پاسخ اجمالی:
«زردتشتیان» موجودات جهان را به دو گروه خوب و بد (خير و شر) تقسيم كرده و براى هر گروه خالقى قائل شده اند؛ «يزدان» و«اهريمن» يا نور و ظلمت. دليلشان اين است كه مخلوق خداوند سنخيّت با خود او دارد؛ بنابراين خداى خير نمى تواند با خداى شرّ، يكى باشد؛ خداى خير، خير است و آفريدگار شر، شر. امّا حقيقت اين است كه در جهان هستى چيزى جز خير وجود ندارد؛ و آنچه شر ناميده مى شود يا عدمى است يا جنبه نسبى دارد و یا ما جهل به فوائد آن داریم.
پاسخ تفصیلی:
شايد پيروان زردشت نخستين كسانى نباشند كه در مسأله خالقيّت، همتايى براى خدا قرار دادند؛ ولى لااقل از همه مشهورترند!
آنها موجودات جهان را به دو گروه خوب و بد (خير و شر) تقسيم كرده؛ و براى هر گروه خالقى قائل شده اند: يزدان و اهريمن يا نور و ظلمت. دليلشان اين است كه مخلوق خداوند سنخيّت با خود او دارد؛ بنابراين خداى خير، نمى تواند با خداى شرّ، يكى باشد؛ خداى خير، خير است و آفريدگار شر، شر.(1)
البتّه اگر موجودات جهان داراى چنين گروه بندى بودند؛ ممكن بود اين استدلال صحيح به نظر برسد. امّا حقيقت اين است كه در جهان هستى چيزى جز خير وجود ندارد؛ و آنچه شر ناميده مى شود يا عدمى است، يا جنبه نسبى دارد. مثلا مى گوييم: فقر شر است؛ در حالى كه فقر چيزى جز نداشتن مايحتاج زندگى نمى باشد؛ و نداشتن يك امر عدمى است؛ و عدم، چيزى نيست كه آفريدگارى داشته باشد.
يا اين كه مى گوييم: نيش زنبور عسل و چنگال درندگان شر است؛ در حالى كه ما خودمان را محور قرار مى دهيم و چنين قضاوتى مى كنيم. امّا اگر زنبور را در نظر بگيريم مى بينيم نيش براى او يك وسيله دفاعى است، تا مهاجمان را از خود دور كند؛ و دندان و چنگال درندگان وسيله صيد و تغذيه است و براى آنها جنبه حياتى دارد؛ پس خير است. به اين ترتيب بسيارى از موجودات به خاطر تفكّر خودمحورى ما، شكل شرور به خود گرفته اند.
گاه نيز جهل ما سبب مى شود كه اشيايى را به خاطر عدم آگاهى بر فوائد آنها شر بدانيم. مثلا ممكن است ما وجود ميكروب ها را شر بدانيم، چرا كه موجب بيمارى اند؛ امّا اگر به نظريه بعضى از دانشمندان توجّه كنيم كه ميكروب هاى بيمارى زا، سلّول هاى بدن انسان را به يك مبارزه دائم دعوت مى كنند؛ و در اين مبارزه، سلّول ها فعّال تر، و داراى رشد و نمو بيشترى مى شوند؛ به طورى كه اگر ميكروب ها نبودند شايد اندام يك انسان به طور متوسط بيش از هشتاد سانتيمتر! نبود؛ - آنهم اندامى ضعيف و ناتوان - در اين صورت قبول مى كنيم كه اطلاق شر بر آنها زائيده جهل ما است.
به خصوص اين كه همان كس كه ميكروب را آفريده است؛ طرق مبارزه با آن را ـ در آنجا كه دست به طغيان مى زنند ـ نيز آفريده است.
اين را نيز مى دانيم كه امروزه از سمّ حيوانات، داروهاى شفابخشى تهيه مى كنند؛ و براى همين منظور بسيارى از مارها و ساير جانداران سمّى را پرورش مى دهند؛ پس نيش و سموم آنها شرّ مطلق نيست. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.