پاسخ اجمالی:
مصحف به معنی دفتر یا کتاب جلد شده می باشد؛ مصحف فاطمه(س) ارتباطى به قرآن ندارد، بلکه این مصحف، جز یک رشته آگاهى هایى که حضرت فاطمه(س) از طریق فرشته الهی به دست آورده، چیز دیگرى نیست.
پاسخ تفصیلی:
واژه «صحف» در قرآن به معناى مطلق کتاب آمده است، چنان که مى فرماید:
- «وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ».(1)
(آنگاه که نامه هاى اعمال منتشر گردد).
- «إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولى* صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى».(2)
(این، در صحیفه هاى نخستین، در کتاب ابراهیم و موسى است).
و همچنین «مصحف» نیز از همین ماده اخذ شده و به معناى دفتر یا کتاب جلد شده به کار مى رفت و در صدر اسلام حتى پس از درگذشت پیامبر، مصحف نام قرآن نبود بلکه هر کتاب مجلّدى را مصحف مى نامیدند.
ابن ابى داوود سجستانى در باب گردآورى قرآن، در مصحفى از محمد بن سیرین نقل مى کند: وقتى پیامبر(صلى الله علیه وآله) درگذشت، على(علیه السلام) چنین گفت: «اقْسَمَ عَلىٌّ عَلى أَنْ لا یرْتَدى الرِّداءِ إِلّا لِجُمْعة، حَتّى یَجْمَعَ الْقُرآن فِى مُصحَف».
(سوگند یاد کرد على که رداء بر دوش نیندازد مگر براى نماز جمعه تا این که قرآن را در مجلدى جمع کنم).
و نیز ابى العالیه نقل مى کند: «إنَّهُمْ جَمَعُوا القُرآنَ فى مُصْحَف فى خلافَةِ أبى بَکْر».
«آنان قرآن را در خلافت ابى بکر در مصحفى جمع کردند».
و نیز نقل مى کند: «إنَّ عُمَرَ بنَ الْخَطّابِ أَمَرَ بِجَمْعِ الْقُرآنِ وَکانَ أَوّلَ مَنْ جَمَعَهُ فِى الْمُصْحَفِ».
(عمر بن خطاب فرمان به گردآورى قرآن داد و او اول کسى است که قرآن را در مصحف جمع کرد).(3)
این جمله ها حاکى است که در آن روزگار، مصحف به معناى دفتر بزرگ و یا کتابى مجلد بوده که اوراق را از پراکنده شدن حفظ مى کرده، سپس به مرور زمان اختصاص به قرآن یافته است.
اتفاقاً روایات پیشوایان ما حاکى است که حتى در زمان آنان، لفظِ مصحف به معناى کتاب و یا دفتر مکتوب بوده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «مَنْ قَرَأَ الْقُرآنَ فِى الْمُصْحَفِ یَتَمَتَع بِبَصَرِهِ».(4)
(هر کس قرآن را از روى برگ هاى مجلد بخواند، از چشم خود بهره مى گیرد).
و نیز در حدیثى دیگر آمده است: «قِراءَةُ الْقُرآنِ فِى الْمُصْحَفِ تُخَفِّفُ الْعَذابَ عَنْ الوالِدَینِ».(5)
(خواندن قرآن از روى برگ هاى مجلد، عذاب را از پدر و مادر کم مى کند).
مورّخان درباره ترجمه خالد بن معدان مى نویسند: «إنّ خالدَ بنِ مَعْدانِ کانَ عِلمُهُ فى مُصْحَف لَهُ إِزارٌ وَعُرى».(6)
(خالد بن معدان دانش خود را در دفترى ضبط کرده بود که براى آن دکمه ها و دستگیره داشت).
خالد بن معدان از تابعین بوده و هفتاد صحابى را درک کرده است. و ابن اثیر ترجمه او را در ماده کلاعى آورده است.(7)
پس تا اینجا روشن شد که تا پایان قرن اول، لفظ «مصحف» به معناى کتاب مجلد و یا دفترچه جلد شده بود که افراد، دانش و آگاهىِ خود را در آن ضبط مى کردند. و اگر بعدها قرآن را مصحف گفته اند، چون از ذهن ها بیرون آمده و بر برگ ها نوشته شد و به صورت مجلّد درآمد.
با توجه به این مسأله، نباید در شگفت باشیم که دخت گرامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) داراى مصحفى باشد و دانش و آگاهى هاى وی در آن نوشته شود و براى فرزندانش، به صورت بهترین میراث، به یادگار بگذارد.
خوشبختانه فرزندان فاطمه (علیها السَّلام) حقیقت و واقع این مصحف را شناسانده وگفته اند:
این مصحف، جز یک رشته آگاهى هایى که حضرت فاطمه(علیها السلام) از طریق فرشته الهی به دست آورده، چیز دیگرى نیست.
امام صادق(علیه السلام) در توصیف «مصحف فاطمه» مى گوید: «وَاللّهِ ما فِیهِ مِنْ قُرآنِکُمْ حَرْفٌ واحدٌ. قُلتُ هذا وَاللّهِ العِلْمُ؟ قالَ: إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَما هُوَ بِذاک»(8)؛ (به خدا سوگند، کلمه اى از قرآن شما در آن نیست. راوى مى گوید: پرسیدم: آیا در آن دانش است؟ امام در پاسخ مى گوید: بلى ولى نه از این دانش هاى معمولى).
با توجه به آنچه گفته شد، روشن مى گردد که مصحف فاطمه (علیها السَّلام) ارتباطى به قرآن ندارد و کسانى که آن را دستاویزى براى تحریف قرآن قرار داده اند، اگر مغرض نباشند، نا آگاهانه و بدون تحقیق درباره واقعیت آن سخن مى گویند.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.