پاسخ اجمالی:
شاه ولى الله در ردّ دلالت حدیث بر امامت مى گوید: این دلالت تمام نیست، مگر اینکه واژه «مولى» به معنى «ولىّ» آمده باشد، در حالى که صیغه «مَفعل» به معنى «فعیل» نیامده است. ظاهرا دهلوی مطلع نیست که ائمه لغت و بزرگان تفسیر مولی و ولی را به یک معنا دانسته اند و یا حداقل ولی را یکی از معانی مولی می دانند.
پاسخ تفصیلی:
شاه ولى الله صاحب هندى در کتاب «التحفة الإثنا عشریّة»(1) بر زبان عربی تاخته است، و در ردّ دلالت حدیث بر امامت مى گوید: این دلالت تمام نیست، مگر اینکه واژه «مولى» به معنى «ولىّ» آمده باشد، در حالى که صیغه «مَفعل» به معنى «فعیل» نیامده است. او با این سخن مى خواهد قول صریح اهل لغت را که گفته اند: «مولى» به معنى «ولىّ» آمده باطل کند [و گويا او از بزرگان اهل لغت به عربي آگاه تر است!]، و منظور از «ولىّ»، ولىّ امر است؛ همچون ولىّ زن، ولىّ یتیم، ولىّ برده، ولایت سلطان، و ولیعهد و او کسى است که شاه، اداره مملکت پس از خود را به وى مى سپارد.
شايد سخن فرّاء متوفّاى (207)، در «معانی القرآن»(2)، و ابو عبّاس مبرّد که مى گویند: «ولىّ» و «مولى» در لغت به یک معنا هستند، بر دهلوى پوشیده مانده است. و از اجماع امامان لغت بر این معنى، و از اینکه آنان در معاجم لغت و غیر آن «ولىّ» را یکى از معانى «مولى» به شمار آورده اند، غافل مانده است. آن گونه که در «مشکل القرآن» أنبارى، «الکشف والبیان»(3) ثعلبى در آیه: «أَنْتَ مَوْلانَا»(4)، «صحاح» جوهرى(5)، «غریب القرآن» سجستانى(6)، «قاموس» فیروزآبادى(7)، «الوسیط» واحدى، «تفسیر قرطبى»(8)، و «نهایه» ابن اثیر(9) آمده است.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.