پاسخ اجمالی:
ابن تیمیه مى گوید: روایت منقول از پیامبر(ص)؛ که اى فاطمه! خدا به سبب غضب تو غضبناک و با رضایت تو راضى مى شود، دروغ است و راویان، این حدیث را از پیامبر نقل نکرده اند. در واقع ابن تیمیه به خاطر تبعات این حدیث که دامن خلیفه اول را می گیرد، حدیث نبوی خشمگین شدن خدا از خشم فاطمه را جعلی می داند. اما باید دانست که حدیث یاد شده، نزد حفّاظ و بزرگان حدیث مانند حاکم نیشابوری، ابن عساکر، و ...، از احادیث معروف و مشهور است، و عده اى آن را صحیح و برخى حسن دانسته و آن را با سند از پیامبر اکرم نقل کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
ابن تیمیه مى گوید:
روایت منقول از پیامبر(صلى الله علیه وآله): «یا فاطمةُ إنّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ و یَرضى لِرضاکِ»؛ (اى فاطمه! خدا به سبب غضب تو غضبناک و با رضایت تو راضى مى شود)، دروغ است. راویان، این حدیث را از پیامبر نقل نکرده اند، و در کتاب هاى معروف حدیث نمى توان آن را یافت، و سند صحیح و یا مقبولى که به پیامبر برسد، ندارد.(1)
در جواب مى گوییم: اى کاش مى دانستم که چه چیزى او را در این پرتگاه نابودى انداخته است؟! آیا جهل بى پایان و آگاهى اندکش از کتاب هاى حدیث، به گونه اى که او را مجبور مى سازد هر حدیثى را که او ندید تکذیب نماید؟! و یا کینه نکبت بارش نسبت به خاندان وحى، که سبب مى شود فضایل آنان را مورد تاخت و تاز قرار دهد؟! به نظر مى آید هر دو بیمارى در وجود او ریشه دوانده است.
[عامل دیگری که باعث شده امثال ابن تیمیه این حدیث را تکذیب کنند احتمالا پیامدهایی است که با این حدیث گرفتار آن می شوند و آن غضب و ناراحتی فاطمه(علیها السلام) نسبت به خلیفه اول است که مشروعیت خلافتش را زیر سؤال می برد، لذا صلاح خود را در انکار حدیث دانسته اند و الا مضمون حدیث بدون اینکه پیامبر به آن تصریح کند هم نزد همگان روشن و بدیهی است و نیاز به اینقدر هیاهو ندارد].
امّا حدیث یاد شده، نزد حفّاظ و بزرگان حدیث، از احادیث معروف و مشهور است که عده اى آن را صحیح و برخى حسن دانسته و آن را با سند از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل کرده اند؛ مانند:
1 امام ابوالحسن على بن موسى الرضا(علیه السلام) در مسندش، آن گونه که در «ذخائر»(2) آمده است.
2 ـ حافظ عبدالله حاکم نیشابورى، متوفّاى (405)، در «مستدرک»(3) با تأیید صحّت آن.
3 ـ حافظ ابوالقاسم ابن عساکر، متوفّاى (571)، در تاریخ شام.(4)
4 ـ حافظ ابوالعبّاس محبّ الدین طبرى، متوفّاى (694)، در «ذخائر».(5)
5 ـ حافظ ابوالفضل ابن حجر عسقلانى، متوفّاى (852)، در «إصابه».(6)، (7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.