پاسخ اجمالی:
بعضي ها خيال مي كنند كه خداوند به دليل حديث «كنت كنزا مخفيا» از مخلوقاتش نفع مي برد؛ درحالي كه اين حديث اولا داراي ضعف سندي است و دوما اگر عده اي گنجي پيدا كنند نفع آن به خودشان باز مي گردد. عارفان هم اگر خدا را بشناسند به خودشان سود رسانده اند و به سرمايه عظيمي دست پيدا كرده اند و در اين صورت نفعي به خدا نمي رسانند.
پاسخ تفصیلی:
بعضى خيال مى كنند، اين حديث شاهدى براى اين مطلب است كه خداوند نفعى از خلقتش مى برد، ولى بعد از بررسى روشن خواهد شد كه يكى از ادلّه عدليه از سنت مى تواند همين حديث باشد: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَاَجْبَبْتُ اَنْ اُعْرَفُ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِكَى اُعْرَفَ»؛ (من [خداوند] كنز و گنج پنهانى بودم، و دوست داشتم كه شناخته شوم به همين جهت مخلوقات را خلق كردم تا شناخته شوم). ظاهر اين حديث نشان مى دهد كه خداوند از هدف و غرض خلقت خود سود و فايده اى برده و آن شناخته شدن او است، ولى در جواب بايد گفت: اولاً سند اين حديث ضعيف و مرسل است، يعنى در سلسله سند ارسال حاصل شده و اين موجب ضعف و عدم اعتبار حديث است.
ثانياً؛ اگر گنجى را عده اى بيابند نفع آن به گنج مى رسد يا به يابندگان آن؟ مسلّماً به يابندگان نفعى رسيده، در بحث ما هم عارفان الهى سود برده اند نه خداوندى كه به عنوان گنج پنهانى خود را معرفى مى كند، بله عارفان و يابندگان او سود مى برند، و سرمايه عظيمى مى اندوزند، و اى كاش ما هم در زمره اينان بوديم و آرزوى قلبي مان و زمزمه لبانمان اين بود كه: «ما از تو، به غير تو نداريم تمنا».(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.