پاسخ اجمالی:
برخی بر اساس منابع جعلی مدعی شده اند که شیعه معتقد به وجود سوره های «نورین» و «ولایت» در قرآن می باشد که در زمان عثمان حذف شده! درحالیکه تا پیش از کتاب «دبستان مذاهب» در قرن «یازدهم قمری» که ربطی به «شیعه» ندارد و توسط «انگلیس» رواج یافته، هیچ مدرکی برای آن وجود ندارد. همچنین علمای شیعه بارها بر عدم تحریف قرآن تصریح کرده اند و قرآن موجود در مساجد و خانه های شیعیان نیز يك كلمه با ساير قرآنها در بلاد دیگر مسلمين تفاوت ندارد. لذا طرح این اتّهام علیه شیعه دور از انصاف و تقواست.
پاسخ تفصیلی:
وهابیت(1) به تبع برخی مستشرقین و بر اساس منابع جعلی و نامعتبر مدعی شده اند که شیعه معتقد به سوره های «نورین» و «ولایت» در قرآن می باشد(2) که به خاطر وجود فضایل امام علی(علیه السلام) در آن دو سوره، در زمان عثمان حذف شده، و بدینوسیله اعتقاد به تحریف قرآن را به شیعه نسبت می دهند.
ساختار این دو سوره ادعایی و آهنگ کلی آنها درباره وصایت و امامت اهل بیت به ویژه امام علی و نیز کجروی و ارتداد مخالفان آنان با تهدید عذاب خداوند نسبت به آنهاست. برای قرآن پژوهان و نیز اندک آشنایان با محتوا و فصاحت و بلاغت قرآن، ساختار مغلوط (نادرست) از جهات مختلف صرفی و نحوی و بلاغتی و محتوای بی مایه این دو سوره، دلیلی روشن برای حکم به ساختگی و بی پایگی آنهاست و هر کس با دید انصاف به آنها نگریسته بی گمان بر جعلی بودن آنها حکم کرده است.(3)
تا پیش از کتاب «دبستان مذاهب»، در قرن «یازدهم قمری»، هیچ منبع و مدرکی برای «سوره نورین» وجود ندارد؛ کتابهای «تاریخ المصاحف» نولدکه، «مذاهب التفسیر الاسلامی» گلدزیهر، «فصل الخطاب» محدث نوری و «تذکرة الائمة» محمد باقر لاهیجی نیز به این کتاب استناد کرده اند.
«سوره ولایة» نیز که «کلیر تسدال» ادعا می کند در نسخه مجهول قرآن در قرن «هفدهم میلادی» وجود دارد،(4) به احتمال زیاد با توجه به تاریخ کتابت آن نسخه، از «کتاب دبستان مذاهب» گرفته شده باشد و اثری از این دو سوره در هیچ کدام از منابع و مصادر شیعه، از کتب متقدمه و متاخره و به ویژه کتاب هایی که مظان طرح این بحث است، نیست.
محدث نوری هم تنها «سوره نورین» را با نام سوره ولایت از همین «کتاب دبستان» مذاهب نقل کرده و سپس چنین نوشته است: «ظاهر کلام دبستان مذاهب این است که وی این سوره را از کتاب های شیعه بر گرفته است ولی من هیچ اثری از این سوره در کتاب های شیعه نیافتم...».(5)
کتاب «دبستان مذاهب» از نویسنده ای ناشناس است. طبق تفحص رضازاده ملک پژوهشگر توانای کتاب و از آن چه از متن دبستان مذاهب به دست آورده، وی(نویسنده) در سال 1025 به دنیا آمده و تا سال 1069 زنده بوده است. رضا زاده ملک پس از آن که نسبت کتاب دبستان مذاهب را به محمد محسن فانی کشمیری، سست و با توجه به دلایل متعدد غیر واقعی می داند،(6) به ذکر ادلّه و بررسی قراین و شواهد گوناگون می پردازد و از آن ها چنین نتیجه می گیرد: «همه این قراین و شواهد کافی است تا از بن دندان معتقد شویم مؤلف دبستان مذاهب یکی از پیروان پروپا قرص آذر کیوان و آیین دساتیری است، آن هم معتقدی مورد احترام سایر آذر کیوانیان، و وی کسی جز موبد «کیخسرو اسفندیار» فرزند آذر کیوان نیست».(7)
وی در ادامه بحث از انگیزه تالیف کتاب دبستان مذاهب پرده برداشته و نوشته است: «مؤلف دبستان خود داعیه دار آیینی ساختگی و قلابی بوده و غرض اساسی اش - بدون آن که اظهار کند - سست کردن پایه های اعتقادی متدینین ادیان دیگر و کشاندن آن ها را در جرگه معتقدان خود بوده است». استعمارگران «انگلیسی» نیز برای اجرای غرض مؤلف دبستان مذاهب با وی همداستان شدند؛ چون کتاب دبستان مذاهب نخستین بار توسط انگلیسیان معرفی و به انگلیسی ترجمه شده است؛ چه اینکه نخستین چاپ فارسی این کتاب به وسیله «ویلیام بیلی» سفیر انگلستان در هندوستان همزمان با تسلط کمپانی هند شرقی بر این منطقه صورت گرفته است.(8)
در نخستین شماره از مجله هایی که درباره منطقه آسیایی و جهان اسلام به چاپ رسیده متن این سوره را به عنوان سوره ای که شیعی است و از تحریف قرآن در باور شیعه حکایت دارد، منتشر کردند. همه این ها حکایت از غرض ورزی و اندیشه «تفرقه بینداز و حکومت کن» در اذهان این استعمارگران دارد؛ همان طور که همین استعمارگران در آن عصر، در ایران و هند به دین سازان بی مایه و شیادان دروغ پیشه کمک کردند تا افکارشان تحت عنوان بابیه و بهاییه رونق بگیرد و با ایجاد تفرقه و سست کردن پایه های اعتقادی مردم به چپاول و غارت اموالشان ادامه دهند.
