پاسخ اجمالی:
در روایات، انتظار ظهور امام زمان(عج) مانند حضور در ستاد فرماندهی ایشان و یا جهاد همراه با پیامبر(ص) شمرده شده است، این تشبیهات، روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله «انتظار» و «جهاد» وجود دارد. به این صورت که اگر انتظار حکومت جهانى مهدى اعتقادی عمیق باشد، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد: اول: ترک هرگونه همکارى با عوامل ظلم و فساد، و حتّى مبارزه و درگیرى با آنها؛ دوم: خودسازى و خودیارى و جلب آمادگیهاى جسمى و روحى و مادّى و معنوى براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى.
پاسخ تفصیلی:
آیا ایمان به ظهور انسان را آن سان در افکار رویائى فرو مى برد که از وضع موجود خود غافل مى گردد، و تسلیم هر گونه شرایطى مى کند؟
و یا این که به راستى این عقیده یک نوع دعوت به قیام و سازندگى فرد و اجتماع است؟
آیا ایجاد تحرّک مى کند یا رکود؟
آیا مسؤولیّت آفرین است یا مایه فرار از زیر بار مسؤولیّتها؟
وبالاخره آیا مخدّر است یا بیدار کننده؟
قبل از توضیح و بررسى این سؤالات توجّه به یک نکته کاملا ضرورى است و آن این که سازنده ترین دستورات و عالیترین مفاهیم هر گاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفاده چى بیفتد ممکن است آن را چنان مسخ کنند که درست نتیجه اى بر خلاف هدف اصلى بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند؛ و این نمونه هاى بسیار دارد و مسأله «انتظار» بطورى که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است.
به هر حال، براى رهایى از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگى هاى احتمالى نهرها و کانالهاى میان راه در آن اثر نگذارد.
به همین دلیل، ما در بحث انتظار مستقیماً به سراغ متون اصلى اسلامى رفته و لحن گوناگون روایاتى را که روى مسأله «انتظار» تأکید مى کند مورد بررسى قرار مى دهیم تا از هدف اصلى آگاه شویم.
اکنون با دقّت به این روایات توجّه کنید!
کسى از امام صادق(علیه السلام) پرسید چه مى گویید درباره کسى که داراى ولایت امامان است؛ و انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رود؟
امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود:
«هو بمنزلة من کان مع القائم فى فسطاطه ـ ثمّ سکت هنیئه ـ ثمّ قال هو کمن کان مع رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم)»؛ (او همانند کسى است که با رهبر این انقلاب در خیمه او (ستاد ارتش او) بوده باشد ـ سپس کمى سکوت کرد ـ و فرمود مانند کسى است که با پیامبر اسلام (در مبارزاتش) همراه بوده است).(1)
این مضمون در روایات زیادى با تعبیرات مختلفى نقل شده است:
در بعضى «بمنزلة الضّارب بسیفه فى سبیل اللّه»؛ (همانند شمشیر زنى در راه خدا).(2)
و در بعضى دیگر «کمن قارع معه بسیفه»؛ (همانند کسى است که در خدمت امام زمان با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد).(3)
در بعضى دیگر «بمنزلة من کان قاعداً تحت لواء القائم»؛ (همانند کسى است که زیر پرچم قائم بوده باشد).(4)
و در بعضى دیگر «بمنزلة المجاهد بین یدى رسول اللّه»؛ (همانند کسى است که پیش روى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) جهاد کند).(5)
و در بعضى دیگر «بمنزلة من استشهد مع رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم)»؛ (همانند کسى است که با پیامبر شهید شود).(6)
این تشبیهات که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدى (عج) در این روایات وارد شده بسیار پر معنى و روشنگر این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان مسأله «انتظار» و «جهاد» و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد.
در روایات متعدّدى نیز انتظار چنین حکومتى را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفى شده است.
این مضمون در بعضى از احادیث، از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و در بعضى از حضرت على(علیه السلام)نقل شده است؛ از جمله در حدیثى مى خوانیم که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:
«افضل اعمال امّتى انتظار الفرج من اللّه عزّوجلّ»؛ (بالاترین اعمال امّت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است).(7)
و در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم: «افضل العبادة انتظار الفرج».(8)
این حدیث اعم از این که انتظار فرج را به معنى وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنى انتظار ظهور مصلح جهانى باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد.
این تعبیرات همگى حاکى از این است که انتظار چنان انقلابى همیشه توأم با یک جهاد وسیع دامنه دار است.
و اگر اعتقاد و انتظار حکومت جهانى مهدى به صورت ریشه دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد (زیرا اعتقادات سطحى ممکن است اثر آن از گفتار و سخن تجاوز نکند امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملى گسترده اى به دنبال خواهد داشت)؛ این دو رشته اعمال عبارتند از:
ترک هرگونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم و فساد، و حتّى مبارزه و درگیرى با آنها از یک سو؛ و خودسازى و خودیارى و جلب آمادگیهاى جسمى و روحى و مادّى و معنوى براى شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانى و مردمى، از سوى دیگر.
و خوب که دقّت کنیم مى بینیم هر دو قسمت آن کاملا سازنده و عامل تحرّک و آگاهى و بیدارى است.
با توجّه به مفهوم اصلى «انتظار»، معنى روایات متعدّدى که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل شده بخوبى درک مى شود.
اکنون مى فهمیم چرا منتظران واقعى گاهى همانند کسانى شمرده شده اند که در خیمه حضرت مهدى(علیه السلام) یا زیر پرچم او است، یا کسى که در راه خدا شمشیر مى زند یا به خون آغشته شده یا شهید گشته است.
آیا اینها مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حقّ و عدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگى و درجه انتظار افراد است؟
یعنى همانطور که میزان فداکارى مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازى و آمادگى نیز درجات کاملا مختلفى دارد که هر کدام از اینها با یکى از آنها از نظر «مقدّمات» و «نتیجه» شباهت دارد؛ هر دو جهادند و هر دو آمادگى مى خواهند و خودسازى. کسى که در خیمه رهبر چنان حکومتى قرار گرفته یعنى در مرکز ستاد فرماندهى یک حکومت جهانى است، نمى تواند یک فرد غافل و بى خبر و بى تفاوت بوده باشد؛ آنجا جاى هر کس نیست؛ جاى افرادى است که بحق شایستگى چنان موقعیّت پر اهمّیّتى را دارند.
همچنین کسى که سلاح در دست دارد و در کنارِ رهبر این انقلاب با مخالفان حکومت صلح و عدالتش مى جنگد، آمادگى فراوان روحى و فکرى و رزمى باید داشته باشد.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.