پاسخ اجمالی:
دستور به اطاعت مطلق، یکى از بهترین ادله نقلى بر عصمت پیامبر(ص) است. فخر رازى در این باره مىگوید: «این گفته خداوند از قوىترین دلایل بر عصمت پیامبر است در تمام اوامر و نواهى و همه چیزهایى که از جانب خداوند ابلاغ مىکند؛ چرا که اگر او در یکى از اینها اشتباه کند، اطاعت از او، اطاعت از خداوند نخواهد بود». در روایت صحیح السند دیگری که از طریق عامه نقل شده است، رسول خدا(ص) همین اطاعت مطلق را براى امام بعد از خودش نیز ثابت کرده است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند مىفرماید:«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً».(1)
کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده و کسى که سرباز زند، تو را نگهبان او نفرستادیم .
در این آیه خداوند اطاعت مطلق از پیامبر خود را برابر با اطاعت از خداوند دانسته است و دستور به اطاعت مطلق، یکى از بهترین ادله نقلى بر عصمت پیامبر خدا است.
همین مطلب در روایاتى که از طریق عامه و خاصه وارده شده، از زبان خود رسول خدا نیز نقل شده است.
بخارى در صحیح خود نقل کرده است: «حدثنا محمد بن سِنَانٍ حدثنا فُلَیْحٌ حدثنا هِلَالُ بن عَلِیٍّ عن عَطَاءِ بن یَسَارٍ عن أبی هُرَیْرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى الله علیه وسلم) قال کُلُّ أُمَّتِی یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إلا من أَبَى قالوا یا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ یَأْبَى قال من أَطَاعَنِی دخل الْجَنَّةَ وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ أَبَى.»
ابوهریره از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: تمام امت من وارد بهشت مىشوند؛ مگر کسى که سرباز زند، گفتند: اى پیامبر خدا ! چه کسانى سرباز زنند؟ فرمود: هر کس از من اطاعت کند، وارد بهشت مىشود و هر کس از فرمان من سرپیچى کند، سرباز زدهاند.(2)
بنابراین اطاعت مطلق از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) طبق این آیه قرآن کریم، بر همگان واجب و همانند اطاعت از خداوند است و اطاعت مطلق از هر کسى مساوى با عصمت آن شخص است؛
چنانچه فخر رازى مفسّر پرداز شهیر اهل سنت در این باره مىگوید:« قوله مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ من أقوى الدلائل على أنه معصوم فی جمیع الأوامر والنواهی وفی کل ما یبلغه عن الله، لأنه لو أخطأ فی شیء منها لم تکن طاعته طاعة الله وأیضا وجب أن یکون معصوما فی جمیع أفعاله، لأنه تعالى أمر بمتابعته فی قوله: «فَاتَّبَعُوهُ»(3) والمتابعة عبارة عن الاتیان بمثل فعل الغیر لأجل أنه فعل ذلک الغیر، فکان الآتی بمثل ذلک الفعل مطیعاً لله فی قوله: «فَاتَّبَعُوهُ» فثبت أن الانقیاد له فی جمیع أقواله وفی جمیع أفعاله، إلا ما خصه الدلیل، طاعة لله وانقیاد لحکم الله. »
این گفته خداوند «من یطع الرسول...» از قوىترین دلایل بر عصمت پیامبر خدا است در تمام اوامر و نواهى و همه چیزهایى که از جانب خداوند ابلاغ مىکند؛ چرا که اگر او در یکى از اینها اشتباه کند، اطاعت از او، اطاعت از خداوند نخواهد بود. همچنین طبق این آیه، واجب است که در تمام کارهایش نیز معصوم باشد؛ چرا که خداوند در جمله «فاتبعوه» دستور به پیروى از او را داده است و پیروى عبارت است از انجام کارها همانند کارهاى پیامبر خدا انجام داده؛ پس کسى که کردارش همانند پیامبر باشد، در حقیقت از خداوند در جمله «فاتبعوه» اطاعت کرده است؛ در نتیجه پیروى مطلق از رسول خدا در گفتار و رفتار؛ مگر در چیزهایى که با دلیل از این عموم خارج شود، اطاعت از خداوند و گردن نهادن بر فرمان خداوند است.(4)
البته منظور فخر رازى از تفصیلى که داده، به احتمال زیاد، چیزهایى همانند ازدواج با بیش از چهار زن و دیگر ویژگىهاى آن حضرت است که با دلایل دیگر ثابت شده است که مسلمانان نباید همانند آنها را انجام دهند.
در روایت صحیح السند دیگر که از طریق عامه نقل شده است، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) همین اطاعت مطلق را براى امام بعد از خودش نیز ثابت کرده است.
ابن أبى شیبه، استاد بخارى در کتاب المصنف در این باره مىنویسد: «حدثنا وکیع بن الجراح قال ثنا الأعمش عن أبی صالح عن أبی هریرة قال: قال رسول(صلی الله علیه وآله): من أطاعنی فقد أطاع الله ومن أطاع الإمام فقد أطاعنی و من عصانی فقد عصى الله و من عصى الإمام فقد عصانی.»
(ابوهریره از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل مىکند که آن حضرت فرمود: هر کس از من اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است، و هر کس از «امام» اطاعت کند، به درستى که از من اطاعت کرده است، هر کس از فرمان من سرپیچى کند، از فرمان خداوند سرپیچى کرده است و هر کس از فرمان امام سرپیچى کند، از فرمان من سرپیچى کرده است).(5)
این روایت از نظر سندى کاملا صحیح است و تمام روات آن از روات بخارى، مسلم و دیگر صحاح سته هستند که ما به جهت اطمینان روات آن را بررسى خواهیم کرد.
