پاسخ اجمالی:
دلایل ممنوعیت روابط آزاد جنسی منحصر در بیماری های مقاربتی نیست و دلایل دیگری چون سسست شدن بنیان خانواده ها، سقوط شخصیت انسانی زن، سلب شدن امنیت روانی جامعه و چند عنوان دیگر از حکمت های این ممنوعیت هستند. در واقع امکان پیش گیری از بیماری های مقاربتی، فقط حکمتی از حکمت های چنین ممنوعیتی است که با منتفی شدن آن، اصل حکم منتفی نمی گردد. علاوه بر اینها بررسی میدانی واقعیت های موجود در جوامع آزاد نشان می دهد چنین شعاری نتوانسته سلامت جنسی شهروندان آن جوامع را از خطر بیماری های مقاربتی تأمین کند.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ به این سؤال را می توان ذیل دو عنوان کلی ارائه داد.
اول: منحصر نبودن دلایل ممنوعیت ارتباطات آزاد جنسی به موضوع «بیماری های مقاربتی»
اینکه اسلام روابط آزاد و بی قید و شرط جنسی را مورد نهی و نکوهش قرار می دهد و ازدواج – دائم یا موقت – را تنها راه مشروع برای این ارتباط می داند، دلایل و حکمت های فراوان دارد که موضوع «جلوگیری از پدید آمدن بیماری های مقاربتی» فقط یکی از آنهاست. بر فرض که برنامه های پیشگیری و درمانی احتمال ابتلا به این بیماری را به صفر برسانند – که چنانچه در ادامه توضیح خواهیم داد این گونه نیست – امّا آیا آثار و پیامدهای روانی و اجتماعی اینگونه روابط، منحصر در همین یک موضوع است؟ مجاز شمردن و گسترش اینگونه ارتباطات منجر به مشکلات دیگری می شود که برخی از آنها عبارت اند از:
1. فرزندان نامشروع و هرج و مرج در نظام خانواده: از میان رفتن رابطه پدر و فرزندی میان والدین غیرمسئول و فرزندانی که از چنین رابطه هایی به دنیا آمده اند یکی از معضلات روابط آزاد جنسی است. رابطه والدین و فرزندان رابطه اى است كه وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعى است، بلكه موجب حمايت كامل از فرزندان مى گردد و پايه هاى محبّتى را كه در تمام طول عمر سبب ادامه اين حمايت است مى گذارد. در جامعه اى كه فرزندان نامشروع و بى پدر فراوان گردند، روابط اجتماعى كه بر پايه روابط خانوادگى بنيان شده سخت دچار تزلزل مى گردد.(1)
2. برخوردها و درگیری های فردی و اجتماعی هوس بازان: گسترش روابط آزاد و بی محدودیت جنسی سبب انواع برخوردها و كشمكش هاى فردى و اجتماعى در ميان هوسبازان است. گزارش های مستندی که از محله های بدنام و مراکز فساد در نقاط مختلف جهان مخابره می شود، گویای اين واقعيت است كه در كنار انحرافات جنسى بدترين جنايات رخ مى دهد.(2)
3. سقط جنین، کاهش جمعیت و قطع نسل: روابط آزاد و بی محدودیت جنسی که معمولا میان افراد غیرمسئول واقع می شود، سبب سقط جنين و كشتن فرزندان و قطع نسل مى گردد، چرا كه زنان بعداز این روابط غالبا حاضر به نگهدارى اينگونه فرزندان نيستند. لذا در بیشتر اوقات هميشه سعى مى كنند آنها را از ميان ببرند.(3)
4. ابتذال و سقوط شخصیت انسانی زنان: گسترش روابط آزاد و بی قید و بند جنسی سبب اهمیت یافتن ظاهر و زیبایی زنان و به حاشیه رانده شدن نگاه انسانی به آنهاست. زیرا زمانی که هیچ قید و بندی بر روابط میان زنان و مردان حاکم نباشد، زنانی بیشتر مورد توجه مردان قرار می گیرند که از جذابیت های زنانه بیشتری بهره مند باشند. در چنین جامعه ای که زن فقط با اندام برهنه اش مورد توجه قرار می گیرد، طبيعى است روز به روز تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمايى افزونتری از زن انتظار می رود. هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسی اش وسيله تبليغ كالاها و دكور اتاق هاى انتظار و عاملى براى جلب جهان گردان قرار بدهند، در چنين جامعه اى شخصيت زن تا سر حد يک عروسک يا يک كالاى بى ارزش سقوط مى كند و ارزش هاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى شود و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خودنمایی اش مى شود.(4).
