پاسخ اجمالی:
امام حسین(ع) در روز عاشورا در چند نوبت برای اصحاب و یارانش سخنانی را بیان فرمودند که موضوعاتی مانند: سفارش به تقوا و دوری از محبت دنیا و لزوم دل بریدن از آن، خبر دادن پیامبر(ص) از این حادثه و سرنوشت آن، تعریف و تمجید از یاران خود، بشارت به اصحاب و یاران و نشان دادن جایگاه ایشان در بهشت، از مهمترین آن ها بود.
پاسخ تفصیلی:
امام(عليه السلام) در صبح روز عاشورا پس از حمد و ثناى الهى خطاب به اصحابش فرمود:
«عِبادَاللّهِ! اِتَّقُوا اللّهَ وَ كُونُوا مِنَ الدُّنْيا عَلى حَذَر، فَإِنَّ الدُّنْيا لَوْ بَقِيَتْ لاَِحَد أَوْ بَقِىَ عَلَيْها أَحَدٌ، كانَتِ الاَْنْبِياءُ أَحَقُّ بِالْبَقاءِ، وَ أَوْلى بِالرِّضى، وَ أَرْضى بِالْقَضاءِ، غَيْرُ أَنَّ اللّهَ تَعالى خَلَقَ الدُّنْيا لِلْبَلاءِ، وَ خَلَقَ أَهْلَها لِلْفَناءِ، فَجَديدُها بال، وَ نَعيمُها مُضْمَحِلٌّ، وَ سُرُورُها مُكْفَهِرٌّ، وَ الْمَنْزِلُ بُلْغَةٌ وَ الدّارُ قُلْعَةٌ، «فَتَزَوَّدُوا، فَإِنَّ خَيْرَ الزّادِ التَّقْوى، فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»».
(اى بندگان خدا! تقواى الهى پيشه كنيد و از دنيا دورى نماييد، اگر دنيا براى كسى مى ماند و يا كسى در آن مى ماند، پيامبران به بقا شايسته تر بودند [چرا كه آنان] به جلب رضايت، سزاوارتر و به قضاى الهى خشنودتر بودند و حال آنكه خداوند دنيا را براى آزمايش و امتحان و اهل آن را براى فنا و زوال آفريده است. تازه هاى آن كهنه مى شود و نعمت هايش نابود مى گردد و شادمانى آن آميخته با غم است. [چرا كه] دنيا منزلى است ناپايدار و خانه اى است كه به ناچار بايد از آن رخت بر بست. پس توشه راه برداريد و بهترين ره توشه، تقواست، تقواى الهى پيشه كنيد تا رستگار شويد).(1)
از آنجا كه سرچشمه همه گناهان و جنايات حبّ دنيا، حبّ جاه و مقام و مال و ثروت و شهوات است، امام(عليه السلام) براى بيدار ساختن مخاطبان سعى مى كند با هشدارهاى مكرّر دلباختگى در برابر زر و زينت دنيا را از دلها بيرون كند، شايد در طريق صحيح گام بردارند و پيش از آن كه فرصتها از دست برود به خود آيند، به يقين ياران با وفاى او از اين نظر ساخته شده بودند ولى افسوس كه دشمنان چنان مست شهوات بودند كه اين گفتارهاى انسان ساز آنها را بيدار نكرد!
طبق روايتى از امام باقر(عليه السلام)، امام حسین(عليه السلام) قبل از شهادتش به اصحاب خويش رو كرد و فرمود:
«إِنَّ رَسُولَ اللّهِ قالَ لي: إِنَّكَ سَتُساقُ إلَى الْعِراقِ وَ هِيَ أَرْضٌ قَدِ الْتَقى بِهَا النَّبِيُّونَ وَ أَوْصِياءُ النَّبِيِّينَ وَ هِيَ أَرْضٌ تُدْعى «عَمُوراء» وَ إِنَّكَ تُسْتَشْهَدُ بِها وَ يُسْتَشْهَدُ مَعَكَ جَماعَةٌ مِنْ أَصْحابِكَ لاَ يَجِدُونَ أَلَمَ مَسِّ الْحَدِيدِ وَ تَلى: «قُلْنَا يَا نَارُ كُونِى بَرْداً وَسَلاَماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ» يَكُونُ الْحَرْبُ بَرداً وَ سَلاماً عَلَيْكَ وَعَلَيْهِمْ»؛ (پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) به من فرمود: «فرزندم! تو به سرزمين عراق كشانده خواهى شد و آن سرزمينى است كه پيامبران و جانشينان پيامبران در آن با يكديگر ديدار كرده اند و به آن «عمورا» گفته مى شود. تو در آنجا به شهادت خواهى رسيد و با تو گروهى از يارانت كه [از شوق لقاى پروردگار] درد ضربات شمشير و نيزه را احساس نمى كنند، به شهادت خواهند رسيد).
