پاسخ اجمالی:
عصمت از دیدگاه شیعه به معناى مصونیت عدهاى خاص از بندگان خداوند از گناه، اشتباه، سهو و نسیان است. سرمنشأ این مصونیت و عصمت نیز لطفی است که از جانب خداوند شامل حال آن افراد مى شود که در نتیجه فرد معصوم در عین حال که قدرت بر انجام گناه و خطا را دارد، از ارتکاب آن خوددارى می کند شیخ مفید(ره) در این باره مىگوید: عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.
پاسخ تفصیلی:
عصمت از دیدگاه دانشمندان شیعه به معناى مصونیت عدهاى خاص از بندگان خداوند از گناه، اشتباه، سهو و نسیان است، سرمنشأ این مصونیت و عصمت نیز لطف و توفیفى است که از جانب خداوند شامل حال آن افراد مىشود که در نتیجه فرد معصوم در عین حال که قدرت بر انجام گناه و خطا را دارد از ارتکاب آن خوددارى کند.
مرحوم شیخ مفید رضوان الله تعالى علیه در این باره مىگوید:
عصمت، لطفى از جانب خداوند است که شامل حال مکلف مىشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز مىدارد؛ با این که آن شخص قادر به انجام آن دو است.(1)
سید مرتضى نیز در تعریف عصمت مىگوید:
عصمت، همان چیزى است که با وجود آن، انجام کار زشت و عدم انجام واجبات براى مکلف ممتنع مىشود؛ به طورى که اگر نبود، امکان انجام قبیح و ترک واجب ممکن بود؛ هر چند که ذاتاً انجام هر دو طرف (انجام قبیح و ترک واجب) امکانپذیر است. عصمت در حقیقت چیزى است که خداوند در حق بندهاش انجام مىدهد و از این جا دانسته مىشود که با وجود عصمت، شخص معصوم معصیتى انجام نمىشد، با این قید که وجود عصمت منتهى به سلب اختیار از مکلف و اجبار نمىشود.(2)
علامه حلى رضوان الله تعالى علیه در کتاب النافع یوم الحشر، عصمت را این گونه تعریف مىکند:
عصمت، لطف پنهانى است که خداوند در حق بندگان انجام مىدهد؛ به طورى که پس از آن براى آن شخص انگیزهاى براى ترک اطاعت از خداوند و انجام گناه وجود ندارد؛ با این که بر انجام قدرت دارند؛ چرا که اگر معصوم نباشد، به گفتههاى او اعتماد نمىشود و در نتیجه فایده بعثت از بین خواهد رفت و این (براى خداوند) محال است.(3)
از مجموع این تعریفات دو نکته به دست مىآید:
1. عصمت، ملکهاى است نفسانى منشأ الهى دارد و لطفى از جانب خداوند و به هر کسى که بخواهد اعطا خواهد کرد؛
2. کسى که معصوم است، مجبور به انجام ندادن گناه نیست؛ بلکه در عین حال، قدرت بر انجام گناه را دارد؛ اما به لطف و توفیق خداوند از انجام آن خوددارى مىکند. همانند ما که از برخى گناهان؛ مثل برهنه رفتن به خیابان و... معصوم هستیم، با این که مىتوانیم و قدرت بر انجام را داریم.
برخى از بزرگان و دانشمندان، مسائل دیگرى را نیز افزوده و آنها را نیز براى امام ضرورى دانسته اند. مرحوم مظفر در این باره مىنویسد:
عصمت به معناى پاک بودن از گناهان و معصیتها؛ چه صغیره و چه کبیره آن است، همچنین از خطا و فراموشى؛ اگر چه از نظر عقلى براى پیامبر محال نیست که این کارها از او سر بزند.
بلکه واجب است که از چیزهایى که با مروّت منافات دارد نیز پاک باشد؛ همانند خوردن غذا در حال راه رفتن، خندیدن بلند و تمام چیزهایى که از دیدگاه عرف عمومى زشت محسوب مىشود.(4)
این گفتار نیز درست به نظر مىرسد؛ چرا که از دید مردم برخى از کارها که براى دیگران حلال و مباح به حساب مىآید، اگر فرد شاخصى آنها را انجام دهد، زننده و زشت شمرده مىشود؛ از این رو اگر پیامبر و یا امام و رهبر جامعه آن اعمال را انجام دهند، مردم دید دیگرى نسبت به آنها پیدا کرده و قداست خود را در جامعه از دست خواهند داد. در نتیجه مردم به گفتار آنها اعتماد نکرده و از پیروى از فرامین آنها خوددارى خواهند کرد.
دلیل عصمت انبیاء و امامان از کارهاى که از دید عرف زننده است، همان دلایلى است عصمت از گناه، خطا، نسیان و سهو را ثابت مىکند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.