پاسخ اجمالی:
در آيه 55 سوره «نور» با صراحت به مؤمنانِ صالح بشارت داده شده كه «حكومت روى زمين را در دست خواهند گرفت، دين اسلام فراگير خواهد شد و ناامنى ها به آرامش مبدّل مى گردد». گرچه بخشی از این امور مهم در عصر پيامبر(ص) و بعضى از اعصار ديگر براى مسلمين تحقق يافت، ولى با اين حال حكومت جهانى اسلام، كه سراسر دنيا را فرا گيرد و شرك و بت پرستى را بكلى ريشه كن سازد و امنيت و آرامش توحيد خالص را همه جا گسترش دهد هنوز تحقق نيافته و اين امر مطابق روايات متواتره در عصر قيام مهدى(ع) تحقق خواهد يافت.
پاسخ تفصیلی:
در آيه 55 سوره «نور» مى خوانيم: «وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَيسْتَخْلِفَنَّهُمْ فى الاَرْضِ كَما اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذى ارْتَضى لهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً يَعْبُدُونَنى لايُشْرِكُونَ بى شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَاُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛ (خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده داده است كه به يقين خلافت روى زمين را به آنان خواهد داد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، بر ايشان پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدّل مى كند، [بگونه اى] كه فقط مرا مى پرستند و چيزى را همتاى من قرار نخواهند داد و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها همان فاسقان اند).
در اين آيه با صراحت به مؤمنانِ صالح، بشارت داده شده است كه سرانجام حكومت روى زمين را در دست خواهند گرفت و دين اسلام فراگير خواهد شد و ناامنى ها و وحشت ها به آرامش و امنيّت مبدّل مى گردد؛ شرك از سراسر جهان برچيده مى شود و بندگان خدا با آزادى به پرستش خداى يگانه ادامه مى دهند و نسبت به همگان اتمام حجت مى شود به گونه اى كه اگر كسى بعد از آن بخواهد راه كفر را بپويد مقصر و فاسق خواهد بود.(مخصوصاً در بخش آخر آيه دقت كنيد).
اگرچه اين امور مهم كه مورد وعده الهى بوده است، در عصر پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) و بعضى از اعصار ديگر براى مسلمين جهان تحقق يافت و اسلام كه روزى در چنگال دشمنان چنان گرفتار بود كه مجال كمترين ظهور و بروزى به آن نمى دادند و مسلمانان دائماً در ترس و وحشت به سر مى بردند، سرانجام پیروز شد؛ ولى با اين حال حكومت جهانى اسلام كه سراسر دنيا را فرا گيرد و شرك و بت پرستى را بكلى ريشه كن سازد و امنيت و آرامش و آزادى و توحيد خالص را همه جا گسترش دهد هنوز تحقق نيافته است. پس بايد در انتظار تحقق آن بود و اين امر مطابق روايات متواتره در عصر قيام مهدى(عليه السلام) تحقق خواهد يافت؛ بنابراين يكى از مصاديق اين آيه در عصر پيامبر(صلى الله عليه و آله) و شكل وسيعترش در عصر قيام مهدى(عليه السلام) خواهد بود و اين دو با هم منافاتى ندارد و اين وعده الهى در هر دو مرحله بايد تحقق يابد.
منظور از استخلاف و جانشين شدن در اينجا همان جانشينى پس از اقوام كافر پيشين است كه حكومت آنها زائل مى شود و حكومت حق بجاى آن مى نشيند؛ نظير آنچه در آيه 14 سوره «يونس» آمده است: «ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فى الاَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرُ كَيْفَ تَعْمَلُونَ»؛ (سپس شما را پس از ايشان جانشينان آنها در روى زمين قرار داديم تا ببينيم شما چگونه عمل مى كنيد).
شبيه همين معنى در آيه 69 و 74 سوره «اعراف» نيز آمده است. همچنین در آيه 137 سوره «اعراف» آمده است: «وَ اَوْرَثنَا الْقَوْمَ الَّذينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الاَرْضِ وَ مَغارِبَها الّتى بارَكْنا فيها وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنى اسْرائيلَ بِما صَبَرُوا»؛ (و مشرقها و مغربهاى پر بركت زمين را به آن قوم كه [زير زنجير ظلم و ستم] به ضعف كشانده شده بودند، واگذار كرديم و وعده نيك پروردگارت بر بنى اسرائيل، بخاطر صبر و استقامتى كه به خرج دادند، تحقّق يافت). بديهى است بنى اسرائيل وارث فرعونيان شدند و بر سراسر آن كشور وسيع و پر بركت (مصر و اطراف آن) حاكم گشتند.
به هر حال آيه، بشارت و نويد حكومت مؤمنان صالح را بر سراسر جهان مى دهد كه در مقياس وسيعى در عصر پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) تحقق يافت هر چند همه جهان را فرا نگرفت؛ ولى نمونه اى از تحقق اين وعده الهى بود.
آری این تسلط به صورت حكومت جهانى بر تمام روى زمين، هنوز تحقق نيافته و مصداق نهايى آن با فراهم شدن زمينه ها به مشيت الهى با حكومت حضرت مهدى(عليه السلام) تحقق خواهد يافت كه طبق روايات پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ساير معصومين(عليهم السلام) تمام دنيا را پر از عدل و داد مى كند بعد از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد و ما در انتظار اين وعده قرآنى هستيم.
