پاسخ اجمالی:
«اسپریتیسم» و «اسپرى توآلیسم» را معمولاً به علم ارتباط با ارواح تفسیر مى کنند. مطالعاتی در مورد ارتباط با ارواح به صورت «علمى»، نه سرگرمى مانند میزگرد که فاقد هرگونه ارزش علمى و تحقیقى است. این علم پیش از آن که در غرب نضج گیرد، در مشرق وجود داشته و مورد توجّه عدّه اى از دانشمندان شرق بوده است. ولى پس از انتقال به غرب، مانند بسیارى از علوم دیگر، مورد بررسى بیشترى قرار گرفت. برای آشنایی بیشتر با این علم، می توان به دو کتاب «على اطلال المذهب المادّى» و «دائرة المعارف قرن بیستم» رجوع نمود.
پاسخ تفصیلی:
«اسپریتیسم»، و «اسپرى توآلیسم» را معمولاً به علم ارتباط با ارواح تفسیر مى کنند، - مراجعه به فرهنگهاى انگلیسى و دائرة المعارف ها نیز این معنى را تأیید مى نماید.- تماس با ارواح بصورت «علمى»، - نه به صورت سرگرمى غلط و عامیانه میزگرد که فاقد هرگونه ارزش علمى و تحقیقى است - از جهات گوناگونى قابل مطالعه مى باشد.
در این زمینه کتابها و رساله هاى فراوانى به وسیله دانشمندان شرق و غرب نگاشته شده، و صفحات زیادى از بعضى دائرة المعارف هاى علمى را به خود اختصاص داده است.
دانشمندان این فن، یعنى کسانى که دور از جنجالهاى تبلیغاتى، سالیان دراز در این راه کوشیده اند، اظهار مى دارند که توانسته اند با مجاهدتهاى پیگیر، و آزمایشهاى فراوان، پرده از روى گوشه اى از جهان مرموز و ناشناخته ارواح بردارند و کارهاى خارق عادت حیرت انگیزى که به وسیله آنها انجام مى شود، از نزدیک مشاهده نمایند.
نویسنده دائرة المعارف قرن بیستم که از محقّقان عصر ما محسوب مى شود، در جلد چهارم کتاب خود، در مادّه «روح» جدولى از نام دانشمندان مشهور که به واقعیّت این علم اعتراف کرده اند، ارائه مى دهد. در این جدول نام 47 نفر از دانشمندان بزرگ فرانسه، انگلستان، ایتالیا، آلمان و آمریکا را ذکر مى کند؛ از جمله: دومورگان - رئیس جمعیّت ریاضى دانان انگلستان - ، ویلیام کروکس رئیس انجمن سلطنتى بریتانیا، روسل والاس بزرگترین فیزیولوژیست انگلستان در عصر خود، و دوست نزدیکِ داروین، فارلى رئیس مهندسى کمپانیهاى تلگراف، اکسون استاد دانشگاه آکسفورد، کامیل فلاماریون دانشمند فلکى و ریاضى دان معروف فرانسه، ویکتورهوگو نویسنده معروف و دانشمند فرانسوى، لمبررزو یکى از مشهورترین دانشمندان جرم شناسى، هیزلوپ استاد دانشمند آمریکایى، لوردبالفور سیاستمدار مشهور انگلیس، و جمعى دیگر از معاریف علمى، ادبى و سیاسى قرون اخیر را نام مى برد.
سپس تصریح مى کند که نام این عدّه چهل و هفت نفرى را از میان هزاران نفر که به نام دانشمند و محقّق در این رشته کار کرده اند، انتخاب نموده است.
او در طىّ سخنان مشروح خود در این بحث، گواهى صریح بسیارى از این دانشمندان و مشاهدات آنها را در مورد تأیید این علم نقل مى کند.
و نیز گواهى جمعیّت هاى متعدّدى را که به خاطر «تحقیق درباره مسئله روح و تماس با ارواح و خارق عاداتى که به آنها نسبت مى دهند» تشکیل شده است، و ماههاى متوالى در این باره به تحقیق و بررسى پرداخته اند و سپس این موضوع را به عنوان یک واقعیّت غیرقابل انکار تأیید نموده اند، شرح مى دهد.
شکّى نیست که این علم پیش از آن که در غرب نضج گیرد، در مشرق وجود داشته و مورد توجّه عدّه اى از دانشمندان شرق بوده است؛ ولى پس از انتقال به غرب، مانند بسیارى از علوم دیگر، مورد بررسى و استقبال بیشترى قرار گرفت.