آنگاه اين آيه را تلاوت كرد: «قُلْنَا يَا نَارُ كُونِى بَرْداً وَسَلاَماً عَلَى إِبْرَاهِيمَ»؛ (گفتيم، اى آتش بر ابراهيم سرد و سلام باش)(2)، آن جنگ نيز بر تو و يارانت سرد و سلام خواهد بود).(3)
مقام والاى ياران و اصحاب سيّد الشهدا(عليه السلام) در اين چند جمله به خوبى نمايان است، آنها چنان فانى در عشق خداوند بودند، كه حتّى درد ضربات شمشير و نيزه را بر بدن هاى خود احساس نمى كردند.
جاى تعجّب نيست، هنگامى كه در يك عشق مجازى زودگذر زنان مصر دست هاى خود را بى خبر ببرند و آگاه نشوند، اين پاكبازان كوى عشق الهى و شهادت، نبايد زخم تير و خنجر را بر پيكر خود احساس كنند.
آرى! آنها ابراهيم وار در آتش نمروديان زمان وارد شدند و اين آتش بر آنها برد و سلام شد و لذّت ديدار محبوب همه چيز را از ياد آنها برد!
و هنگامى كه امام(عليه السلام) نماز ظهر عاشورا را خواند به يارانش خطاب كرد و فرمود:
«يا أَصْحابي اِنَّ هذِهِ الْجَنَّةَ قَدْ فُتِحَتْ اَبْوابُها، وَ اتَّصَلَتْ اَنْهارُها، وَ اَيْنَعَتْ ثِمارُها، وَ زُيِّنَتْ قُصُورُها، وَ تَأَلَّفَتْ وُلْدانُها وَ حُورُها، وَ هذا رَسُولُ اللّهِ(صلى الله عليه وآله) وَ الشُّهَداءُ الَّذينَ قُتِلُوا مَعَهُ، وَ أَبي وَ أُمّي يَتَوَقَّعُونَ قُدُومَكُمْ، وَ يَتَباشَرُونَ بِكُمْ، وَ هُمْ مُشْتاقُونَ إِلَيْكُمْ، فَحامُوا عَنْ دينِ اللّهِ وَ ذَبُّوا عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله».
(اى ياران من! به راستى اين بهشت است كه درهاى آن گشوده شده است. نهرهايش به هم پيوسته و ميوه هايش رسيده و قصرهايش آراسته، و غلامان و حورش [در انتظار شما] گرد آمده اند، و اين رسول خدا و شهدايى كه در ركابش به شهادت رسيدند و پدر و مادر من است كه همگى انتظار شما را مى كشند و بشارت آمدن شما را مى دهند و مشتاق ديدار شمايند. از دين خدا حمايت كنيد و از حرم رسول خدا دفاع نماييد).
سپس امام(عليه السلام) خاندان و زنانش را صدا زد آنان پريشان حال بيرون آمدند و به ياران امام(عليه السلام) ندا دادند:
«اى جماعت مسلمانان و اى گروه مؤمنان! شما را به خدا! از دين خدا حمايت كنيد و از حرم رسول خدا دفاع نماييد و از امام و فرزند دختر پيامبرتان پشتيبانى كنيد، چرا كه خداوند به سبب ما، شما را آزمايش كرده است و اكنون شما همسايگان ما در جوار جدّ ما و بزرگواران و محبّان ما مى باشيد. پس دفاع كنيد، خداوند از ناحيه ما به شما بركت عنايت فرمايد.
آنگاه امام حسين(عليه السلام) فرمود: «يا أُمَّةَ الْقُرآنِ! هذِهِ الْجَنَّةُ فَاطْلُبُوها، وَ هذِهِ النّارُ فَاهْرِبُوا مِنْها»؛ (اى امّتِ قرآن! اين بهشت است. آن را به دست آوريد و اين هم آتش جهنّم است، از آن بگريزيد).
ياران امام(عليه السلام) به نداى آن حضرت لبّيك گفتند و صداى گريه (شوق) بلند كردند.(4)
راستى جوشش عشق و عرفان در اين لحظات حسّاسى كه امام و يارانش آغوش خود را براى شهادت گشوده اند شگفت انگيز است. كلمات و واژه ها از شرح و بيان آن عاجز است.
امام(عليه السلام) با صراحت خبر از شهادت و پرواز آنها به سوى بهشت مى دهد و ياران گريه شوق سر مى دهند و مسرورند.
اين لحظات پرشكوه در تاريخ كربلا براى هميشه ثبت و جاودانى شد و اين همه ايثار و فداكارى و علم و ايمان و عشق به عنوان درسى ماندگار در پيشانى تاريخ پر افتخار آن بزرگ مردان براى هميشه مى درخشد و راه و رسم زندگى شرافتمندانه و مرگ با عزّت و عظمت را ترسيم مى كند.
اى كاش جامى از اين شراب طهور هم نصيب و بهره ما گردد، و در زمره محرومان نباشيم. آمين يا ربّ العالمين.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.