پاسخ اجمالی:
«هلال» به معنى ماه در شب اول و دوم است و بعضى گفته اند: در سه شب نخستین «هِلال» نام دارد و بعداً به آن «قَمَر» مى گویند. ماه، یک تقویم طبیعى براى تمام افراد بشر محسوب مى شود که مردم اعم از باسواد و بى سواد و در هر نقطه اى از جهان می توانند از این تقویم طبیعى استفاده کنند. یکى از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاس هاى طبیعى قرار داده شده است؛ زیرا مقیاس هاى طبیعى وسیله اى است که در اختیار همگان قرار دارد.
پاسخ تفصیلی:
در اوایل بعثت نیز گروهى از مردم در مورد هلال ماه از پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) پرسش هائى داشتند و از علت و نتایجى که این موضوع در بر دارد جویا مى شدند که قرآن در آیه 189 سوره «بقره» سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است: (درباره هلال هاى ماه از تو سؤال مى کنند)؛ «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الأَهِلَّةِ».
«أَهِلَّه» جمع «هلال» به معنى ماه در شب اول و دوم است و بعضى گفته اند: در سه شب نخستین «هِلال» نام دارد و بعداً به آن «قَمَر» مى گویند، و بعضى بیش از آن را هلال نامیده اند.
از جمله «یَسْئَلُونَکَ» که به صورت فعل مضارع به کار رفته معلوم مى شود: این سؤال کراراً از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شده است.
پس از آن مى فرماید: (بگو اینها بیان اوقات (طبیعى) براى مردم و حج است)؛ «قُلْ هِیَ مَواقیتُ لِلنّاسِ وَ الْحَجِّ».
هم در زندگى روزانه از آن استفاده مى کنند و هم در عبادت هایى که وقت معینى در سال دارد، در حقیقت ماه، یک تقویم طبیعى براى افراد بشر محسوب مى شود که مردم اعم از باسواد و بى سواد و در هر نقطه اى از جهان که باشند مى توانند از این تقویم طبیعى استفاده کنند، نه تنها آغاز، وسط و آخر ماه را مى توان با آن شناخت، بلکه با دقت، شب هاى ماه را نیز مى توان تشخیص داد و بدیهى است: نظام زندگى اجتماعى بشر بدون تقویم یعنى یک وسیله دقیق و عمومى براى تعیین تاریخ، امکان پذیر نیست، به همین دلیل، خداوند بزرگ براى نظام زندگى، این تقویم جهانى را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولاً یکى از امتیازات قوانین اسلام این است که: دستورات آن بر طبق مقیاس هاى طبیعى قرار داده شده است؛ زیرا مقیاس هاى طبیعى وسیله اى است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان، اثرى بر آن نمى گذارد.
اما به عکس مقیاس هاى غیر طبیعى در اختیار همه نیست، حتى در عصر ما هنوز همه مردم نتوانسته اند از مقیاس هاى جهانى استفاده کنند.
لذا مى بینیم: اسلام، مقیاس را گاهى، وجب، گاهى، گام و گاهى، بند انگشتان و گاهى، طول قامت و در مورد تعیین وقت، غروب آفتاب و طلوع فجر و گذشتن خورشید از نصف النهار و رؤیت ماه قرار داده است.
و از این جا امتیاز ماه هاى قمرى بر شمسى روشن مى شود، گرچه هر دو از حرکات کواکب آسمان گرفته شده، ولى ماه هاى قمرى براى همه قابل مشاهده است، در حالى که ماه هاى شمسى را فقط منجمان با وسایلى که دارند تشخیص مى دهند که مثلاً در این ماه، خورشید در مقابل کدام یک از صورت هاى فلکى و کدام برج آسمانى است؟
در این جا این سؤال مطرح است: آیا پرسش کنندگان از هلال ماه، هدفشان سؤال از فایده این تغییرات بوده، یا سؤال از چگونگى پیدایش هلال و دگرگونى هاى هلال تا بدر کامل؟
بعضى از مفسران احتمال اول را پذیرفته اند، و بعضى احتمال دوم را، و افزوده اند: چون سؤال از علل پیدایش آن فایده اى براى آنان در بر نداشته و شاید فهم جواب آن براى بسیارى مشکل بوده، قرآن به بیان نتایج آن پرداخته تا به مردم بیاموزد: همه جا به دنبال نتیجه ها بروند.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.