رواياتى كه در تفسير اين آيه در منابع مختلف نقل شده نيز اين واقعيّت را تأييد مى كند. از جمله مفسّر معروف قرطبى در تفسير «الجامع لاحكام القرآن» ذيل اين آيه از سليم بن عامر از مقداد بن اسود نقل مى كند كه از رسول خدا(صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى فرمود: «ما عَلى ظَهْرِ الاَرْضِ بَيْتُ حَجَر وَ لا مَدَر اِلاّ اَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الاِسْلامِ»(1)؛ (هيچ خانه اى از سنگ يا گل بر صفحه زمين باقى نمى ماند مگر اينكه خداوند اسلام را در آن وارد مى كند).
در تفسير «روح المعانى» از امام زین العابدین(عليه السلام) چنين نقل شده است كه در تفسير اين آيه فرمود: «هُمْ وَ اللهِ شِيْعَتُنا اَهْلَ الْبَيْتِ يُفْعَلُ ذلِكَ بِهِمْ عَلى يَدِ رَجُل مِنّا وَ هُوَ مَهْدِىُّ هذِهِ الاُمَّةِ وَ هُوَ الَّذى قالَ رَسُوْلُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) فيه لَوْ لَمْيَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ تَعالى ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَلِىَ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتى اِسْمُهُ اِسْمى يَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ (آنها به خدا سوگند شيعيان ما هستند. خداوند اين كار را بر دست مردى از ما انجام مى دهد و او مهدى اين امّت است. او همان كسى است كه رسول خدا(صلى الله عليه و آله) درباره اش فرمود: اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى مى كند تا مردى از عترت من كه نام او نام من است حاكم زمين شود و آنرا پر از عدل و داد مى كند؛ آن گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد). اين حديث را با مختصر تفاوتى در بسيارى از منابع اهل بيت(عليهم السلام) مى توان يافت.
گرچه آلوسى در «روح المعانى» اين حديث را با نظر موافق ارزيابى نكرده؛ ولى در ذيل آن مى گويد: «از طرق ما، پاره اى از روايات وارد شده كه مؤيّد اين معنى است [هر چند ما بر آن تكيه نمى كنيم] مانند چيزى كه عطيّه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) نقل كرده است كه پس از تلاوت اين آيه فرمود: «اهل البيت هيهنا»؛ (اهل بيت در اينجا هستند) و اشاره به سوى قبله فرمود».(2)
قرطبى حديث ديگرى نيز در اين زمينه نقل مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «رُوِيَتْ لِىَ الاَرْضُ فَرَأَيْتُ مَشارِقَها وَ مَغرِبَها وَ سَيَبْلُغُ مِلْكُ اُمَّتى ما رُوِىَ لى مِنْها»(3)؛ (زمين براى من گردآورى شد و تمام مشارق و مغارب آن را ديدم و به زودى حكومت امّت من بر تمام آنچه در نظر من جمع و پيچيده شد [بر تمام روى زمين] استقرار خواهد يافت).
از آنچه گفتيم پاسخ بسيارى از ايرادات مخالفان بر منطق پيروان اهل بيت(عليهم السلام) در تفسير اين آيه روشن مى شود.
توضيح اين كه: همان گونه كه گفتيم تحقق اين وعده الهى مراحلى دارد: يك مرحله از آن در مورد مؤمنان صالح در عصر پيامبر(صلى الله عليه و آله) واقع شد و بعد از فتح مكّه و سيطره اسلام بر جزيرة العرب، که مسلمانان در سايه اسلام و پيامبر(صلى الله عليه و آله) امنيت نسبى پيدا كردند و بر بخش عظيمى از منطقه حاكم شدند و آنچه در شأن نزول اين آيه آمده است تحقق يافت.
در شأن نزول اين آيه در بسيارى از تفاسير، از جمله اسباب النزول، مجمع البيان، فى ظلال، و قرطبى (با تفاوت مختصرى) آمده است: «هنگامى كه پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) و مسلمانان به مدينه هجرت كردند و انصار با آغوش باز از آنها استقبال نمودند، تمامى عرب بر ضدّ آنان قيام نمودند آن چنان كه ناچار بودند اسلحه را از خود دور نكنند؛ شب را با سلاح بخوابند و صبح با سلاح برخيزند؛ ادامه اين حالت بر مسلمانان سخت آمد، بعضى مى پرسيدند تا كى اين حالت ادامه خواهد يافت؟ آيا زمانى خواهد رسيد كه شب را با خيال راحت استراحت كنيم و از هيچ كس جز خدا نترسيم؟! آيه فوق نازل شد و بشارت داد كه چنين زمانى فرا خواهد رسيد». و مرحله نهايى يعنى عالمگير شدن اسلام و حاكميّت بر كلّ جهان توأم با امنيّت و آرامش و پيروزى سپاه توحيد بر لشكر شرك هنوز تحقق نيافته و تنها در عصر قيام مهدى(عليه السلام) صورت خواهد پذيرفت و اين معانى، كه سلسله مراتب يك واقعيت است هيچ منافاتى با هم ندارد.
ضمناً از اين آيه استفاده مى شود كه اين وعده الهى مخصوص افرادى است كه داراى ايمان و عمل صالح باشند و به يقين در هر عصر و زمانى اين دو شرط تحقق يابد مرحله اى از اين حاكميّت الهى براى مسلمين فراهم خواهد شد و در نقطه مقابل هر گاه شكستى رخ دهد و مسلمين در چنگال دشمنان ناتوان و خوار گردند بايد دانست كه آن دو اصل كه دو شرط وعده الهى است به فراموشى سپرده شده: ايمان ها ضعيف گشته و عمل ها آلوده گرديده است!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.