پاسخ اجمالی:
به نظر علما و مفسرین بزرگ شیعه، همانطور كه احترام مادر، بر هر مسلمان واجب است، احترام همسران رسول خدا(ص) بر همه واجب است و نسبت فحش و قذف به هر يك از ایشان کفر و الحاد است و خون و مال چنین کسی حلال است. البته این به آن معنى نيست كه ایشان را معصوم بدانيم و اعمال آنها را بدون استثناء صحيح بشمريم. مثلا در مورد عایشه می گوییم: او با احادیث جعلی و داستان سرایی در مدح خویش و ذم علی(ع)، روند تاریخ نگاری وقایع را به شدت مورد تاثیر قرار داده که این امر از چشم حقیقت جویان پنهان نمانده است.
پاسخ تفصیلی:
یکی از محورهایی که میان تمام نوشته های ضد شیعی به شدت پر رنگ است بحث نحوه قضاوت علمای تشیع در مورد زنان پیامبر بالاخص عایشه است. متاسفانه علمای وهابی همواره موضوع عدم احترام شیعه به «ام المومنین عایشه» را مطرح کرده اند در حالي كه نظر علمای بزرگ شیعه و مفسرین بنام معاصر دال بر لزوم احترام به عایشه مي باشد.
علامه طباطبایی (ره) فیلسوف و مفسر بزرگ جهان اسلام نظر خود را چنین آورده است: اينكه زنان رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) مادران امتند، حكمى است شرعى و مخصوص به آن جناب، و معنايش اين است كه همانطور كه احترام مادر، بر هر مسلمان واجب، و ازدواج با او حرام است، همچنين احترام همسران رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) بر همه آنان واجب، و ازدواج با آنان بر همه حرام است، و در آيات بعد به مساله حرمت نكاح با آنان تصريح نموده و مى فرماید: «و لا ان تنكحوا ازواجه من بعده ابداً»
پس تشبيه همسران رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) به مادران، تشبيه در بعضى از آثار مادرى است، نه همه آنها، چون مادر به غير از وجوب احترام و حرمت نكاح، آثار ديگرى نيز دارد، از فرزند خود ارث مى برد، و فرزند از او ارث مى برد، و نظر كردن به روى او جائز است، و با دخترانى كه از شوهر ديگر دارد نمى شود ازدواج كرد، چون خواهر مادرى آدمى است، و نيز پدر و مادر مادر، جد و جده آدمى است، و برادرانش دايى، و خواهرانش خاله انسان است، ولى همسران رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) به غير از آن دو حكم، احكام ديگر مادرى را ندارند.(1)
سلطان الواعظین متكلم بزرگ شيعي در مناظره خود با بزرگان اهل سنت شهر پیشاوردر پاسخ به عالم اهل سنت که شیعیان را به عدم احترام به زنان پیامبر متهم می کند به صورت کاملا قاطع می فرماید: اعتقاد شيعه برآن است كه هر كس نسبت فحش و قذف به هر يك از زنان رسول خدا و لو عايشه و حفصه داده باشد كافر، ملحد و ملعون است و خون و مالش حلال است، چه آنكه چنين نسبتي اهانت بزرگ به مقام مقدس پيامبر است.(2)
آیت الله مکارم شيرازي نيز در تفسیر خود می نویسد: آنها (همسران پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم) به منزله مادر براى همه مؤمنان محسوب مى شوند، البته مادر معنوى و روحانى، همانگونه كه پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) پدر روحانى و معنوى امت است .
اين ارتباط و پيوند معنوى، تنها تاثيرش مساله حفظ احترام و حرمت ازدواج با زنان پيامبر بود، چنانكه در آيات همين سوره، حكم صريح تحريم ازدواج با آنها بعد از رحلت پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) آمده است، و گر نه از نظر مساله ارث و همچنين ساير محرمات «نسبی» و«سببی»، كمترين اثرى ندارد، يعنى مسلمانان حق داشتند، با دختران پيامبر ازدواج كنند، در حالى كه هيچكس با دختر مادر خود نمى تواند ازدواج كند، و نيز مساله محرميت و نگاه كردن به همسران پيامبر براى هيچكس جز محارم آنها مجاز نبود."(3)
البته ناگفته روشن است که لزوم احترام ربطی به نقد اصولی ندارد كما اينكه در ميان ياران پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) افراد بزرگ و فداكار و با شخصيتى بودند و قرآن و روايات اسلامى در فضيلت آنان، بحث فراوانى دارد، ولى اين به آن معنى نيست كه همه اصحاب پيامبر را معصوم بدانيم و اعمال آنها را بدون استثناء صحيح بشمريم، چرا كه قرآن در آيات زيادى (آيات سوره برائت، سوره نور و سوره منافقين) از منافقانى سخن مى گويد كه در میان اصحاب پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) بودند، در ظاهر جزء آنها محسوب مى شدند، در حالى كه آيات قرآن شديدترين مذمتها را از آنها نموده است. و از سوى ديگر كسانى بودند كه بعد از پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) آتش جنگ در ميان مسلمين روشن كردند و بيعت خود را با امام و خليفه وقت شكستند، و خون دهها هزار مسلمان را ريختند، آيا ما مى توانيم همه اين افراد را از هر نظر پاك و منزه بشمريم؟!
به تعبير ديگر چگونه مى توان هر دو طرف نزاع و جنگ - مثلا جنگ جمل و صفين - را درستكار و منزه دانست؟ اين تضادى است كه براى ما قابل قبول نيست و آنها كه موضوع «اجتهاد» را براى توجيه اين مسائل كافى مى دانند و مي گويند يكى از دو طرف بر حق بوده، و ديگرى خطا كار، اما چون به اجتهاد خود عمل مىكرده است، نزد خداوند معذور، بلكه داراى ثواب است! براى ما پذيرفتن اين سخن مشكل است.
چگونه مى توان به بهانه اجتهاد، بيعت با جانشين پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) را شكست، و سپس آتش جنگ را روشن كرد و خون بى گناهان را ريخت؟! اگر اين همه خونريزى با توسل به اجتهاد قابل توجيه باشد چه كارى قابل توجيه نيست! لذا همه انسانها حتى ياران پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) در گرو اعمال خويشند، و طبق اصل قرآنى «انّ اكرمكم عند الله اتقيكم»؛ (گرامى ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست)، بايد وضع آنها را با عملشان روشن سازيم و به اين صورت يك قضاوت منطقى درباره همه آنان داشته باشيم و بگوييم: آنها كه در عصر پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) در صف اصحاب مخلص بودند و بعد از پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) نيز براى پاسدارى از اسلام كوشيدند، و به پيمانى كه با قرآن داشتند وفادار ماندند آنها را خوب مىدانيم و به آنها احترام مىگذاريم؛ و آنها كه در زمان آن حضرت در صف منافقان بودند و كارهايى كردند كه قلب مبارك پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) را آزرده ساختند، و يا بعد از رحلت پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) مسير خود را تغيير داده كارهايى انجام دادند كه به ضرر اسلام و مسلمين تمام شد، آنها را دوست نداريم.(4)
در مورد «ام المومنین عایشه» نيز با وجود احترامي كه براي او قائليم اما نبايد از اين مسئله چشم پوشي كرد كه او با احادیث و داستان سرایی هایی که غالبا در مدح خویش و ذم حضرت علی(علیه السلام) بوده است، روند تاریخ نگاری وقایع را به شدت مورد تاثیر قرار داده و صد البته که این امر از چشم حقیقت جویان پنهان نمانده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.