پاسخ اجمالی:
از ميان دوازده هزار نفر صحابه كه پيامبر(ص) را ديدند و پاي منبرش نشستند و پشت سر ايشان سالها نماز خواندند و مجالس درس و بحثش را ديدند، تنها حضرت علي(ع) بود كه بيشترين بهره را از پيامبر(ص) برد. زیرا رسم آنان چنين بود كه به خدمت حضرت مي آمدند، لحظاتي كه در جلسه ایشان حضور داشتند، استفاده می کردند و می رفتند. ولي امام علي(ع) همه جا همراه پيامبر بود. حتی وقتي از مسافرتي بر مي گشت به حضور پيغمبر(ص) آمده سؤال مي كرد: در این مدت چه آيه اي نازل شده و در چه زمينه اي هست، تفسيرش چيست؟ و ....
پاسخ تفصیلی:
چندين هزار نفر، رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) را درك كرده اند(1)، اما همه آنها يك طرف، علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) يك طرف. دوازده هزار نفر صحابه پيامبر، حضرت رسول(صلي الله عليه و آله و سلم) را ديدند، پاي منبر آن حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) سالها نشستند، پشت سر حضرت سالها نماز خواندند، مجالس درس و بحث حضرت را مكرّر ديدند، ولي هيچ يك از آنان به اندازه حضرت علي(عليه السلام) از آن حضرت استفاده نكرده و با ایشان سخن نگفته است. رسم آنان چنين بود كه به خدمت حضرت مي آمدند، لحظاتي كه در جلسه درس نشسته بودند، لذت مي بردند؛ امّا لذت آنان زودگذر و مقطعي بود، ولي امام علي(عليه السلام) همه جا همراه پيامبر بود: «وَضَعَنِي فِي حِجْرِهِ وَ أَنَا وَلَد... كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيل أَثَرَ أُمِّه».(2)
يكي از اصحاب رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) به ایشان عرض كرد: مجلس شما بسيار شيرين و سودمند است ولي از مجلس شما كه بيرون رفتيم ديگر آن لذت و نشاط براي ما نيست. حضرت فرمود: «إسْتَعِنْ بِيَمِينِكَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ أَيْ خُط»(3)؛ (از دست خود كمك بگير يعني آنچه گفته مي شود بنويس). اميرالمؤمنين(عليه السلام) وقتي از مسافرتي بر مي گشتند به حضور رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) شرفیاب مي شدند و سؤال مي كردند: چه آيه اي نازل شده و در چه زمينه اي هست، تفسيرش چيست. يا اگر حضرت نبود وقتي از سفر بر مي گشتند به دنبال امير مؤمنان مي فرستادند و مي فرمودند در غياب شما اين آيه در اين زمينه نازل شد و معنايش اين است. همه آن دوازده هزار نفر جزو اولياي الهي نبودند كه هنگام سخن گفتن كلامشان ذكر باشد و ... .
قرآن كريم مي فرمايد: عده اي نوراني اند: «وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ فِي النَّاسِ»(4) وقتي در ميان مردم راه مي روند نورافشاني مي كنند، سخن گفتن، عمل و رفتارشان نور است. وقتي با آنان مي نشينيم به ياد خدا مي افتيم سخن اين نيست كه چه خريدي و چه خوردي! سخن اين است كه آن آيه چيست و اين روايت كدام است. مجلس پر بركت رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) چنين بود.
در شبهاي قدر چيزي بهتر از فراگيري علوم الهي، گفتن و شنيدن معارف دين نيست. تشكيل يا شركت در برنامه هايي مانند جلسه تفسير يا حديث يا احكام، كه خود سعادت و توفيقي است؛ و اگر چنين برنامه اي نداشت، امر به معروف و نهي از منكر داشته باشد و اگر نتوانست لااقل ذكر بگويد. يكي از بهترين و مهمترين كتابهاي فقه اماميه، كتاب «جواهر» است كه مؤلف بزرگوارش در طي سي سال آن را نوشت. در پايان اين كتاب مرقوم فرموده كه خداي متعال چنين مقرر كرد تا امشب كه شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان است، اين كتاب به پايان برسد. شب بيست و سوم كه از تمام شبهاي ماه مبارك رمضان و از شب بيست و يكم و نوزدهم نيز أفضل است، اين فقيه نامور مشغول نوشتن كتاب فقه بوده است.
چيزي بالاتر از عالِم شدن و آگاه شدن نيست. علم است كه زمينه اي براي رسيدن انسان به «عقل» مي شود؛ انسان عاقل هم آسوده است و هرگز در عذاب نخواهد بود.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.