پاسخ اجمالی:
حدیث منزلت منحصر در غزوه تبوک نیست و در موارد بسیارى از پیامبر(ص) صادر شده است، مانند: هنگام عقد اخوت، هنگام ولادت حسنین(ع)، روز خیبر، هنگام نهى از خوابیدن در مسجد، هنگام بستن درها به سوى مسجد، در جمع عده اي از اصحاب از جمله ابوبكر و عمر، در خانه ام سلمه، زماني كه انس بن مالك نزد پيامبر(ص) حضور داشت، در قضیه نزاع درباره دختر حمزه، روز غدیر خم، در سخنى با عقیل و... .
پاسخ تفصیلی:
حدیث منزلت منحصر در غزوه تبوک نیست و در موارد بسیارى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صادر شده است، در اینجا به برخى از آن موارد اشاره مى کنیم:
مورد اول: هنگام عقد اخوت
متقى هندى در مسند زید بن ابى اوفى نقل کرده: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) بین اصحاب خود عقد اخوت بست، على(علیه السلام) به پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: روح از من فارغ شد و کمرم شکست هنگامى که دیدم شما با اصحابت چنین کردى. اگر به جهت غضبى بود که بر من داشتى، پس براى تو است عتاب کردن و کرامت بخشیدن؟
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «والّذی بعثنى بالحق ما اخرتک الاّ لنفسى وانت منّى بمنزلة هارون من موسى الاّ انّه لا نبىّ بعدى...»؛ (قسم به کسى که مرا مبعوث به حق کرد، من تو را تأخیر نینداختم مگر براى خودم. و تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى هستى جز آن که بعد از من پیامبرى نخواهد بود...).(1)
این حدیث را تعداد دیگرى از علماى اهل سنت نقل کرده اند؛ از قبیل:
1 ـ احمد بن حنبل.(2)
2 ـ طبرانى.(3)
3 ـ ابن مغازلى شافعى.(4)
4 ـ خوارزمى حنفى.(5)
5 ـ ابن عساکر دمشقى شافعى.(6)
مورد دوم: هنگام ولادت حسنین(علیهما السلام)
ابن حجر نقل مى کند: هنگامى که سبط رسول خدا حسن(علیه السلام) متولد شد، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد: اى محمّد! همانا پروردگارت تو را سلام مى رساند و به تو مى گوید که على نزد تو به منزله هارون نزد موسى است ولى بعد از تو نبى نخواهد بود... . (7)
در مورد امام حسین(علیه السلام) نیز همین مضمون رسیده است.(8)
مورد سوم: روز خیبر
ابن مغازلى شافعى به سند خود از جابر بن عبدالله نقل کرده، هنگامى که على بن ابى طالب(علیه السلام)براى فتح خیبر آمد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او فرمود: اى على! اگر نبود این که طایفه اى از امّتم در شأن تو همان حرف هایى را مى زدند که نصارا در شأن حضرت مسیح زدند، درباره تو مطالبى مى گفتم که بعد از آن از نزد هیچ جماعتى عبور نمى کردى جز آن که خاک کف پاهایت و نیز زیادى آب وضویت را براى استشفا برمى داشتند. ولکن بس است تو را این که نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى هستى جز آن که پیامبرى بعد از من نیست.(9)
مورد چهارم: هنگام نهى از خوابیدن در مسجد
ابن عساکر به سندش از جابر بن عبدالله انصارى نقل مى کند که ما در مسجد خوابیده بودیم که رسول خدا نزد ما آمد; در حالى که به دست او شاخه اى از خرما بود. با آن بر ما زد و فرمود: آیا در مسجد مى خوابید؟ هرگز کسى حق ندارد در مسجد بخوابد. ما بلند شدیم و على بن ابى طالب نیز با ما بلند شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: بیا اى على! همانا براى تو در مسجد حلال است آنچه براى من حلال است. اى على! آیا راضى نمى شوى که نسبت به من به منزله هارون نزد موسى باشى به جز نبوت؟... .(10)
مورد پنجم: هنگام بستن درها به سوى مسجد
ابن مغازلى شافعى به سند خود از حذیفة بن أسید غفارى نقل مى کند: هنگامى که اصحاب رسول خدا(صلى الله علیه وآله)وارد مدینه شدند مسکنى نداشتند تا در آنجا استراحت کنند، لذا در مسجد بیتوته مى کردند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به آن ها فرمود: در مسجد نخوابید؛ زیرا محتلم مى شوید. آنان خانه هایى را اطراف مسجد بنا کردند و هر کدام براى خود درى را به سوى مسجد باز نمودند. پس از مدتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) معاذ بن جبل را به سراغ آن ها فرستاد. ابتدا ابوبکر را خطاب کرد که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دستور داده که از مسجد خارج شوى. او گفت اطاعت مى کنم و لذا درب خانه خود را به مسجد بست. آن گاه سراغ عمر و عثمان و حمزه رفت و خبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) را ابلاغ نمود. آن ها نیز درب خانه خود را به مسجد بستند. ولى على(علیه السلام) مردّد بود که آیا درب خانه او به مسجد نیز باید بسته شود یا خیر؛ زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى على(علیه السلام) خانه اى در مسجد ساخته بود. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او فرمود: تو در مسجد ساکن باش در حالى که طاهر و مطهّرى. خبر به حمزه رسید، عرض کرد: اى محمّد! ما را بیرون مى کنى ولى فرزندان بنى عبدالمطلب را نگه مى دارى؟ حضرت فرمود: هرگز، اگر امر به دست من بود هرگز کسى را بر شما ترجیح نمى دادم... .
این مسأله براى برخى دیگر نیز گران آمد، خبر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید. حضرت خطبه اى ایراد فرمود، و در آن به فضایل امیرالمؤمنین اشاره کرد و از آن جمله این که او نزد من به منزله هارون نزد موسى است... .(11)
همچنين در موارد زياد ديگري و به مناسبت هاي مختلف به اين منزلت تصريح شده؛ از جمله:
- در جمع عده اي از اصحاب از جمله ابوبكر و عمر(12)
- در خانه ام سلمه(13)
- زماني كه انس بن مالك نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) حضور داشت (14)
- در قضیه نزاع درباره دختر حمزه(رضی الله عنه)(15)
- روز غدیر خم(16)
- در سخنى با عقیل(17)؛ و... .(18)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.