پاسخ اجمالی:
با دقت در احادیث ابوهریره در می یابیم که که او در موارد بسیاری سخنی را به زبان می آورد که آن را از رسول خدا(ص) نشنیده است، و یا ادعای حضور در جریانی را داردکه اصلا در آن نبوده است. مانند؛ روایتی که از رقیّه دختر رسول خدا (ص) و زن عثمان نقل کرده است؛ زیرا رقیه در سال سوم هجرت هنگام فتح بدر چشم از دنیا فرو بست در حالی که ابوهریره پس از فتح خیبر اسلام آورده است.
پاسخ تفصیلی:
در جایی می گوید: «بر رقیّه دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و زن عثمان وارد شدم. در دستش شانه ای بود. گفت: اندکی پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیرون رفت و من موهایش را شانه کردم. آن حضرت به من فرمود: ابوعبدالله (عثمان) را چگونه یافتی؟ گفتم: نیکو یافتمش. فرمود: او را گرامی دار؛ چه خُلق او بیش از همة اصحاب به خُلق من می ماند.»
حاکم در مستدرکش(1) این حدیث را نقل کرده و سپس گفته است: «این حدیث اسناد صحیحی دارد ولی متن آن نادرست است؛ زیرا رقیه در سال سوم هجرت، هنگام فتح بدر چشم از دنیا فرو بست. در آن هنگام ابوهریره مسلمان نبود بلکه پس از فتح خیبر ایمان آورد.»
ذهبی در «تلخیص المستدرک» به آن پرداخته و می گوید: «سند آن درست است ولی متن آن درست نیست؛ چون رقیه هنگام بدر، وقتی که ابوهریره هنوز اسلام نیاورده بود از دنیا رفته بود و او پس از خیبر اسلام آورد.»
ابوهریره در سهو نبی (صلی الله علیه و آله) می گوید: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نماز ظهر یا عصر را با ما گزارد. پس از رکعت دوم سلام گفت. ذوالیدین به او گفت: نماز را شکستی یا فراموش نمودی، که تمامش کنی؟»
حال آن که این ذوالیدین قبل از اسلام آوردن ابوهریره در جنگ بدر به شهادت رسید.(2) br> او بسیاری از اوقات افتخار می کرد و می گفت: «خیبر را گشودیم و هیچ طلا و نقرهای به غنیمت نگرفتیم و جز گاو و شتر و اجناس دیگر چیزی را به غنیمت نگرفتیم.»(3) و حال آن که تاریخنگاران اجماع دارند که ابوهریره پس از فتح خیبر اسلام آورد. از این رو شارحان صحیحین پس از شرح این حدیث سرگردان شدهاند و گفتهاند «مقصودش از «باب خیبر را گشودیم» این است که مسلمین گشودند و نوعی مجاز گویی در سخن اوست.»(4)
در جایی دیگر می گوید: «در خیبر با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودیم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به فردی که با او بود و دعوی اسلام داشت فرمود: این از دوزخیان است وقتی هنگام جنگ و نبرد رسید، آن مرد سخت جنگید و مبارزه کرد و زخم برداشت. با دیدن این صحنه، گروهی گویا در سخن حضرت تردید کردند. آن فرد که درد شدیدی در خود یافت و توان خود را پایان یافته دید، تیری از ترکش به در آورد و خویش را قربانی کرد.»(5)
و حال آنکه:
1ـ ابو هریره: دعوی حضور در جریان خیبر را نموده است، در حالی که در آنجا نبوده است. از این رو شارحان این حدیث به جفنگ افتادهاند و گفتهاند: «او بطریق مجاز چنان گفته و مقصودش مسلمانان بوده است؛ چرا که بدون تردید او پس از خیبر اسلام آورد.» (لفظ از قسطلانی شارح است)(6)
2ـ مردی که خودکشی کرد، قزمان بن حرث، منافق و حلیف ظفر بوده است.(7) و مشهور است که آن جریان در اُحد پیش از اسلام آوردن ابوهریره واقع شده است. به قول یک ضرب المثل عربی: «حابل را با نابل اشتباه گرفته است» و از ناچاری دروغ بزرگی بافته است.
جای دیگر گفته است: «هفتاد نفر از اصحاب صفه را می دیدم که هیچ چیز بر تن نداشتند...»(8) حال آن که آن هفتاد نفر همگی در روز «بئر معونة» شربت شهادت نوشیدند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اندوهناک گشت و یک ماه تمام در قنوت نماز بر قاتلان آنان لعنت کرد. این واقعه در سال چهارم هجری پیش از آن که ابوهریره یمن را به قصد حجاز ترک گوید بوده است. پس چگونه ادعا کرده است؟ «قسطلانی» می گوید:(9) «این هفتاد نفر که ابوهریره گفته جز آن هفتاد نفر است که به شهادت رسیدند.» و الله تعالی اعلم.
خلاصه از نگرش در احادیث ابوهریره معلوم می شود که او در بسیاری از مواقع چیزی بر زبان می آورد که آن را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشنیده است. یا دعوی حضور در جریانی را می نماید که در آن نبوده است و ای بسا حدیثی از کعب الاحبار شنیده و آن را به رسول خدا نسبت می دهد؛ مانند حدیث زیر:
«خداوند در صورت، آدمی را همانند خود آفریده است، طول آن شصت ذراع و عرض آن هفت ذراع است»(10) از این رو لازم است که فرد مؤمن از حدیث او دوری گزیند. (11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.