پاسخ اجمالی:
عقاید میرزا بهاء درباره مساله عصمت اینگونه قابل جمع بندی است: 1- عصمت کبری فقط متعلق به خود اوست و پیامبرانی که بعد از او مبعوث می شوند نیز از آن بی بهره اند، در حالی که هر پیامبری باید کامل تر از پیامبر قبلی باشد تا بتواند آئین او را نسخ کند. 2- در مقام عصمت هیچ خطا و نسیانی راه ندارد، شخصی که از عصمت کبری بهره می برد محفوظ از عصیان و خلاف است، 3- هیچ کس نباید از دستور او هر چند دستور به محالات باشد تخطی کند.
پاسخ تفصیلی:
"میرزا بهاء" در "اشراقات" می گوید: «فاعلم للعصمة معان شتّی و مقامات شتّی، انّ الّذی عصمه الله من الزلل یصدق علیه هذا الاسم فی مقام... و امّا العصمة الکبری لمن کان مقامه مقدّسا عن الأوامر و النواهی و منزّهاً عن الخطاء و النسیان، انّه نور لا تعقّبه الظلمة و صواب لا یعتریه الخطاء لو یحکم علی الماء حکم الخمر و علی السماء حکم الارض و علی النور حکم النار حقّ لا ریب فیه و لیس لأحد ان یعتریه علیه او یقول لم و بم»؛ (بدانکه برای عصمت، معناهای مختلفی و مقاماتی است، آن کسی که خداوند او را از لغزش حفظ کرده است، صدق می کند بر او این اسم و اما عصمت کبری، برای کسی است که مقام او مقدّس و برتر باشد از اوامر و نواهی و پاک و منزّه باشد از فراموشی و خطا، و آن نوری است که ظلمتی در آن مقام نباشد، و مقام درستی است که خطائی عارض آن نگردد، و کسی که دارای این مقام است، اگر حکم کند بر آب که خمر است، و بر آسمان که زمین است، و بر نور که آتش است؛ حق بوده و مورد شک نخواهد بود، و کسی را نشاید که اعتراض کند به حکم او).(1)
و نیز می گوید: «الحمد لله الّذی جعل العصمة الکبری درعا لهیکل امره فی ملکوت الانشاء و ما قدّر لأحد نصیبا من هذه الرتبة العلیا و المقام الأعلی»؛ ( حمد خداوندی را که حقیقت عصمت کبری را لباس قرار داده است، برای هیکل امر او (میرزا بهاء) در عالم ملکوت انشاء، و کسی را از این مرتبه بزرگ و مقام بلند نصیبی قرار نداده است).(2)
از این مطالب بدست می آید:
1_ عصمت کبری مخصوص "میرزا بهاء" است، و کسی از گذشتگان و آیندگان دارای چنین مقامی نبوده اند، و در این صورت پیامبرانی که به قول "میرزا بهاء" در آینده ظهور خواهند کرد، دارای مقام و رتبه او نخواهند بود؛ با اینکه هر پیغمبری که در آینده می آید، باید اشرف و اکمل از قبلی بوده باشد و به حساب همین فضیلت، بتواند مقام و فضیلت دین سابق را نسخ کند.
2_ در مقام عصمت کبری، خطا و نسیانی نیست؛ بنابراین کسی که دارای عصمت کبری شد، لازم است از مرحله طبیعت انسانیت و فطرت بشریت خارج باشد، زیرا تا انسان روی فطرت انسانی و طبیعت تکوینی بشری زندگی دارد، خطا کار و فراموش کار است. این است که گفته اند_ الانسان محل السهو و النسیان _ انسان به مقتضای طبیعت و سرشت تکوینی خود، در معرض سهو و نسیان است.
3_ عصمت به معنای محفوظ و معصوم ماندن از خلاف و عصیان است و این معنی فرع توجه امر و نهی و تکلیف و وظیفه می باشد و اگر تکلیفی به کسی متوجّه نشده و مأموریتی پیدا نکند، عصیان و سرپیچی و مخالفت، دیگر معنا ندارد.
4_ جناب "میرزا" اگر خدا است، باید به بندگانش تبریک گفت؛ و اگر پیغمبر و رسول است، در این صورت حد مسلم آنکه، تکالیفی در خصوص ابلاغ پیامهای خداوند و بیان وظائف عباد دارد، و لازم است به وظائف رسالت و مأموریت خود عمل کند و این مأموریت و مسئولیت، بسیار بزرگ و مهم بوده و انجام دادن و عمل کردن به آن، بسیار سخت و مشکل است. پس منزّه بودن از تعلّق امر و نهی و تکلیف، کشف می کند که "میرزا" هیچگونه مأموریّت و مسئولیتی نداشته است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.