پاسخ اجمالی:
قصیمى مى گوید: از عقاید شیعه این است که آتش بر همه ذرّیّه پیامبر(ص) حرام است و مؤلّف کتاب «منهاج الشریعة» گمان کرده، هر کدام از ذرّیّه پیامبر که فاقد عصمت باشد و أحیاناً گناهى از او سر بزند، اوّلاً: خداوند پیش از مرگش توفیق توبه به او مى دهد، و ثانیاً: در قیامت شفاعت مى شود. در پاسخ می گوئیم: اولا: شیعه تنها به عصمت سیزده نور پاک غیر از پیامبر(ص) اعتقاد دارد. ثانیا: سخنی که صاحب «منهاج الشریعة» گفته است، درباره تمام مؤمنان صادق است و اختصاص به ذریّه پیامبر(ص) ندارد.
پاسخ تفصیلی:
قصیمى در شمار عقاید شیعه مى گوید :و از عقاید آنان این است که آتش بر همه ذرّیّه پیامبر حرام است و همه آنان معصوم هستند. نگارنده کتاب «منهاج الشریعة» در جزء دوم کتابش گمان کرده است که خداوند آتش را بر همه فرزندان فاطمه ، دختر پیامبر حرام کرده است .و هر کدام از آنها که فاقد عصمت باشد و أحیاناً گناهى از او سر بزند، اوّلاً : خداوند پیش از مرگش توفیق توبه به او مى دهد، و ثانیاً: در قیامت شفاعت مى شود.
پاسخ: شیعه جامه عصمت را تنها بر تن دوازده نفر از خلفاى پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) که از ذرّیّه و عترتش مى باشند به علاوه جگرگوشه او صدّیقه طاهره(علیها السلام)، پوشانده است پس از آن که خداوند در آیه تطهیر ، پنج تن از آنان را که یکى خود پیامبر اعظم(صلى الله علیه وآله) است به این زینت آراسته است؛ و بقیّه نیز به ملاک موجود در آیه و براهین عقلى فراوان و روایات صریح متواتر، به عصمت متصف مى شوند.
و باور همه شیعیان و علماى آنها در همه دورانها و اعصار جز این نبوده است، و اگر کلام عامّ یا مطلقى وجود داشته باشد، بر افراد یاد شده حمل مى شود و بس. و با وجود اینکه میان اهل بیت(علیهم السلام) غیر از افراد یاد شده، اولیاى صدّیق و پاکى وجود دارند، که هرگز گِرد گناه نگشته اند لکن با وجود این ، شیعه هیچ یک از آنان را معصوم نمى داند .
امّا در کلام نگارنده کتاب «منهاج الشریعة» ، که مورد استدلال وى واقع شده ، هیچ اشاره اى به عصمت نشده ، بلکه به خلاف آن تصریح شده است؛ زیرا این سخنِ وى ثابت مى کند که در میان آنان افرادى هستند که معصوم نبوده و گناه مى کنند ، ولى پیش از وفات موفّق به توبه مى شوند، و در قیامت نیز نیازمند به شفاعت هستند و مورد شفاعت قرار مى گیرند. و روشن است که فردى که گناه مى کند، سپس توفیق توبه پیدا مى کند، و آنگاه به وسیله شفاعت ، بخشیده مى شود ، معصوم نامیده نمى شود و این، ویژگى هر مؤمنى است که با توبه، کارهاى گذشته خود را جبران مى کند .
لکن امتیاز خاصّى که ذرّیّه دارند ، این است که در هر حال توفیقِ توبه پیدا مى کنند. و غسّانى(1) و خطیب(2) مرفوعاً نقل کرده اند : «إنّما سُمِّیتً فاطمة لأنّ الله فطمها ومحبّیها عن النّار»؛ (فاطمه(علیها السلام) به این نام نامیده شده؛ زیرا خداوند او و فرزندانش را از آتش دور ساخته است) . و در این روایت بشارت عمومى بر هر مسلمان دوستدار فاطمه وجود دارد .
و حافظ دمشقى با سند خود از على(علیه السلام) روایت مى کند : «قال رسول الله(صلى الله علیه وآله) لفاطمة ـ (سلام الله علیها) ـ : یا فاطمة تدرین لِمَ سُمِّیتِ فاطمة؟ قال علیٌّ(علیه السلام) : لِمَ سُمِّیَتْ؟ قال : إنَّ الله عزَّ وجلَّ قد فطمها وذرّیتها عن النار یوم القیامة»؛ (پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به فاطمه ـ (سلام الله علیها)ـ فرمود: اى فاطمه آیا مى دانى چرا فاطمه نامیده شده اى؟ على(علیه السلام) پرسید براى چه؟ حضرت فرمود: براى اینکه خداى عزّوجلّ در روز قیامت آتش را بر او و فرزندانش حرام کرده است) .
آیا باز هم قصیمى مى تواند ادّعا کند که شیعه سخنى گفته که بزرگان قوم او نگفته اند؟! یا حدیثى روایت کرده اند که حفّاظ مذهب او روایت نکرده اند؟! و یا سخنى گفته اند که خلاف مبانى دین حنیف است؟! آیا مى تواند ابن حجر و زرقانى و امثال آنان که از بزرگان و حافظان مذهبش هستند و با شیعه در تفضیل ذرّیّه فاطمه(علیها السلام) هم صدا مى باشند ، را متهم سازد؟! و آنان را به اعتقاد به عصمت همه ذرّیّه فاطمه ، متّهم سازد؟ و بر آنان نیز به گونه اى که بر شیعه تاخت ، بتازد؟!و این چیز تازه اى نیست که خداى سبحان به گروهى تفضّل نموده آنان را از گناه جدا سازد، یا بر توبه و پشیمانى از گناه موفّق سازد، و پس از همه اینها مورد شفاعت قرار دهد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.