پاسخ اجمالی:
عبدالقاهر بن ظاهر بغدادى مى گوید: شیعه در هیچ یک از علوم، امام و متخصّصى ندارد؛ بلکه پیشوایان و متخصّصان علوم همگى از اهل سنّت هستند. او این دروغ را در حالی می گوید که در محلّ زندگى و در برابر چشمان او شخصیّت هاى کم نظیرى چون شیخ مفید، سیّد مرتضى، شریف رضى، ابوالحسن نجاشى، شیخ ابوالفتح کراجکى، شریف ابویعلى، سلاّر دیلمى و امثال ایشان وجود داشتند که پیشواى علوم یاد شده در زمان خود بودند. ضمن اینکه اهل بحث و تحقیق به روشنى مى دانند که شیعه در تدوین علوم اسلامى از دیگران پیش قدم بوده است.
پاسخ تفصیلی:
عبدالقاهر بن ظاهر بغدادى در کتاب «الفَرْق بین الفِرَق» از هیچ دروغى نسبت به شیعه فروگذارى نکرده است.
او مى گوید:
شیعه در هیچ یک از علوم فقه، روایت، لغت، نحو، تاریخ و سیره و جنگ هاى پیامبر، و تأویل و تفسیر قرآن، امام و متخصّصى ندارد، بلکه پیشوایان و متخصّصان این علوم همگى از اهل سنّت هستند(!) و خدا را بر آن ستایش مى کنیم(1).
انسان از این مرد انگشت به دندان گرفته و غرق در تعجّب مى گردد؛ زیرا در محلّ زندگى و در برابر چشمان او شخصیّت هاى کم نظیرى چون معلّم امّت محمّد بن محمّد بن نعمان مفید، علم الهدى سیّد مرتضى، شریف رضى، ابوالحسن نجاشى، شیخ ابوالفتح کراجکى، شریف ابویعلى، سلاّر دیلمى، و امثال ایشان وجود داشتند که عهده دار رهبرى شیعه بودند، و خدشه اى در پیشوایى آنان در علوم یاد شده وجود نداشته است.(2)
ضمن اینکه اهل بحث و تحقیق به روشنى مى دانند که شیعه در تدوین علوم اسلامى از دیگران پیش قدم بوده است؛ زیرا در عصر نخستین، غیر از على(علیه السلام) و شیعیان دانشمندش، کسى این کار را بر عهده نگرفت. و شاید سرّ این مطلب همان اختلاف صحابه، در جواز یا عدم جواز نگارش سنّت، باشد. چنان که عسقلانى، در مقدمه کتاب فتح البارى و دیگران نقل کرده اند که عمر بن خطاب و عده اى دیگر نوشتن آنها را جایز نمى دانستند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.