پاسخ اجمالی:
سالكِ ذاكر چه در حال ذكر باشد و چه مذكور خدا در هر دو حالت، در حال ذكر است. شاهد اين كه وظيفه سالك وقت شنيدن قرائت قرآن، سكوت است و چون شنيدن، به دستور خداست، پس آن هم ذكر خداست. بنابراين، هم قرائت آيات الهي ذكر خداست و هم شنيدن آن. همين ذكر، سبب ذكر مجدّد خدا مي شود و چنين سالكي، دائم الذكر خواهد بود.
پاسخ تفصیلی:
سالكِ ذاكر چه در حال ذكر باشد و چه مذكور خدا قرار گيرد در حال ذكر خواهد بود؛ زيرا دريافت فيضِ ياد خدا از بنده و تلقّي ذكرِ حق از عبد به جاي خود حضور و ظهور الهي را به همراه دارد كه همين حضور خدا ذكر است هر چند به حسب ظاهر به صورت ذكر نباشد، شاهد آنكه: وظيفه سالك در حين شنيدن قرائت قرآن مجيد، سكوت است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»(1) و چون چنين خموشي و گوش فرا دادن، به دستور خداي سبحان است، پس چنين سكوتي نيز ذكر و ياد خدا خواهد بود گرچه با نام زباني همراه نيست. بنابراين، هم قرائت آيات الهي ذكر خداست، هم تلقّي آنها با انصات و استماع، يعني هم گفتن، ذكر است و هم شنيدن، پس اگر كسي در اثر ياد خدا استعداد آن را فراهم كرد كه مذكور خداوند قرار گيرد و خداي سبحان به ياد او باشد حتماً در نهانخانه دل و سويداي قلب وي، حالت استماع و اِنْصات و تلقّي ذاكر بودن خدا تجمّع مي كند و همين حال مستمعانه و حالت مُنْصِتانه و سكوت مُتَلقّيانه و خموشي مُنْتظرانه ذكر خداست و بر اساس رصين «وَ لا تَزِيدُهُ كَثْرَةُ الْعَطاءِ الّا جُوداً وَ كَرَما»(2) همين ذكر متلقّيانه سبب ذكر مجدّد خدا خواهد شد و چنين سالكِ ذاكرِ آگاهِ جامعي، دائم الذكر و در نتيجه دائم الصلاة خواهد بود: «طُوبي لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.