پاسخ اجمالی:
قرآن در آیه 27 سوره حدید، رهبانیت را از تعالیم انبیاء و آموزه های شریعت ندانسته، و می فرماید: «رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود». گرایش به رهبانیت در روایتی از پیامبر(ص) این چنین نقل شده: «زورمدارانی که پس از عیسی(ع) به قدرت رسیدند مرتکب گناه می شدند. این مسئله سبب شد خشم اهل ایمان شد. اهل ایمان در طی سه جنگ شکست خوردند، سپس گفتند: باید در مناطق مختلف متفرق شویم تا آن که خداوند پیامبری را که عیسی (ع) وعده داده، مبعوث شود.
پاسخ تفصیلی:
از مطالعه ی آیات قرآن و روایات اسلامی می توان به سه نکته مربوط به برخی از انگیزه های میل به رهبانیت، فساد در تشکیلات رهبانیت و ارتباط مردم با راهبان دست یافت. آیات قرآن به دو محور اخیر پرداخته اند و روایات علاوه بر آن به برخی عوامل تاریخی پیدایش رهبانیت اشاره کرده اند.
قرآن تأکید می کند که رهبانیت از تعالیم انبیا و آموزه ای از شریعت نیست. در عین حال، می پذیرد که این عمل رفتاری در جهت کسب بوده است:
«ثُمَّ قَفَّیْنا عَلى آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّیْنا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ آتَیْناهُ الإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِیَّةً ابْتَدَعُوها ما کَتَبْناها عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللّهِ فَمارَعَوْها حَقَّ رِعایَتِها فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ».(1)
سپس در پى آنان پیامبران (دیگر) خود را فرستادیم و به دنبال آنان عیسى بن مریم را مبعوث کردیم و به او انجیل عطا کردیم و در دل هاى کسانى که از او پیروى کردند رأفت و رحمت قرار دادیم و رهبانیّتى را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حق آن را رعایت نکردند؛ از این رو ما به کسانى از آنها که ایمان آوردند پاداششان را دادیم و بسیارى از آنها گنهکارند.(2)
آیه ی فوق اشاره به سهل انگاری در پیگیری حقیقت رهبانیت، که همانا خداترسی است، دارد. آیه ای دیگر به صراحت فساد در نظام رهبانی را یادآوری کرده است:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ کَثیراً مِنَ الأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ ».
؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! بسیارى از احبار (یهود) و راهبان (نصرانى)، اموال مردم را بباطل (و ناروا) مى خورند و (آنان را) از راه خدا باز مى دارند.
البته باید توجه داشت که فساد مالی و مخالفت با دیدگاه های صحیح، روش متداول در میان تمام راهبان نبوده است. در میان راهبان صدر اسلام هم اشخاص حقیقت جو یافت می شدند. روش خاص تربیتی آنان، که مبتنی بر زهد و تواضع بود، عامل مهمی در گرایش آنان به دین خاتم بود)
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنّا نَصارى ذالِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ * وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدینَ».(3)
(به یقین از میان مردم، یهود و مشرکان را سرسخت ترین دشمن نسبت به مؤمنان خواهى یافت؛ و بیشترین دوستى و محبت نسبت به مؤمنان را در کسانى مى یابى که مى گویند: «ما نصارا هستیم»؛ این بخاطر آن است که بعضى از آنها عالمانى روحانى یا تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمی ورزند. و هر زمان آیاتى را که بر پیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمان آنها را مى بینى که از شوقِ حقیقتى که دریافته اند اشک مى ریزد، در حالى که مى گویند: « پروردگارا! ایمان آوردیم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمّد) بنویس).
روایتی از امام صادق (ع) توضیح می دهد که مراد از کشیشان و راهبان در این آیه گروهی از آنان است که در فاصله ی زمانی میان عیسی (ع) و محمد (ص) منتظر ظهور پیامبر اکرم (ص) بودند.(4)
بسیاری از راهبان به فساد آلوده شدند. با وجود این، مردم دست از پیروی از آنان برنداشتند:
«اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ وَ الْمَسیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمّا یُشْرِکُونَ»(5)
؛ (آنها دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند و (همچنین) مسیح فرزند مریم را؛ در حالى که دستور داشتند فقط خداوند یکتایى را که هیچ معبودى جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزّه است از آنچه همتایش قرار مى دهند)
امام صادق (ع) در توضیح آیه ی فوق فرمود: «یهود و نصارا دانشمندان دینی و راهبان خود را خدا نمی دانستند اما به دلیل آن که آنان هر حرامی را که دانشمندان و راهبان حلال می کردند، می پذیرفتند و هر حلالی را که حرام می کردند، تبعیت می کردند، آنان را به منزله ی ارباب و صاحب اختیار خود قرار داده بودند.»(6)
انگیزه ی گرایش به رهبانیت در روایتی از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل شده است: «پس عیسی (ع) زورمدارانی به قدرت رسیدند که مرتکب گناه و نافرمانی خداوند می شدند. این مسئله سبب شد که اهل ایمان به خشم آیند و به جنگ با آنان بپردازند. در طی سه جنگ اهل ایمان شکست خوردند و جز تعداد اندکی از آنان باقی نماند. آنان گفتند: اگر به مبارزه ادامه دهیم از میان خواهیم رفت و دیگر کسی دین خدا را تبلیغ نخواهد کرد. باید در مناطق مختلف متفرق شویم تا آن زمان که خداوند پیامبری را که عیسی (ع) به ما وعده داده بود (یعنی پیامبر اکرم (ص)، را مبعوث نماید. پس در غارها پراکنده شدند و رهبانیت را پایه گذاری کردند. تعدادی از آنها بر عهد خویش استوار ماندند و تعدادی هم کفر پیشه شدند.(7)؛ (8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.