5. از بین رفتن آرامش و امنیت روانی و اجتماعی جامعه: اسلام با ایجاد محدودیت در روابط آزاد بین زنان و مردان می خواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوس آلود و سرشار از كار و فعّاليت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغه هاي شهوانی به تحصيل و ساير كارهای زندگي برسند. لذا زن و مرد را از اختلاط بی حدّ و مرز و از زير پاگذاشتن حريم های عفاف و شرم و حيا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمين گردد.(5)
بنابراین «پیش گیری از بیماری های مقاربتی» یکی از «حکمت های» ممنوعیت ارتباطات آزاد جنسی است و در موضوع مورد بحث ما نیز چنین است. یعنی بر فرض بپذیریم که بر اثر برنامه های بهداشتی و پیشگیرانه بتوان از پدید آمدن بیماری های مقاربتی ممانعت به عمل آورد، امّا اینگونه ارتباطات آزاد و بی حد و حصر آثار مخرب و زیان بار بسیار زیاد دیگری دارد که «ممنوعیت» آن را پا برجا نگه می دارد.
حتی اگر همه آثار مخرّب آن هم برداشته شود، باز ممکن است اموری باشد که ما از آن بی خبریم و دلیل نخواهد شد تا از قانون الهی دست برداریم. اطاعت اوامر الهى، هر چند با آگاهى از فلسفه هايش جاذبه بيشترى دارد، ولى هرگز مقيّد به آن نيست. ما بايد اوامر او را به كار بنديم و از نواهى او بپرهيزيم، خواه فلسفه حكم را بدانيم يا ندانيم؛ چرا كه اگرچه از فلسفه تفصيلى آن بى خبريم اما فلسفه اجمالى آن را مى دانيم. زيرا خداوند حكيم نه بى جهت به چيزى امر مى كند و نه بدون علت از چيزى نهى مى كند.(6)
دوم: استفاده از وسایل پیشگیرانه، از شعار تا واقعیت
بر اساس یک مطالعه انجام شده در آمریکا، 47 درصد مردان، به هیچ وجه مایل به رابطه جنسی با استفاده از وسایل پیشگیرانه نیستند. 73 درصد مردان نیز با وعده پرداخت پول بیشتر به زنان فعال در مراکز فساد، خواهان ایجاد رابطه جنسی بدون استفاده از وسایل پیشگیری اند. از سوی دیگر 45 درصد زنان فعال در چنین مراکزی گفته اند که در صورت اصرار بر استفاده مردان از وسایل پیشگیری، مورد بدرفتاری و ضرب و شتم قرار می گیرند. نیاز زنان فعال در این گونه مراکز به پول بیشتر، کاهش جذابیت زنان مسن تر برای مردان، رقابت موجود بین مراکز رسمی و باندهای فحشا برای جذب مشتریان بیشتر، فشارهای مختلف مدیران مراکز فحشا به زنان برای پذیرش مردانی که مایل به استفاده از وسایل پیشگیری نیستند و... موجب به خطر افتادن جدی سلامت زنان فعال در این مراکز شده است.(7)
این اعداد و ارقام و این گزارش و امثال آن – که با اندک جست و جویی در دسترس است – نشان می دهد حتی در آمریکا به عنوان یکی از پیشرفته ترین و - به اصطلاح – آزادترین کشورهای جهان، رسمیت دادن به آزادی ارتباطات جنسی با توجیه استفاده از وسایل پیشگری، به چه سرنوشتی دچار شده است و تا چه اندازه توانسته سلامت جنسی جامعه را از خطر بیماری های مقاربتی مصون نگه دارد.
نتیجه اینکه: حکمتهای دیگر ممنوعیّت روابط آزاد جنسی و مطالعات دقیق میدانی درباره آثار این روابط، خصوصا آثار پابرجای روانی، اجتماعی، جسمی و بهداشتی آن نشان می دهد، عنوان «امکان پیشگیری از بیماری های مقاربتی»، بهانه مناسبی برای لغو ممنوعیت روابط جنسی آزاد و بی بند و بار نیست.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.