پاسخ اجمالی:
رسولان مقطع، حیات عیسی(ع) بیشتر ماهیگیرانی فقیر و ناآگاه بودند. با وجود آن که عیسی(ع) آنان را برای مأموریتی خطیر انتخاب کرده بود، آثار ضعف بصیرت در آنان هویدا بود. رسولان پس از مرگ مسیح همان افراد با بهره ی علمی اندک و ایمانی متزلزل بودند. عیسی(ع) پس از برخاستن از قبر در دو ملاقات با انجمن رسولان با قدرت خود ذهن ایشان را روشن کرد تا کتب را بفهمند.
پاسخ تفصیلی:
می توان رسولان را در دو مقطع، حیات و پس از رستاخیز عیسی (علیه السلام) مورد مطالعه قرار داد. در مقطع اول، با شخصیت هایی روبرو می شویم که دست از زندگی و فعالیت روزمره ی خود برداشتند و برای دستیابی به حقیقت به دنبال عیسی (علیه السلام) روان شدند. شمعون و برادرش اندریاس اولین کسانی هستند که به شاگردی عیسی (علیه السلام) نایل شدند: «چون عیسی (علیه السلام) به کناره ی دریای جلیل می خرامید، دو برادر، یعنی شمعون مسمی به پطرس و برادرش اندریاس را دید که دامی در دریا می اندازند زیرا صیاد بودند. بدیشان گفت: از عقب من بیائید تا شما را صیاد مردم گردانم. در ساعت دام ها را گذارده از عقب او روانه شدند و چون از آنجا گذشت، دو برادر دیگر، یعنی یعقوب پسر زبدی و برادرش یوحنا را دید که در قایق با پدر خویش دام های خود را اصلاح می کنند. ایشان را نیز دعوت نمود.»(1)
بیشتر رسولان ماهیگیرانی فقیر و ناآگاه بودند.(2) از متّی هم با عنوان مأمور اخذ مالیات یاد شده است.(3) با وجود آن که عیسی (علیه السلام) آنان را برای مأموریتی خطیر انتخاب کرده بود، آثار ضعف بصیرت در آنان هویدا بود. به همین دلیل گاه عیسی (علیه السلام) آنان را کوته نظر، جاهل، سست دل و ضعیف الایمان(4) خوانده است: «اگر ایمان به اندازه ی دانه ی خردلی می داشتید به این درختِ افراغ، می گفتید که کنده شده در دریا نشانده شود، اطاعت شما می کرد.»(5)
در عین حال این دوازده نفر را قدرت داده بود که ارواح پلید را بیرون کنند و هر بیماری و رنجی را شفا بخشند.(6) این قدرت برای انجام دادن رسالت تبلیغی بسیار با اهمیت بود. یهودای خائن نیز از چنین قدرتی برخوردار بود. این پرسش که چگونه خداوند به شخصی ناصالح قدرت انجام دادن معجزات را عطا کرده بود، در فرهنگ مسیحیت بی پاسخ نیست. از دیدگاه مسیحیان، خداوند اشخاص غیر صالح را هم برای مأموریت های مهم انتخاب می کند. از سوی دیگر، می توان گفت که یهودا در ابتدا شخصی صالح بود و در اواخر عمر به خیانت متمایل شد. قدرت انجام دادن معجزات هم مربوط به زمان ایمان اوست. وانگهی در فرهنگ کتاب مقدس توانایی انجام دادن معجزات نشان دهنده ی صادق بودن شخص در ادعای خود نیست و چه بسا پیامبران دروغین و بت پرستان نیز به اجرای معجزات توانا باشند.(7) اما در صورتی که این قدرت را عیسی (علیه السلام) به آنان اعطا کرده باشد می توان آن را نشانه ی اعتماد وی به آنان دانست.
