پاسخ اجمالی:
کتابی در معرفی بزرگان و مشهورین دوره نقطة البیان، و شرح احوال مهمّین از دشمنان و تبیین اماکن مهمّه به ترتیب حروف تهجّی است. مؤلّف کتاب از مبلّغین بهائیه بود که در تهران سکونت داشت. با مطالعه کتاب می توان دریافت که باب از زمینه سازی های اندیشه شیخیه احسایی برای ادعاهای خود استفاده کرده است.
پاسخ تفصیلی:
بخش سوّم از بخشهای نه گانه در معرفی بزرگان و مشهورین از مؤمنین و شهداء دوره نقطة البیان، و شرح احوال مهمّین از دشمنان و تبیین اماکن مهمّه به ترتیب حروف تهجّی است. کتاب به قطع وزیری 32 سطری و در 485 صفحه به ضمیمه دو رساله از قرََّة العین که رساله اوّلی را در جواب ملا جواد قزوینی و ملا عبدالعلی، در کربلا در سال 1261 در 17 صفحه؛ و دوّمی را در سال 1263 در جواب حاجی کریم خان کرمانی در 30 صفحه نوشته است و در آخر کتاب 22 صفحه فهرست و غلط نامه و 8 صفحه که نظر محفل روحانی است راجع به این کتاب آمده است.
مؤلّف کتاب از مبلّغین بهائیه بود که در تهران سکونت داشت. با اینکه این کتاب به دستور شوقی افندی در سال 1932 میلادی تحت نظر لجنه مخصوص و محفل روحانی تهران قرار گرفته، و با تاریخ نبیل زرندی مطابقت شده است، باز مطالب سودمند و قضایای عجیبی دارد. در آغاز کتاب پس از چهار صفحه، مقدّمه خطبه ای از "سیّد باب" نقل کرده و سپس وارد بحث می شود: آذربایجان ارض الالف ایالت غربی ایران از مهمترین قسمتهای تاریخیه این امر محسوب است... .
از مطالعه ی دقیق این کتاب کاملا واضح و روشن می شود که پیروان فهمیده و علاقه مندان سیّد باب همه و همه به عنوان رکن چهارم شیعه کامل و نیابت سیّد رشتی به او گرویدند، و حتّی خود سیّد باب نیز بجز این عنوان ادّعائی نداشته و کوچکترین اظهاری ننموده است.
مثلا در صفحه 274 قول سیّد باب را نقل می کند که: «و اعلم انّ جواد القزوینی کتب فی کتابه الاعجمی الّذی من صور السجّین کلمات باطلة منها اختبار الحجة فاعوذ بالله من حمقه کانّه لم یعلم انّ اختبار الحجة من شیعة آل الله یستلزم اختبار الامام و انّ اختبار الامام یستلزم اختبار النّبی صلی الله علیه و آله و انّ اختبار النّبی یستلزم اختبار الربّ جلّ و علا و هذا کفر صراح...».
و در صفحه 314 می نویسد: بابیّه غالبا حضرت باب اعظم را در سنین اوّلیه ظهور رکن معرفة الامام دانسته، و به حدیثی مروی از ائمّه را سبّ نموده، و هر که امام را سبّ نماید رسول الله را سبّ کرده و ناصب آن حضرت کافر و نجس است، تمسّک جسته اعداء و ناصبین شیخ و سیّد و باب را مردود و واجب الاجتناب شمرده از ذبیحه و طبیخشان اجتناب کردند و بعدا چون رساله فروع معروف به رساله العدلیّه از قلم ذکر الله الاعظم صادر و منتشر شد، و نظر آل الله یکی از مطهّرات معدود گردید، و آن جناب را مظهر طهارت و عصمت فاطمیّه شناختند؛ لذا آنچه ذبیحه و طبیخ و غیره از سوق (بازار) می خریدند و به نظرش (قرَّة العین هنگامی که در کربلا بود) می رسانیدند مطهّر می گشت.
دانشمند معظّم آقای مدرّسی چهاردهی در تاریخ فلاسفه اسلام می نویسد: مطلب (عالم در زمان شیخ احمد به کمال رسید) عنوان کردند بعد از سیّد رشتی گفتند در این زمان ترقّی بیشتر نموده و ایمان ندارد هر که معتقد به رکن نباشد و اگر ایمان نیاورد از تمام کافران بدتر است، و سیّد باب همین دعوت را بدون نیرنگ نمود که من هستم ناسخ کتاب حقّ و نبیّ مطلق، نهایت اینکه از لازمه حرف کرمانی نسخ نمی رسد بلکه کذب کتاب می رسید که«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»(1) اگر راست باشد پس ترقّی زمان آقا یعنی چه؟(2)؛ (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.