آيه بر وجود جهان برزخ از اين نظر است كه تصور دو مرگ و دو حيات بدون قبول عالَم برزخ ممكن نيست: مرگ از اين زندگى دنيا و سپس حيات برزخى و باز مرگ از حيات برزخى و سپس زندگى در عالَم آخرت. اين به خاطر آن است كه در پايان اين جهان و به اصطلاح به هنگام نفخه صور، نه تنها انسان ها كه همه فرشتگان و ارواح مردگان كه در قالب هاى مثالى در جهان برزخ هستند، به مقتضاى «فَصَعِقَ مَنْ فى السَّماواتِ وَ مَنْ فى الاْرْضِ»(5) مى ميرند و كسى جز ذات پاك خدا در آن روز زنده نمى ماند، بنابراين بعد از حيات برزخى نيز مرگى وجود دارد. و امّا حيات عالَم دنيا از اين حساب خارج است، چون در آيه شريفه سخن از دو حيات بعد از مرگ است و حيات دنيا بعد از مرگ نيست.
از مجموع آيات فوق نظر قرآن مجيد درباره عالم برزخ (جهانى كه فاصله ميان اين دنيا و عالم آخرت است) تا حد زيادى روشن مى شود، و به فرض كه بعضى از اين آيات جاى گفتگو داشته باشد صراحت آيات (مانند آيات نخستين) ديگر جايى براى ترديد باقى نمى گذارد. بعلاوه تعبير از مرگ به «توفى»؛ (قبض ارواح) در آيات متعدد قرآن اشاره زنده و روشنى به وجود جهان برزخ است منتهی در آيات قرآن شرح زيادى درباره جزئيات جهان برزخ به چشم نمى خورد و تنها اصل وجود اين جهان و بخشى از پاداش هاى نيكوكاران و مجازات هاى بدكاران در آن آمده است، ولى در اخبار و روايات اسلامى تفاصيل زيادى در اين زمينه وجود دارد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.