پاسخ اجمالی:
پيشرفت سريع و خارق العاده يك آيين و ايجاد تحوّل عظيم و گسترده، مى تواند قرينه اى براى اصالت و حقانيت آن باشد. زيرا چنين تأثيرى هنگامى ممكن است كه پايه هاى آن مكتب روى فطريات و واقعيات زندگى و منطبق بر قوانين آفرينش باشد. پيشرفت سريع اسلام به عنوان دینی برآمده از سرزمینی عقب افتاده و نیمه وحشی، و رشد چشمگیر مسلمانان در علم و معماری و فرهنگ در کمتر از دو قرن، تبدیل به معمایی برای مستشرقین و مورخین شده است. معمایی که پاسخی جز صادق بودن حضرت رسول(ص) در ادعای نبوت و ارتباطش با وحی ندارد.
پاسخ تفصیلی:
پيشرفت سريع و خارق العاده يك آيين و ايجاد تحوّل عظيم و گسترده، مى تواند قرينه اى براى اصالت و حقانيت آن باشد. زيرا چنين تأثيرى هنگامى ممكن است كه پايه هاى آن مكتب روى فطريات و واقعيات زندگى و منطبق بر قوانين آفرينش باشد، همان قوانينى كه حاكم بر زندگى انسان ها است.
يك قانون غير فطرى و ناسازگار با روح و جسم انسان به زحمت پيشرفت مى كند؛ و اگر پيشرفت كند بايد از عوامل فشار براى آن كمك گرفته شود. مثلا كمونيسم در آغاز دعوت خود، پيشرفت سريع و چشمگيرى داشت، ولى همه مى دانيم با توسل به زور و خونريزى هاى بى حساب و ديكتاتورى شديد انجام گرفت. حال اگر پيشرفت سريع و عميق مكتبى مخصوصاً در عمق افكار جامعه صورت گيرد نشانه اصالت آن است. ما مى دانيم اسلام در همان قرون نخستين مناطق وسيعى را فتح كرد بى آنكه حتى پاى يك سرباز اسلامى به آنجا رسيده باشد.
به هر حال پيشرفت سريع اسلام درظاهر و باطن جامعه بشرى و در مناطق وسيعى از جهان آن هم در يك مدت كوتاه چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و جالب اين كه پيدايش اين آيين از يك سرزمين عقب مانده نيمه وحشى صورت گرفت و در مدت كوتاهى تمام دنياى متمدن آن عصر را تحت نفوذ خود قرار داد.
اين نفوذ سريع و گسترده، هنوز به صورت يك معمّا براى مورخان بزرگ غير اسلامى باقى مانده است؛ لذا به عنوان نمونه به موارد زير اشاره مى كنيم:
1. نويسندگان كتاب تمدن غرب و مبانى آن در شرق كه سه تن از دانشمندان معروف غربى هستند هنگامى كه به فصل پيدايش گسترش اسلام مى رسند صريحاً اعتراف مى كنند: «با تمام كوشش هايى كه براى شناخت و پيشرفت سريع اسلام شده ـ تا آنجا كه در مدتى كمتر از يك قرن توانست بر قسمت عمده جهان متمدن آن روز سايه افكند ـ و عليرغم تفسيرها و تحليل هايى كه در اين قسمت از تاريخ به عمل آمده هنوز اين مسأله به صورت يك معما باقى مانده است».(1) اين اعتراف، نشان مى دهد كه اين پيشرفت وسيع و سريع يك امر عادى نبوده است.
2. بانو واگلرى دانشمند معروف اروپايى، كتابى به عنوان پيشرفت سريع اسلام نگاشته كه مى تواند شاهد ديگرى براى اين مسأله باشد. او اين پيشرفت سريع را امرى غير عادى و اعجازآميز مى شمرد همان گونه كه قرآن را كتابى اعجازآميز مى داند كه هرگز نمى تواند ساخته محمد(صلى الله عليه وآله) باشد، كه يك نفر عرب درس نخوانده بوده است.
3. يك محقق ايتاليائى در فصلى از كتاب خود كه درباره تاريخ رياضيات نگاشته در مورد رياضيات مسلمين به عنوان يك معجزه عربى ياد كرده و آنچه را در اسلام روى داده چنان سريع و شگرف مى داند كه منطق و تعبير عادى از تفسير آن عاجز است.
سپس مى افزايد: «اين كه بعضى از مسلمين پيدايش اسلام و فرهنگ آن را به مشيت و تقدير ربّانى نسبت داده اند ... در واقع نشان اين است كه اين مايه پيشرفت تمدن بشرى چنان با ميزان امكانات و مقتضيات آن زمان ها ناسازگار بوده كه جز با مشيّت و تقدير پروردگار نمى توانستند آن را تفسير كنند.»(2)، (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.