در این جا بد نیست قسمتى از مباحثى را که نویسنده محقّق کتاب «على اطلال المذهب المادّى» و «دائرة المعارف قرن بیستم» در این زمینه آورده است، در فرازهاى کوتاه و عبارات فشرده اى از نظر خوانندگان محترم بگذرانیم. او مى گوید:
طرفداران اسپریتیسم، و دانشمندان این فن، معتقدند که: روح با فناى جسم و بدن هرگز فانى نمى شود، و با جسم شفّاف و لطیفى که دارد ـ همان جسم شفّاف و لطیفى که مافوق موادّ این جهان است و قوانین جهان مادّه بر آن حکومت نمى کند ـ به حیات خود ادامه مى دهد.
و لذا مى توان به وسیله افرادى که داراى استعداد خاصّى هستند با ارواح مکالمه نمود; بلکه مى توان آنها را دید.
روح مى تواند به وسیله مدیوم - واسطه ارتباط - و با زبان او با لغاتى سخن بگوید که شخص مدیوم بکلّى از آن بى خبر است، و نیز مى تواند بسیارى از اسرار علم و فلسفه و مسائل پیچیده ریاضى را که «واسطه» و «شنوندگان و حاضران» بکلّى از آنها بى اطّلاعند، بازگو کند؛ حتّى ممکن است در حالى که چشمان واسطه را کاملاً بسته اند، با دست او نامه هاى متعدّد و صفحات بسیارى را بنویسد.
خلاصه روح مى تواند خارق عادات عجیبى از خود نشان دهد که انجام آن با وسایل مادّى و عادى امکان پذیر نیست؛ حتّى گاهى روح، خود را به همه حاضران نشان مى دهد و اجسام را بدون این که دست به آن بزنند، حرکت مى دهد.
قابل توجّه این که دانشمندان این فن براى این که هرگونه احتمال تقلّب و دخالت مرموز «واسطه» را در انجام این گونه خارق عادات از میان ببرند، و جاى تردید در استناد این امور به ارواح باقى نماند، شخص واسطه را محکم به صندلى خود مى بندند; حتّى گاهى او را در یک قفس آهنین محبوس مى سازند؛ درب اطاقى را که در آن آزمایش صورت مى گیرد، قفل مى کنند، و سیمهاى الکتریکى به دست واسطه وصل مى کنند تا هرگونه حرکتى را ـ هرقدر ضعیف و سریع باشد ـ دریابند، و از مجموع این امور اطمینان پیدا کنند، که این اعمال مربوط به ارواح است، نه شخص واسطه.(1)
سپس دانشمندان در این اندیشه فرورفته اند که این خوارق عادات عجیب و حیرت انگیز را چگونه مى توان تفسیر نمود.
آیا راهى براى تفسیر آنها جز اعتقاد به وجود ارواح فعّال هست؟!
آیا واسطه ها از طریق یک نوع غش و تدلیس و خدعه و نیرنگ و تردستى هاى مخصوص این اعمال را انجام مى دهند؟
و یا به وسیله آلات و ابزار مخفى و دقیقى قادر به انجام این امور هستند؟
یا این که از طریق تلقین و صحنه سازى هاى مخصوص مى توانند در افکار حاضران تصرّف نموده و به آنها وانمود کنند که چنین حوادثى رخ داده، در حالى که هیچ یک از اینها در خارج به وقوع نپیوسته است؟
دانشمندان و محقّقان دیرباورى که در جلسات علمى مزبور شرکت داشته اند صریحاً اعتراف دارند که این خوارق عادات و اعمال عجیب را به هیچ یک از امور بالا جز فعّالیّت ارواح، نمى توان استناد داد؛ زیرا آنها همه گونه تدابیر لازم را براى جلوگیرى از تردستى هاى واسطه، با استفاده از ابزار مرموز به عمل آورده اند، و آنها کسانى نبوده اند که به این آسانى تحت تأثیر تلقین ها قرار گیرند.
آنها مى گویند ما بارها این مسئله را در طىّ ماههاى متوالى آزمایش نموده ایم، و راه همه احتمالات را بسته ایم و از نظر علمى وجود این امور حیرت انگیز، تفسیرى جز وجود ارواح و فعّالیّت آنها نمى تواند داشته باشد.
این بود فشرده اى از بحثها و بررسیهاى دانشمند مزبور در دو کتاب سابق الذّکر. این گواهیهاى صریح دانشمندان دلیل بر این است که مسئله مزبور از نظر علمى قابل مطالعه است. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.