پاسخ اجمالی:
منظور از توحيد صفات اين است كه خداوند همان گونه كه ذات اش ازلى و ابدى است، صفات او همچون علم و قدرت و مانند اينها، ازلى و ابدى مى باشد. از سوى ديگر اين صفات زائد بر ذات او نيست و جنبه عارض و معروض ندارد؛ بلكه عين ذات او است. از سوى سوّم، صفات او از يكديگر جدا نمى باشد؛ يعنى علم و قدرت او يكى است و هر دو عين ذات او است! تمام ذات او علم است، و تمام ذات اش قدرت، و همه چيز در آنجا يكى است.
پاسخ تفصیلی:
وقتى مى گوييم: يك شاخه توحيد، توحيد صفات است؛ مفهوم اش اين است كه خداوند همان گونه كه ذات اش ازلى و ابدى است، صفات او همچون علم و قدرت و مانند اينها، ازلى و ابدى مى باشد. از سوى ديگر اين صفات زائد بر ذات او نيست و جنبه عارض و معروض ندارد؛ بلكه عين ذات او است.
از سوى سوّم، صفات او از يكديگر جدا نمى باشد؛ يعنى علم و قدرت او يكى است و هر دو عين ذات او است!
توضيح اين كه: ما هنگامى كه به خودمان مراجعه مى كنيم؛ مى بينيم در آغاز فاقد بسيارى از صفات بوديم. مثلا هنگام تولّد نه علم داشتيم و نه قدرت، و تدريجاً اين صفات در ما پرورش يافت؛ به همين دليل مى گوييم اينها امورى زائد بر ذات ما هستند، لذا ممكن است روزى فرا رسد كه ما باشيم و آن زور بازو، و علوم و دانش ها كه داريم از ميان برود؛ و نيز به روشنى مى بينيم كه علم و قدرت ما از هم جدا است؛ قدرت جسمانى در بازوى ما، و علم، در روح ما نقش بسته است!
ولى در خداوند هيچ يك از اين معانى تصوّر نمى شود. تمام ذات او علم است، و تمام ذات اش قدرت، و همه چيز در آنجا يكى است. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.