پاسخ اجمالی:
یکی از قواعد فصاحت و بلاغت، دوری از زیادی الفاظ و رعایت اختصار در عین مفهوم بودن عبارات و بیان تمام مقصود است. در اصطلاح در یک کلام فصیح باید ایجاز مخل و اطناب ممل ترک شود. این قاعده در بسیاری از آیات قرآن وجود دارد. همانند آیه 44 سوره هود که ابن مقفع ادیب را به زانو در آورد و از معارضه با قرآن دست کشید.
پاسخ تفصیلی:
يكى از ظرافت هاى فصاحت و بلاغت، پرهيز از زيادى الفاظ و رعايت اختصار در عين مفهوم بودن عبارات و بيان تمام مقصود است؛ و به اصطلاح معروف در يك فراز فصيح بايد «ايجاز مُخل» و «اطناب مُمل» ترك شود.
اين معنا در حد اعلا در آيات قرآن رعايت شده، و گاهى يك داستان بزرگ را در يك آيه ـ كه هر جمله از آن گوياى فراز وسيعى از آن داستان است ـ بيان مى كند كه نمونه هاى زيادى در قرآن، از آن به چشم مى خورد.
آيه معروف «وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِى مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِى وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِىَ الاَْمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِىِّ وَقِيلَ بُعْداً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»؛ (و گفته شد: اى زمين، آبت را فروبر! و اى آسمان، [از بارش] خوددارى كن. و آب فرو نشست و كار پايان يافت و [كشتى] بر [دامنه كوه] جودى، پهلو گرفت؛ و [در اين هنگام،] گفته شد: دور باد گروه ستمكاران [از رحمت خدا!]».(1)
آرى! همين آيه است كه ابن مقفع اديب معروف عرب را به زانو در مى آورد، كه طبق وعده اي که با دوستانش داشت مى خواست به معارضه يك چهارم قرآن برخيزد. امّا وقتى به اين آيه رسيد دست نگه داشت و خود را كاملا عاجز و ناتوان ديد؛ زيرا در عين اختصار، ماجراى طوفان نوح(عليه السلام) و جزئيات و سرانجام آن را با تعبيرات كوتاه و بسيار پر معنا شرح مى دهد، و به گفته بعضى از محققان، 23 نكته از صنايع ادبى در آن جمع است (از قبيل: استعاره، طباق، مجاز حذف، اشاره، موازنه، جناس، تسهيم يا ارسال، تقسيم، تمثيل، ارداف و...).(2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.