عبارت دبستان مذاهب درباره سوره نورین نیز بر انگیزه تالیف کتاب دبستان مذاهب مهر صحت می زند. مؤلف کتاب تحت عنوان «در ذکر مذهب اثنا عشریه» نوشته است: «از ملا محمد معصوم و محمد مؤمن تونی و ملا ابراهیم که در هزار و پنجاه و سه در لاهور بوده اند و از جمعی دیگر، آنچه نامه نگار [مراد خود مؤلف دبستان است] شنیده و دیده می آورد».(9) سپس به ذکر برخی از باورهای امامیه می پردازد و آن گاه درباره سوره نورین می گوید: «بعضی از ایشان گویند که عثمان مصاحف را سوزانده بعضی از سوره ها که در شان علی و فضل آلش بود برانداخت و یکی از آن سوره ها این است».(10) سپس متن اسطوره مزعومه را در 42 بند (آیه!) می آورد.
مؤلف دبستان مذاهب درباره این که این «بعض از شیعه» چه کسانی اند؟ از کدام منبع چنین خبر داده اند؟ سند آنان چیست و... هیچ خبر به دست نمی دهد. بنابراین، می توان به آن احتمال، یعنی بیان مبلغی(تعدادی) از اسنادهای مغرضانه و بی پایه از سوی مؤلف دبستان مذاهب برای سست کردن پایه های اعتقادی متدینان اهتمام بیشتری داشت؛ چه اینکه از این عبارت کتاب دبستان مذاهب، لغزش محدث نوری آشکار می شود. نوری می گفت: «ظاهر کلام دبستان مذاهب این است که وی از کتابهای شیعه این سوره را نقل می کند»(11) و حال آن که خود نویسنده دبستان می گوید: «بعض از ایشان گویند . . .»، نه آن که از کتابی نقل کرده باشند.
با این اوصاف، کاملا غیر منصفانه و به دور از شأن تقوای پژوهش است، که گروهی از خاورشناسان و سلفیان، با استناد به این دو افسانه بی سند با عبارات بی سر و ته، آنها را سوره های قرآنی بنامند و ادعا کنند دست اندرکاران تدوین مصحف عثمانی [قرآن موجود] این سوره ها را به خاطر وجود فضایل امام علی(علیه السلام) در آنها، از قرآن ساقط کرده اند و سپس شیعه را با این پندارها متهم به گرایش به تحریف قرآن کنند.(12)
این اتهامات و داستان سرایی ها در حالی است که شیعه در کتب معتبر حدیثی و [تفاسیر و علوم] قرآنی و سایر منابع خود بر «عدم تحریف قرآن» تصریح کرده است، و حتّی حاجی نوری که اعتقاد به تحریف قرآن را به او نسبت می دهند، بعد از این تهمت های بی پایه ناچار شد رساله اى در دفاع از خود بنويسد كه منظور من عدم تحريف كتاب الله بوده است و از تعبيرات من برداشت سوء شده است.(13)
آخرين سخن اينكه يكى از گناهان كبيره در پيشگاه خداوند، متّهم ساختن ديگران به امورى است كه هرگز نگفته اند و انجام نداده اند. ما در همه جا گفته ايم و مى گوييم كه هيچ كس از محقّقان و علماى بزرگ شيعه - به شهادت كتابهايشان - قائل به تحريف قرآن نبوده و نيستند، ولى گروهى متعصّب و لجوج، باز اين تهمت را تكرار مى كنند. معلوم نيست چه جوابى براى يوم المعاد فراهم ساخته اند كه هم تهمت مى زنند و هم قرآن مجيد را بى اعتبار مى كنند، خصوصا وقتی می بینیم قرآن موجود در مساجد و خانه های شیعیان نیز يك كلمه با ساير قرآن ها در بلاد مسلمين تفاوت ندارد و قاريان شیعه نیز در بسيارى از مسابقات بين المللى قرائت قرآن، رتبه هاى اوّل را كسب كرده اند، و حافظان ما، به خصوص حافظان خردسال، اعجاب و تحسين بسيارى از كشورهاى اسلامى را برانگيخته اند. هر سال هزاران نفر بر حافظان و قاريان ما افزوده مى شود و كلاسهاى حفظ، قرائت، تفسير قرآن و دانشكده هاى علوم قرآنى، كشور پهناور ما را فرا گرفته، و اثبات تمام اين برنامه ها با مشاهده از نزديك، براى همه آسان است. در تمام اين موارد قرآنى جز همان قرآن معروف و معمول بين مسلمين جهان وجود ندارد و هيچ كس قرآنى جز آن نمى شناسد و در هيچ مجلس و محفلى سخنى از تحريف قرآن مطرح نيست.(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.