پاسخ اجمالی:
با توجّه به سیر و سیاق آیه تردیدى نیست که مراد از «عهدی» که خداوند صراحتا گفته آن را به ظالمان نخواهد داد، همان مقام «امامت» است، چرا که «لا ینال عهدى الظّالمین»،جواب «و من ذرّیّتی» است که همان درخواست امامت توسط ابراهیم(ع) برای ذریّه اش می باشد. بعضی از مفسران و علماى اهل سنت مانند فخر رازی و بیضاوی نیز به این مطلب اعتراف کردهاند.
پاسخ تفصیلی:
جواب این سوال باتوجّه به سیاق آیه روشن است.
خداوند می فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ و مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ»(1)؛
([به خاطر آورید] هنگامى که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من [نیز امامانى قرار بده!]» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمىرسد! [و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند]».
خداوند در این آیه ابتدا خبر از جعل ابراهیم نبی (علیه السلام) - بعد از آزمایشاتی که در دوران مختلف نبوّت، سر بلند از آنها بیرون آمده است - به مقام جدید «امامت» می دهد؛ «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»، ابراهیم از سر شوق آن مقام (امامت) را برای ذریّه اش نیز طلب می کند؛ «و مِنْ ذُرِّیَّتی»، خداوند در «جواب طلب» ابراهیم (علیه السلام) می گوید: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ».
با توجّه به سیر و سیاق آیه تردیدى نیست که مراد از «عهدی» که خداوند صراحتا گفته آن را به ظالمان نخواهد داد، همان مقام «امامت» است، چرا که «لاَ یَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ» جواب «و مِنْ ذُرِّیَّتی» است که همان «درخواست امامت» توسط ابراهیم (ع) برای ذریّه اش می باشد.
بعضی از مفسران و علماى اهل سنت نیز به این مطلب اعتراف کردهاند:
از جمله فخررازى در تفسیر خود مىگوید: «قوله: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» جواب لقوله: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» و قوله: «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی» طلب للإمامة التی ذکرها اللّه تعالى، فوجب أن یکون المراد بهذا العهد هو الإمامة، لیکون الجواب مطابقاً للسؤال، فتصیر الآیة کأنه تعالى قال: لا ینال الإمامة الظالمین، و کل عاص فإنه ظالم لنفسه...» ؛(2)
(جمله «لا ینال عهدی» جواب این گفته ابراهیم «و من ذریتی» است، ابراهیم در این جمله همان امامت را درخواست کرده است که خداوند در آیه ذکر نموده، پس واجب است که مراد از این «عهد» را «امامت» بدانیم، تا جواب مطابق با سؤال باشد، پس آیه چنین می شود که گویی خداوند تعالی فرموده است: «لا ینال الإمامة الظالمین»؛ امامت به ظالمین نمیرسد).
فخر رازی ادامه می دهد که: «هر گناهکاری بی شبه ظالم به نفس خویش است».
و بیضاوى، یکى دیگر از مفسران اهل سنت در تفسیر «لاَ یَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ» مىگوید:
««قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» إجابة إلى ملتمسه، و تنبیه على أنه قد یکون من ذریته ظلمة، و أنّهم لا ینالون الإمامة لأنّها أمانة من اللّه تعالى و عهد، و الظّالم لا یصلح لها، و إنما ینالها البررة الأتقیاء منهم. و فیه دلیل على عصمة الأنبیاء من الکبائر قبل البعثة، و أنّ الفاسق لا یصلح للإمامة»؛(3)
(جمله «لا ینال عهدى الظالمین» در جواب درخواست ابراهیم (علیه السلام) است و به او گوشزد مىکند که اگر در نسل او ظالمى وجود داشته باشد، آنها به مقام امامت نخواهند رسید؛ چرا که امامت، امانتى از جانب خدا و عهد او است ، و ظالم صلاحیت این امانت و عهد را ندارد و تنها انسانهاى پاک و پرهیزگار به این مقام مىرسند).
بیضاوی می گوید: «این آیه دلالت بر عصمت انبیاء از گناهان کبیره قبل از بعثت مى کند و طبق این آیه فاسق صلاحیت براى امامت ندارد».
نتیجه بحث این که: مراد از «عهدی» در آیه همان «امامت» است و امامت به ظالمان نمی رسد لذا آیه اثبات می کند که نبیّ و امام حتی قبل از مبعوث شدن به نبوت و امامت باید معصوم باشند چرا که گناهکاران همان ظالمان هستند و ظالمان به نبوت و امامت نمی رسند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.