پاسخ اجمالی:
جنگ بدر به عنوان نخستین جنگ مشرکین و سپاه اسلام، حساسیت ویژه ای داشت. تعداد لشکریان شرک سه برابر سپاه اسلام بود و تعدادی از آنان در ابتدا با غرور خاصی به میدان آمدند و هماورد طلبیدند. حضرت علی(ع) به عنوان یکی از مبارزین سپاه اسلام به پیکار آنها رفت. این حادثه تاثیر بسیار مثبتی بر روحیه لشکر اسلام و پیروزی نهایی در جنگ بدر داشت. علاوه بر آنها، تعداد بسیار زیادی از لشکر مشرکین را حضرت علی(ع) به درک واصل کرد.
پاسخ تفصیلی:
مى دانیم که جنگ بدر نخستین جنگ تمام عیار میان مسلمانان و مشرکان بود و به همین دلیل نخستین آزمایش نظامى بین طرفین به شمار مى رفت و از این نظر پیروزى هر یک از طرفین در این جنگ بسیار مهم بود.
این جنگ در سال دوم هجرت رخ داد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) در این سال آگاهى یافت که کاروان بازرگانى قریش به سرپرستى ابوسفیان، دشمن دیرینه اسلام، از شام عازم بازگشت به مکه است، و چون مسیر کاروان از نزدیکیهاى مدینه رد مى شد، پیامبر اسلام با 313 نفر از مهاجران و انصار به منظور ضبط کاروان به سوى منطقه بدر که مسیر طبیعى کاروان بود، حرکت کرد.
هدف پیامبر ازاین حرکت آن بود که قریش بدانند خط بازرگانى آنها در دسترس نیروهاى اسلام قرار دارد و اگر آنها از نشر و تبلیغ اسلام و آزادى مسلمانان جلوگیرى کنند، شریان حیات اقتصادى آنان به وسیله نیروهاى اسلام قطع خواهد شد.
از طرف دیگر ابوسفیان چون از حرکت مسلمانان آگاهى یافت، با انتخاب یک راه انحرافى از کناره هاى دریاى سرخ، کاروان را به سرعت از منطقه خطر دور کرد و همزمان با این عمل، از سران قریش در مکه استمداد کرد.
به دنبال استمداد ابوسفیان، تعداد 950 تا 1000 نفر از مردان جنگى قریش به سوى مدینه حرکت کردند. در روز 17 رمضان این گروه با مسلمانان رو در رو قرار گرفتند، در حالى که نیروى شرک سه برابر نیروى اسلام بود.
در آغاز نبرد، سه تن از دلاوران قریش که تا دندان مسلح بودند، به نام هاى: «عتبه» (پدر هند، همسر ابوسفیان) برادر بزرگ او «شیبه» و «ولید» (فرزند عتبه) فریاد کشان به وسط میدان جنگ آمدند و هماورد خواستند. در این هنگام سه نفر از دلاوران انصار براى نبرد با آنان وارد میدان شدند و خود را معرفى کردند. قهرمانان قریش که از جنگ با آنان خوددارى نموده فریاد زد: اى محمد! افرادى که از اقوام ما، هم شأن ما هستند، براى جنگ با ما بفرست.
در این هنگام رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به «عبیده بن حارث بن عبدالمطلب»، «حمزه بن عبدالمطلب» و «على بن ابیطالب(علیه السلام)» دستور داد به جنگ این سه تن بروند، این سه مجاهد شجاع، روانه رزمگاه شدند و خود را معرفى کردند. آنان هر سه نفر را براى مبارزه پذیرفتند و گفتند: همگى همشان ما هستند. از این سه تن «حمزه» با «شیبه»، «عبیده» با «عتبه» و «على» که جوانترین آنها بود با «ولید»، دایى معاویه، روبرو شدند و جنگ تن به تن آغاز گردید. «على» و «حمزه» هر دو، هماورد خود را به سرعت به قتل رساندند ولى ضربات متقابل میان «عبیده» و «عتبه» هنوز ادامه داشت و هیچ کدام بر دیگرى غالب نمى شد، از این رو «على» و «حمزه» پس از کشتن رقیبان خود، به کمک «عبیده» شتافتند و عتبه را نیز به هلاکت رساندند.(1)
على(علیه السلام) بعدها در یکى از نامه هاى خود به معاویه با اشاره به این حادثه نوشت: شمشیرى که آن را در یک جنگ بر جد تو(عتبه) و دایى تو (ولید) و برادرت حنظله فرود آوردم، هم اکنون نزد من است.(2)
پس از پیروزى سه قهرمان بزرگ اسلام بر دلاوران قریش که اثر خرد کنندهاى در روحیه فرماندهان سپاه شرک داشت، جنگ همگانى آغاز شد و منجز به شکست فاحش ارتش شرک گردید، به طورى که هفتاد نفر اسیر گشتند....
در این جنگ بیش از نیمى از کشته شدگان با ضربت شمشیر على(علیه السلام) از پاى درآمدند.
مرحوم شیخ مفید، سى و شش تن از کشته شدگان مشرکین در جنگ بدر را نام مى برد و مى نویسد: «راویان شیعه و سنى به اتفاق نوشته اند که این عده را على بن ابى طالب(علیه السلام) شخصا کشته است، بجز کسانى که در مورد قاتل آنان اختلاف است و یا على(علیه السلام) در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است.»(3)، (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.