بررسى سند روایت:
وکیع بن الجراح: ذهبى در باره او مىنویسد:
«وکیع بن الجراح أبو سفیان الرؤاسی أحد الأعلام... قال أحمد ما رأیت أوعى للعلم منه ولا أحفظ...»
(وکیع بن جراح، یکى از سرشناسان بود، احمد گفته: مخزن علمى پرتر و حفظ کنندهتر از او ندیدم).(6)
سلیمان بن مهران الأعمش: ذهبى در باره او گفته:
«سلیمان بن مهران الحافظ أبو محمد الکاهلی الأعمش أحد الأعلام».
(سلیمان بن مهران، یکى از مشاهیر بود).(7)
ذکوان أبو صالح الزیات: ذهبى او را این چنین معرفى کرده است:
«ذکوان أبو صالح السمان الزیات ... من الأئمة الثقات عند الأعمش...»
(ذکوان ابوصالح، یکى از پیشوایان مورد اعتماد بود).(8)
بنابراین سند روایت کاملا صحیح است.
و احمد بن حنبل در مسند خود نقل مىکند:
«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا أبو النَّضْرِ ثنا عُقْبَةُ یَعْنِى بن أبی الصَّهْبَاءِ ثنا سَالِمُ بن عبد اللَّهِ بن عُمَرَ ان عَبْدَ اللَّهِ بن عُمَرَ حدثه انه کان ذَاتَ یَوْمٍ عِنْدَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم مع نَفَرٍ من أَصْحَابِهِ فَأَقْبَلَ علیهم رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فقال یا هَؤُلاَءِ أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ انى رسول اللَّهِ إِلَیْکُمْ قالوا بَلَى نَشْهَدُ انک رسول اللَّهِ قال أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ فی کِتَابِهِ من أطاعنی فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ قَالوا بَلَى نَشْهَدُ انه من أَطَاعَکَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وان من طَاعَةِ اللَّهِ طَاعَتَکَ قال فإن من طَاعَةِ اللَّهِ أَنْ تطیعونی وان من طاعتی أَنْ تُطِیعُوا أَئِمَّتَکُمْ أَطِیعُوا أَئِمَّتَکُمْ فَإِنْ صَلَّوْا قُعُوداً فَصَلُّوا قُعُوداً.»
(عبد الله بن عمر نقل کرده است که روزى به همراه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) با تعدادى از اصحاب بودیم که آن حضرت جلو آمد و فرمود: آیا شما نمىدانید که من پیامبر خدا هستم؟ گفتند: بلى، شهادت مىدهیم که تو رسول خدا هستى. آن حضرت ادامه داد: آیا نمىدانید که خداوند در کتابش نازل کرده: هر کس از من اطاعت کند به درستى که از خداوند اطاعت کرده است، همگى گفتند: بلى، شهادت مىدهیم که هرکس از شما اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده و یکى از اطاعتهاى خداوند پیروى از شما است. آن حضرت فرمود: اگر از اطاعت خداوند این است که از من اطاعت کند، وظیفه شما این است که از ائمه خود اطاعت کنید؛ (حتى) اگر آنها نشسته نماز خواندند، شما نیز نشسته نماز بخوانید).(9)
هیثمى بعد از نقل این روایت مىگوید: رواه أحمد والطبرانی فی الکبیر ورجاله ثقات.
این روایت را احمد و طبرانى در معجم الکبیر نقل کردهاند و راویان آن مورد اعتماد هستند.(10)
و در روایات صحیح السند دیگرى که بازهم از طریق شیعه و سنى نقل شده است، رسول خدا صلى الله علیه وآله آن امامى که اطاعت مطلق از او واجب است را مشخص کرده، آن جا که فرموده:
«أیها الناس من عصى علیا فقد عصانی، ومن عصانی فقد عصى الله عز وجل، ومن أطاع علیا فقد أطاعنی، ومن أطاعنی فقد أطاع الله».(11)
همین روایت در منابع اهل سنت نیز با سند صحیح نقل شده است، حاکم نیشابورى در مسند خود مىنویسد:
«أخبرنا أبو أحمد محمد الشیبانی من أصل کتابه ثنا علی بن سعید بن بشیر الرازی بمصر ثنا الحسن بن حماد الحضرمی ثنا یحیى بن یعلى ثنا بسام الصیرفی عن الحسن بن عمرو الفقیمی عن معاویة بن ثعلبة عن أبی ذر رضی الله عنه قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم من أطاعنی فقد أطاع الله ومن عصانی فقد عصى الله ومن أطاع علیا فقد أطاعنی ومن عصى علیا فقد عصانی. حاکم نیشابورى، سپس مىگوید: هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه».(12)
و ذهبى در تلخیص المستدرک، در ذیل روایت مىگوید: صحیح.(13)
و اهل سنت اعتقاد دارند که اگر روایتى در المستدرک حاکم بیاید، به منزله ورود در صحیحین است.
در نتیجه، همان طورى که طبق تصریح فخررازى، اطاعت مطلق از رسول خدا، همانند و همسان با اطاعت از خداوند بود و عصمت آن حضرت را ثابت مىکرد، بر طبق این روایات صحیح السند که در منابع شیعه و سنى آمده، اطاعت مطلق از امیرمؤمنان علیه السلام نیز همانند اطاعت مطلق از پیامبر و اطاعت از خداوند است و قوىترین دلیل بر عصمت آن حضرت است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.