پاسخ اجمالی:
در مورد وجود جهانى بيرون ذهن، فلاسفه به دو گروه تقسيم شده اند: واقع گرايان و پندارگرايان(سوفسطاییان). براى پى بردن به وجود خارجى اشياء بهترين راه اين است كه اين امر را موكول به وجدان عمومی مردم كنيم. جالب این که پندارگرایان هم در عمل، واقع گرا هستند. قرآن مجيد نيز در آيات متعدد به وضوح بر اين معنا(وجود جهان خارج از ذهن) صحّه نهاده، و سرتاسر آيات قرآن از واقعيت هاى عينى خارجى، آسمان و زمين، انسان ها و فرشتگان، جهان طبيعت و ماوراى طبيعت دنيا و آخرت خبر مى دهد.
پاسخ تفصیلی:
در مورد وجود جهانى بيرون ذهن و انديشه ما فلاسفه به دو گروه تقسيم شده اند:
1. واقع گرايان (رئاليست ها)
2. پندارگرايان (ايده آليست ها)
گروه دوّم در واقع شاخه اى از «سوفسطاييان» هستند كه همه حقايق را منكراند. بلكه بعضى معتقدند سوفسطاييان همان پندار گرايان اند كه اصل وجود خويشتن و ذهن را قبول دارند؛ و بقيه را خواب و خيال مى دانند وگرنه چگونه ممكن است انسان عاقلى همه چيز حتى وجود خود را نيز انكار كند؛ مگر اين كه گرفتار نوعى بيمارى روانى باشد!
به هر حال براى پى بردن به وجود خارجى اشياء بهترين راه اين است كه اين امر را موكول به وجدان كنيم. وجدان عمومى مردم جهان و تمامى عقلاء و خردمندان و حتى وجدان خود ايده آليست ها كه همه چيز را منكراند شاهد اين مدعا است.
زيرا همه انسان ها هنگامى كه تشنه مى شوند به سراغ آب مى روند، يعنى عملا وجود تشنگى، وجود آب و تأثير آب در رفع تشنگى را همه حتى كودكان و حتى حيوانات قبول دارند. سوفسطاييان نيز در عمل با ديگران هيچ تفاوتى ندارند؛ و يا هنگامى كه انسان مى خواهد از خيابان پر رفت و آمدى عبور كند نخست در كنار خيابان مى ايستد، به طرف چپ و راست نگاه مى كند، وسايل نقليه يكى پس از ديگرى مى آيند و مى گذرند، خيابان كمى خلوت و آماده عبور مى شود و او با احتياط از خيابان مى گذرد مبادا تصادفى پيش آيد و او را مجروح و گرفتار كند.
اين طرز عمل در ميان واقع گرايان و پندارگرايان يكسان است؛ يعنى همه آنها عملا وجود خارجى خيابان، اتومبيل ها، خطرات ناشى از تصادف و بسيارى از مسائل ديگر را در اين رابطه پذيرفته اند و با دقت و احتياط مراقب آن هستند. يا اين كه وقتى انسان بيمار مى شود و آثار مختلف بيمارى را در خود مى بيند به طبيب مراجعه مى كند. طبيب دستور آزمايش مى دهد و بعد از انجام آزمايش ها، دستورات دارويى و غذايى مى نويسد و دقيقاً همه را زمان بندى و اندازه گيرى مى كند؛ بيمار نيز براى به دست آوردن سلامت از دست رفته، خود را موظّف به رعايت همه اين دستورات مى بيند.
در تمام اين امور رئاليست ها و ايده آليست ها يكسان اند؛ يعنى همگى از طريق درك وجدانى نسبت به بيمارى خود واكنش نشان مى دهند و ده ها واقعيّت عينى را از آثار بيمارى گرفته تا وجود طبّ و طبيب و آزمايش ها و مواد دارويى و غذايى را پذيرا مى شوند.
به همين دليل مى گوييم: ايده آليست ها در عمل رئاليست هستند! و پندارگرايان به هنگامى كه وارد صحنه زندگى مى شوند تمام سخنان خود را فراموش كرده و خويش را با واقعيّت هاى عينى روبه رو مى بينند و موافق آن عكس العمل نشان مى دهند.
قرآن مجيد نيز در آيات خود به وضوح بر اين معنا صحّه نهاده و سرتاسر آيات قرآن از واقعيت هاى عينى خارجى، آسمان و زمين، انسان ها و فرشتگان، جهان طبيعت و ماوراى طبيعت دنيا و آخرت خبر مى دهد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.