پاسخ اجمالی:
طبق آیه 46 سوره «سبأ»، كليد نجات انسان «معرفت» است. در این آیه پيغمبر اكرم(ص) به دشمنان لجوج و آلوده به كفر و شرك می گوید: «بگو: شما را تنها به يك چيز اندرز مى دهم، دو نفر دو نفر يا به تنهائى براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد». بنابراین ريشه هرگونه تحوّل اساسى در اجتماعات بشرى را بايد در «انقلاب فكرى و فرهنگى» جستجو كرد. ولى اين تفكر خواه گروهى باشد يا انفرادى، بايد براى خدا باشد و دور از تعصّب ها و هوس ها؛ لذا مى گويد: «براى خدا قيام كنيد».
پاسخ تفصیلی:
كليد نجات انسان «معرفت» است و این سخن به نحوی از آیات قرآن استفاده می شود. «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَة أَنْ تَقُومُوا للهِِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا» (1)؛ (بگو: شما را تنها به يك چيز اندرز مى دهم، دو نفر دو نفر يا بتنهائى براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد).
اين سخن را پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به دشمنان لجوج و سرسختى مى گويد كه آلوده كفر و شرك و همه گونه فساد اخلاق بودند؛ و به اين ترتيب كليد نجات آنها را از اين گرداب هاى خطرناك در تفكر و انديشه كه طريق و مسير معرفت است معرفى مى كند.
درست به همين دليل ريشه هر انقلاب و هرگونه تحوّل اساسى در اجتماعات بشرى را بايد در «انقلاب فكرى و فرهنگى» جستجو كرد.
اگر معرفت امكان نداشت، انديشه براى چه بود؟ به خصوص اين كه با تعبير به «انّما» كه براى حصر است روشن مى سازد كه كليد اصلى نجات همين است و بس!
ولى اين تفكر خواه گروهى باشد يا انفرادى، بايد جدّى و توأم با قيام الهى و براى خدا باشد؛ لذا مى گويد: «اَنْ تَقومُوا لله» و دور از تعصّب ها و لجاجت ها و هوا و هوس ها.
يوسف پيامبر(عليه السلام) نيز بر اين موضوع تأكيد كرده و به هنگام تكيه بر تخت حكومت مصر عرضه مى دارد:
«رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِى مِنْ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِى مِنْ تَأْوِيلِ الاَْحَادِيثِ فَاطِرَ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ أَنْتَ وَلِىِّ فِى الدُّنْيَا وَالاْخِرَةِ تَوَفَّنِى مُسْلِماً وَأَلْحِقْنِى بِالصَّالِحِينَ» (2)؛ (پروردگارا! بهره اى [عظيم] از حكومت به من بخشيدى و مرا از علم تعبير خواب آگاه ساختى. اى آفريننده آسمانها و زمين! تو ولىّ و سرپرست من در دنيا و آخرت هستى، مرا مسلمان بميران؛ و به صالحان ملحق فرما).
جالب اين كه علم تعبير خواب از علوم بسيار كم اهميّت است؛ ولى با اين همه داستان يوسف(عليه السلام) در قرآن مجيد به خوبى نشان مى دهد كه آگاهى اين پيغمبر بزرگ از اين علم سبب شد كه هم خودش از زندان عزيز مصر رهايى يابد و به مقام حكومت رسد و هم اين كشور پهناور را از قحطى خطرناكى رهايى بخشد؛ زيرا در آن هنگام كه يوسف(عليه السلام) در زندان بود، سلطان مصر خواب عجيبى مى بيند كه معبّران در تعبير آن عاجز مى مانند. يكى از زندانيان كه پس از تعبير خواب اش به وسيله يوسف(عليه السلام) از زندان آزاد شده بود و در دربار مصر حضور داشت، می گوید: من كسى را سراغ دارم كه به خوبى از تعبير خواب آگاه است، و هنگامى كه يوسف(عليه السلام) آن خواب را كه ارتباط با مسائل اقتصادى مصر در طول هفت سال آينده داشت تعبير كرد، هم خودش از زندان آزاد شد و مقدمات حكومت اش فراهم گشت، و هم برنامه ريزى دقيقى براى نجات مردم مصر در برابر سال هاى قحطى آينده انجام داد.
آيه فوق كه بعد از مسأله نائل شدن يوسف(عليه السلام) به حكومت، سخن از علم تعبير خواب او مى گويد ممكن است اشاره به رابطه اين دو با يكديگر باشد.
به هر حال اين آيه نشان مى دهد كليد نجات در علم و معرفت است، حتى ساده ترين علوم ممكن است مايه نجات كشورى گردد.(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.