پاسخ اجمالی:
یکی از آداب دعا، آهسته و نجواگونه دعا کردن است. قرآن مي فرمايد: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً». «تضرّع» به معناي ناله كردن و «خفيه» مخفي و دور از حضور ديگران بودن است. دلیل آن نیز اینست که خدا به همه كس نزديك است. اگر كسي دريافت كه خدا نزديك است، روش دعا كردن براي او روشن مي شود كه خدا را آهسته بخواند و هم اطمينان دارد كه خدا به همه نيازهاي او آشناست. وقتي انسان خود را دور احساس مي كند با ندا خدا را مي خواند؛ اما وقتي احساس کرد نزديك است، ندا را كم يا آن را تبديل به نجوا مي كند.
پاسخ تفصیلی:
یکی از آداب دعا آن است كه دعا را آهسته مطرح كند و صداي بلند را برخلاف ادب بداند. قرآن هم در خصوص ادب ذكر يا دعا، چنين فرموده است: «وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ»(1)؛ (همواره به ياد خدا باش، ياد خدا را در دل و از روی تضرّع و خوف و نام او را بر لب آرام و آهسته، در هر بامداد و شامگاه جاري كن ـ اين جمله كنايه از استمرار است ـ به ياد خدا باشيد و نه از غفلت كنندگان).
باز درباره بعضي از خصوصيات دعا مي فرمايد: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ».(2) بعضي مفسران مي گويند: «خفية» خواندن به صورت آهسته و آرام و در پنهاني است و چنانچه كسي هنگام دعا فرياد كشيد معتدي است و از حد دعا تجاوز كرده؛ زيرا خداوند موجود دوري نيست.
خداوند در قرآن به این حقیقت اشاره کرده است. می فرماید: «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»؛ (خداوند بین فرد و خودش فاصله می شود). برخي تفسيرها اين مطلب را به پيروي از ظاهر برخي نصوص، به همان «حيلوله قدرت» معني مي كنند و مي گويند: منظور از «يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» آن است كه گاهي انسان تصميم بر انجام كاري مي گيرد، بعد خدا او را پشيمان مي كند و نمي گذارد كه او اين تصميم را ادامه دهد و يا آن را عملي سازد.(3) اين معنايي تقريباً متوسط است؛ ولي اگر ما دليل عقلي كه مطابق با آيه بود داشتيم و ادله نقلي ديگر هم آن را تأييد كرد، دیگر انگیزه ای نمی ماند كه از ظاهر آيه كه مي گويد: «خدا بين انسان و خودش فاصله مي اندازد» دست برداريم. چون انسان كه موجود صمدي و درون پُر نيست؛ بلكه او مانند ساير موجودات امكاني اجوف و ميان تهي است، چنانكه «مرحوم كليني»(قدس سرّه) اين مطلب را ضمن روايتي نقل كرده است(4)، حال كه انسان ميان تهي است، پس بين انسان و خود انسان، احاطه هستي حق فاصله است. بنابراين، خدا به همه كس نزديك است و آن كس كه از خدا چيزي مسئلت مي كند بايد بداند كه خدا دور نيست.
دوست نزديك تر از من به من است *** وين عجب تر كه من از وي دورم
چه كنم با که توان گفت که او *** در كنار من و من مهجورم
اگر كسي دريافت كه خدا نزديك است، روش دعا كردن براي او روشن مي شود كه خدا را آهسته بخواند و هم اطمينان دارد كه خدا به همه نيازهاي او آشناست. چون اوصاف ذاتي حق، عين ذات اوست. اگر خدا نزديك است، با جميع اوصافش نزديك است قدرت و ساير اوصاف، ذاتي اوست و اگر اوصاف ذاتي حضور داشت، اوصاف فعلي هم به تبع اوصاف ذاتي، فعال و مؤثر خواهد بود.
ادب دعاکننده همان تضرع و ناله كردن است؛ چون اگر همراه با ناله نباشد معلوم مي شود كه به وسايل خود متكي است.
در آيه «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»(5)، «تضرّع» به معناي ناله كردن و «خفيه» مخفي و دور از حضور ديگران بودن است. حضور ذهني در دعاي علني كه همه حضور دارند، براي همگان ميسّر نيست. در جمع ديگران لازم نيست كه انسان ندا كند. مناجات برتر از ندا کردن است. نجوا فضيلت ديگري دارد.
در سوره بقره بعضي از آداب دعا مطرح شده است. وقتي انسان خود را دور احساس مي كند با ندا خدا را مي خواند كه گاهي با صراحت حرف ندا آورده مي شود؛ «يا ربّ» و گاهي حرف ندا محذوف است؛ مانند «رب». اما وقتي انسان نزديك شد، ندا را كم يا آن را تبديل به نجوا مي كند.
در باب آداب دعا، مرحوم كليني(رضوان الله عليه) و ديگران نقل كرده اند، ابتدا ده بار بگوييد: «يا ربّ» آنگاه بگوييد: «ربِّ».(6)
لازم نيست «يا» را ذكر كنيد تا حذف حرف ندا، سر پُلي باشد كه منادات را به مناجات تبديل كند.
پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله و سلم) در خطبه شعبانيه فرمود: «وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَكُمْ بِالدُّعَاءِ فِي أَوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ يَنْظُرُ اللَّهُ ُتَعَالَى فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِه»؛ (هنگام نماز، دستها را به دعا بلند كنيد كه بهترين لحظاتي كه خدا با رحمت به بندگانش مي نگرد اين لحظات است) «يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ» اگر كسي خدا را مناجات كرد او هم جوابش را مي دهد «وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْه» و اگر بنده اي احساس دوري كرد و ندا داد، خداوند او را لبيك مي گويد. گاهي بنده احساس دوري مي كند، نظير آنچه درباره حضرت يونس(عليه السلام) آمده است كه: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادي فِي الظُّلُماتِ... ».(7)،(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.