پاسخ اجمالی:
تورات با عباراتی بسیار سخیف داوود(ع) را انسانی جنایت کار معرفی نموده و به ایشان زنای محصنه را نسبت می دهد؛ و حال آنکه اگر ما داوود را پيامبر خدا بدانيم، منافات اين اعمال با مقام نبوّت نياز به كوچك ترين بحث و گفتگويى ندارد؛ بلكه برخی اعمال آنقدر جنايت كارانه است كه از يك فردى عادى هم عجيب به نظر مى رسد و در خور مجازات است. و حتی اگر او را تنها پادشاه بدانيم، باز هم ابداً قابل قبول نيست؛ زيرا او يك پادشاه عادى نبوده بلکه مقام معنوى او مورد توجه خداوند و سلطنتش مشمول عنايت ويژه پروردگار بوده است.
پاسخ تفصیلی:
در كتاب دوم اشموئيل داستانى را مي خوانيم كه خلاصه داستان اين چنين مى شود كه داود به هنگامى كه در اورشليم بود روزى به پشت بام قصر مى رود و چشمش به خانه مجاور مى افتد؛ زنى را برهنه در حال شستشو مى بيند. عشق او در دلش جاى مى گيرد و به هر وسيله اى بود او را به خانه خود مى آورد و با او هم بستر مى گردد و او از داوود حامله مى شود!
شوهر اين زن يكى از افسران برجسته لشكر داوود و مرد پاك طينت و با صفايى بود، بطورى كه بعد از بازگشت ميدان جنگ نشد به خانه خود برود و با همسرش هم بستر گردد و از غذاهاى خوب استفاده كند چرا كه هم رزمان او هنوز در ميدان جنگ در خيمه ها زندگى مى كردند.
با اين همه داوود دستور بسيار ناجوان مردانه اى صادر كرد، نامه اى به فرمانده سپاه خود (يوآب) نوشت و به دست خود اورياه داد كه به فرمانده لشكر برساند. در اين نامه نوشته بود كه بايد اورياه را در يكى از نقاط خطرناك جبهه جنگ بگمارى، سپس اطراف او را خالى كنيد تا او با شمشير (دشمنان از پاى در آيد. اين دستور ننگنين و جنايت بار اجرا شد و اورياى پاك دل و با صفا و شجاع كشته شد و داوود همسر او را تصاحب كرد ... تنها در آخرين جمله اين فصل مى خوانيم: «و اين كار در نظر خدا ناپسند آمد» !
اگر ما داوود را پيامبر خدا بدانيم (چنان كه همه مسلمانان به چنين مسئله اى معتقداند و از پاره اى از عبارات تورات نيز چنين مطلبى بر مى آيد)(1) منافات اين اعمال با مقام نبوّت نياز به كوچك ترين بحث و گفتگويى ندارد؛ نه تنها با مقام نبوّت سازگار نيست؛ بلكه اين عمل يك عمل بسيار جنايت كارانه است كه از يك فردى عادى هم عجيب به نظر مى رسد و در خور هر گونه مجازاتى است. وانگهى چطور مى توان باور كرد كه خداوند از يك آدم قاتل كه افسر خود را عمداً به كشتن داده، و زناى محصنه كرده، سپس زن او را تصاحب نموده، به همين سادگى در گذرد و او را عفو فرمايد؟!
و اگر او را تنها پادشاهى از پادشاهان بنى اسرائيل بدانيم ـ چنانكه در تورات حالات او در كتاب ملوك و پادشاهان آمده ـ باز هم ابداً قابل قبول نيست؛ زيرا اولا او يك پادشاه عادى نبوده و تورات هم در فصول مختلف عظمت و مقام ارجمندى براى داود قائل شده است، و همو بنيان گزار معبد بزرگ بنى اسرائيل بود كه به واسطه جنگ هاى زياد در زمان او پايان نيافت و فرزندش سليمان مأمور تكميل آن گرديد، آيا اين عمل از زمام دارى كه مقام معنوى او مورد توجه بود و خداوند به او عنايت داشت ممكن است صادر گردد؟!
ثانياً يكى از كتاب هاى معروف تورات كتاب مزامير داود و سرودهاى مذهبى و مناجات هاى او است.
آيا مناجات ها و سخنان يك قاتل مرتكب زناى محصنه مى تواند در لابلاى كتب آسمانى قرار گيرد؟(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.