به هر حال، رسولان با برخورداری از این قدرت به شهرهای مختلف رفتند، بسیاری از دیوانگان و مریضان را شفا(8) و به ملکوت خداوند بشارت دادند. اما گاه از اجرای معجزات و اعطای سلامت عاجز می ماندند.(9)
مقطع دوم فعالیت رسولان از رستاخیز مسیح آغاز می شود. مرگ مسیح آنان را متزلزل کرده بود. تنها عیسی (علیه السلام) می توانست آنان را دوباره بسیج کند. به گفته ی یوحنا، عیسی (علیه السلام) پس از برخاستن از قبر در دو نوبت در انجمن رسولان حاضر شد و با آنان ملاقات کرد. ملاقات اول در شام روز یکشنبه، همان روز برخاستن از قبر، صورت گرفت. در این جلسه تمام رسولان، به جز توما، حضور داشتند. در ملاقات دوم توما نیز حاضر بود. چندین بار دیگر هم، قبل و بعد از این دو دیدار، بر برخی از رسولان ظاهر شد.(10)
رسولان که در زمان حیات عیسی (علیه السلام) افرادی با بهره ی علمی اندک و ایمانی متزلزل بودند چگونه می توانستند بار مسئولیت سنگین تبلیغ در میان امم را بر دوش کشند؟ این مشکل را عیسی (علیه السلام) خود برطرف کرد. او در ملاقات با انجمن رسولان با قدرت خود ذهن ایشان را روشن کرد تا کتب را بفهمند:(11) «... و چون این را گفت دمید و به ایشان گفت روح القدس را بیابید. گناهان آنانی را که آمرزیدید برای ایشان آمرزیده شد و آنانی را که بستید بسته شد.»(12)
پس از عروج عیسی (علیه السلام) اولین دغدغه ی رسولان جانشینی شخصی به جای یهودا بود که به حکم قرعه متیّاس را برگزیدند. با وجود این، نیازمند به هدایت روح القدس بودند تا آنان را از خطا محفوظ بدارد: «و چون روز پنطیکاست رسید به یک دل در یک جا بودند که ناگاه آوازی چون صدای وزیدن باد شدید از آسمان آمد و تمام آن خانه را که در آنجا نشسته بودند پر ساخت و زبانه های منقسم شده مثل زبانه های آتش بدیشان ظاهر گشته، بر هر یکی از ایشان قرار گرفت و همه از روح القدس پرگشته به زبان های مختلف به نوعی که روح به ایشان قدرت تلفظ بخشید، به سخن گفتن شروع کردند.»(13)
کلیسا در عصر رسولان، کلیسای رسولان نامیده می شود و مقصود از آن جامعه ی رسولان و نسل های نخستین مسیحیت است. این جامعه از نظر زمانی سال های 30 تا 100 میلادی یعنی از عید پنطیکاست تا تدوین آخرین بخش های کتاب مقدس را در بر می گیرد.(14) شیوه ی زندگی جامعه ی مسیحیان نخستین در کتاب اعمال رسولان به شرح زیر آمده است: «(نو مسیحیان) در تعلیم رسولان و مشارکت ایشان و تقسیم نان و دعاها مواظبت می نمودند. و همه ی خلق ترسیدند و معجزات و علامات بسیار از دست رسولان صادر می گشت و همه ایمان داران با هم می زیستند و در همه چیز شریک می بودند و املاک و اموال خود را فروخته آنها را به هر کس به قدر احتیاجش تقسیم می کردند و هر روزه در هیکل به یک دل پیوسته می بودند و در خانه ها نان را پاره می کردند و خوراک را به خوشی و ساده دلی می خوردند و خدا را حمد می گفتند و نزد تمام خلق عزیز می گردیدند.»(15)
رهبری کلیسای اورشلیم در ابتدا در دست پطرس بود. پس از عزیمت وی به انطاکیه، یعقوب رهبر کلیسای اورشلیم شد. به استثنای پطرس و یوحنا، از عملیات تبلیغی سایر رسولان مدارک صحیحی در دست نیست.(16) نخست جامعه ی یهودیان و سپس امپراتوری روم دشمنی با رسولان و مسیحیان را جایگزین عزت و احترام به آنها کردند.(17)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.