پاسخ اجمالی:
مخالفت دانشمندان با دین، از زمانى آغاز شد که کلیسا با ترویج خرافات در دین مسیح(ع)، بر سراسر اروپا حکومت مى کرد و از طرفى چون انتشار حقایق علمى با منافع شخصى پاپ در تضاد بود، کلیسا به شدّت با گسترش علم مخالفت می کرد. در این شرایط، با ظهور نهضت هاى علمى، روشنفکرانى که از عقاید خرافى خسته شده بودند و همچنین آزادی خواهان، به مبارزه با دین پرداختند. گروهى از آنان به منظور کسب قدرت و گروه دیگر به خاطر گسترش علوم طبیعى و جلوگیرى از انتشار خرافات کلیسا، به مخالفت با دین پرداختند.
پاسخ تفصیلی:
مخالفت دانشمندان با دین از آن زمانى شروع شد که کلیسا با قدرت فوق العاده خود و خرافات مضحک و خنده دارى که به دین مسیح(علیه السلام) بسته بود، بر سراسر اروپا حکومت مى کرد و از طرفى چون انتشار حقایق علمى با منافع شخصى دربار پاپ، در تضاد بود، کلیسا به شدّت با گسترش علم و دانش مخالفت کرده و دست و پاى دانشمندان علوم طبیعى را در زنجیر کرده بود و به آنها اجازه فعّالیّت علمى نمى داد(1)؛ زیرا امپراطوران و سیاستمداران زمان خود را زیر نفوذ و تسلّط خود درآورده بود.(2) آرى، کلیسا این گونه با مجهّزترین سلاح هاى روز با مخالفین خود مى جنگید.
جنایات بى رحمانه کلیسا به آخرین درجه خود رسیده بود که نهضت هاى علمى، ظهور کردند و روشنفکرانى که از عقاید خرافى زمان خود، خسته شده بودند، به دنبال آنها به راه افتادند. از طرف دیگر، آزادیخواهان از موقعیّت استفاده کرده و علیه حکومت ظالمانه زمان خود وارد میدان نبرد شدند.
این سه نیرو، با پشتکار عجیبى با دین به مبارزه پرداختند و در این راه، به وسایل و ابزار گوناگونى، متوسّل شدند و براى آنکه به آرزوهاى خود، جامه عمل بپوشانند و قدرت را به دست آورند، از هیچ گونه جسارتى نسبت به خداپرستان عالِم، خوددارى نکردند. کم کم این مبارزه شکل گرفت و پاپ و کلیسا، مجبور به عقب نشینى شدند و در نتیجه، تبلیغات ضدّ دینى ماتریالیست ها سراسر دنیاى غرب را فراگرفت و طولى نکشید که به عنوان یک ارمغان ارزنده علمى، از دروازه هاى اروپا وارد مشرق زمین شد و در تمام تاروپود زندگى آنها نفوذ کرد.
بزرگ ترین اشتباه دانشمندان علوم طبیعى این بود که مخالفت با آیین خرافى پاپ را گسترش داده و به منظور انتقام جویى و کینه توزى و جبران صدماتى که در زمان نفوذ کلیسا به آنها رسیده بود، به طور کلّى منکر خدا شدند! و شاید هم مخالفت بسیارى از آنها تنها براى گسترش و انتشار علوم و جلوگیرى از خرافات پاپ ها و اسقف ها بوده است؛ امّا وقتى این مبارزه به دست گروهى از ماتریالیست هاى متعصّب و جاه طلب افتاد، به مبارزه خود، آب و رنگ علمى داده و همه ادیان آسمانى و معتقدات و مقدّسات را مورد حمله شدید قرار دادند.(3)
بنابراین نباید مبارزه و مخالفت مادّیون با دین و خداشناسى را دلیل بر مشکل بودنِ اثبات مطلب گرفت، زیرا همانطور که گفتیم گروهى از آنها به منظور کسب قدرت و گروه دیگر به خاطر گسترش علوم طبیعى و جلوگیرى از انتشار خرافات کلیسا، دست به مخالفت زده بودند.
این نکته را هم اضافه کنیم که اکنون در میان دانشمندان علوم طبیعى، افراد زیادى وجود دارند که به صورت جدّى از خداپرستى، طرفدارى مى کنند(4) و این خود سند زنده اى است بر اینکه «مبارزه با دینِ کشیش، غیر از مبارزه با دینِ فطرى است».(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.