پاسخ اجمالی:
اهل تسنّن چون از یک سو، ورود این احادیث را در منابع اصیل خود انکار نمى کنند، و از سوى دیگر عقیده شیعه را درباره «ائمّه اثنى عشر» نپذیرفته اند، در توجیه این احادیث گرفتار درد سر عجیبى شده اند، چون از سویی شمردن افرادى مانند «یزید» و اخلاف او از حکّام بنى امیّه در این زمره امکان پذیر نیست، و از سویی با توجّه به وحدت اهداف و برنامه هاى خلفاى بنى امیّه و بنى عبّاس نمی توان ضابطه ای به دست آورد تا بعضی را انتخاب کنند.
پاسخ تفصیلی:
در فصل اول کتاب منخب الثر تعداد 27 حدیث از منابع معروف اهل تسنن و شیعه جمع آوری شده است که بعضی با عنوان «امام» و بعضی «الخلیفه» و بعضی «امیر» و یا تعبیراتی شبیه به آن می باشد.
این احادیث در مهمترین منابع حدیث اهل سنّت و مهمترین منابع اهل بیت آمده است.
توجیه این گونه روایات از نظر مکتب شیعه روشن است، ولى اهل تسنّن چون از یک سو، ورود این احادیث را در منابع اصیل خود انکار نمى کنند، و از سوى دیگر عقیده شیعه را درباره «ائمّه اثنى عشر» نپذیرفته اند، در توجیه این احادیث گرفتار درد سر عجیبى شده اند؛ گاهى خلفاى چهارگانه نخستین را اصل قرار داده، سپس تعداد 8 نفر از خلفاى بعد را به آنها اضافه مى کنند!
در حالى که اگر بخواهند خلفا را به ترتیب جزء امرا و پیشوایان راستینى که پیامبر وعده داده بشمرند، هر قدر هم اغماض بکنند، شمردن افرادى مانند «یزید» و اخلاف او از حکّام بنى امیّه در این زمره امکان پذیر نیست؛ و اگر بنا شود از میان آنها افرادى که مختصرى روبه راه تر بودند دست چین کنیم، آنهم با توجّه به وحدت اهداف و برنامه هاى خلفاى بنى امیّه و بنى عبّاس هیچ ضابطه اى در دست نخواهیم داشت؛ بعلاوه، بریده شدن این رشته دوازده گانه از نظر زمانى خود کار مشکلى است.
گاهى مى گویند چهار نفر از این 12 تن همان خلفاى نخستینند و 8 نفر دیگر در زمانهاى بعد خواهند آمد که مهدى آخرین آنها است! و به این ترتیب میان سلسله خلفاى راستین پیامبر ـ هرقدر هم اعمال تعصّب کنیم، فاصله عجیبى مى افتد که به هیچ وجه موافق روایات مزبور نیست.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.