پاسخ اجمالی:
اسلام درباره دو مساله امانتداری و راستگویی اهمیت بسیار ویژه ای قائل است به نحوی که این توصیفات را درباره شان دارد: راستگویی نماد بارز ایمان، گرفتار شدن به بسیاری گناهان از درب دروغگویی، منجر شدن دروغگویی به نفاق، ناسازگاری ایمان و دروغ، از بین رفتن سرمایه اجتماعی اعتماد و اطمینان به وسیله دروغ و... .
پاسخ تفصیلی:
اصولاً ـ در تعلیمات اسلام، به مسأله راستگوئى و مبارزه با کذب و دروغ فوق العاده اهمیت داده شده است که نمونه هاى آن را به طور فشرده و فهرستوار ذیلاً ملاحظه مى کنید:
1 ـ راستگوئى و اداء امانت دو نشانه بارز ایمان و شخصیت انسان است، حتى دلالت این دو، بر ایمان از نماز هم برتر و بیشتر است.
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «لاتَنْظُرُوا إِلَى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَإِنَّ ذَلِکَ شَیْءٌ قَدْ اعْتَادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذَلِکَ، وَ لَکِنِ انْظُرُوا إِلَى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ أَدَاءِ أَمَانَتِه»؛
(نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید، چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طورى که اگر آن را ترک کنند ناراحت شوند، بلکه نگاه به راستگوئى و امانت آنها کنید).(1)
ذکر این دو با هم (راستگوئى و امانت) به خاطر این است که: ریشه مشترکى دارند، زیرا راستگوئى چیزى جز امانت در سخن نیست، و امانت همان راستى در عمل است.
2 ـ دروغ سرچشمه همه گناهان
در روایات اسلامى دروغ، به عنوان «کلید گناهان» شمرده شده است، على(علیه السلام) مى فرماید: «الصِّدْقُ یَهْدِی إِلَى الْبِرِّ، وَ الْبِرُّ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ»؛ (راستگوئى دعوت به نیکوکارى مى کند، و نیکوکارى دعوت به بهشت).(2)
و در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً، وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ تِلْکَ الأَقْفَالِ الشَّرَابَ، وَ الْکَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ»؛
(خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهائى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است [چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد] و دروغ از شراب هم بدتر است).(3)
امام عسکرى(علیه السلام) مى فرماید: «جُعِلَتِ الْخَبائِثُ کُلُّها فِى بَیْت وَ جُعِلَ مِفْتاحُهَا الْکَذِب»؛ (تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است).(4)
رابطه دروغ و گناهان دیگر از این نظر است که: انسان گناهکار هرگز نمى تواند، راستگو باشد، چرا که راستگوئى موجب رسؤائى او است، و براى پوشاندن آثار گناه، معمولاً باید متوسل به دروغ شود.
و به عبارت دیگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مى کند، و راستگوئى محدود.
اتفاقاً این حقیقت در حدیثى که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده کاملاً تجسّم یافته، حدیث چنین است:
شخصى به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، عرض کرد: نماز نمى خوانم، عمل منافى عفت انجام مى دهم، دروغ هم مى گویم! کدام را اول ترک گویم؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: دروغ، او در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) تعهّد کرد که هرگز دروغ نگوید. هنگامى که خارج شد، وسوسه هاى شیطانى براى عمل منافى عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر(صلى الله علیه وآله) از او در این باره سؤال کند، چه بگوید؟ بگوید: چنین عملى را مرتکب نشده است، این که: دروغ است و اگر راست بگوید: حدّ بر او جارى مى شود، و همین گونه در رابطه با سایر کارهاى خلاف این طرز فکر و سپس خود دارى و اجتناب براى او پیدا شد و به این ترتیب، ترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان او گردید.
3 ـ دروغ سرچشمه نفاق است
چرا که راستگوئى یعنى هماهنگى زبان و دل، و بنابراین دروغ ناهماهنگى این دو است، و نفاق نیز چیزى جز تفاوت ظاهر و باطن نیست.
در آیه 78 سوره «توبه» مى خوانیم: «فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلى یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ»؛ (اعمال آنها نفاقى در دلهایشان تا روز قیامت ایجاد کرد، به خاطر این که عهد خدا را شکستند و به خاطر این که دروغ مى گفتند).
4 ـ دروغ با ایمان سازگار نیست
در حدیثى چنین مى خوانیم:
«سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ(صلى الله علیه وآله) یَکُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً؟ قالَ: نَعَمْ، قِیلَ: وَ یَکُونُ بَخِیلاً؟ قالَ: نَعَمْ، قِیلَ: وَ یَکُونُ کَذَّاباً قالَ: لا»!؛
(از پیامبر پرسیدند آیا انسان با ایمان ممکن است [گاهى] ترسو باشد.
فرمود: آرى.
باز پرسیدند: آیا ممکن است [احیاناً] بخیل باشد.
فرمود: آرى.
پرسیدند: آیا ممکن است کذّاب و دروغگو باشد؟.
فرمود: نه)!.(5)
چرا که دروغ از نشانه هاى نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست.
و نیز به همین دلیل این سخن از امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده است: «لایَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الإِیمَانِ حَتّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّه»؛ (انسان هیچ گاه طعم ایمان را نمى چشد، تا دروغ را ترک گوید خواه شوخى باشد یا جدى).(6)
در حدیث دیگرى، نظیر همین معنى، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده، و در پایان آن به آیه مورد بحث استدلال گردیده است.
5 ـ دروغ نابود کننده سرمایه اطمینان است
مى دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومى است، و مهمترین چیزى که این سرمایه را به نابودى مى کشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگوئى و ترک دروغ در تعلیمات اسلامى، همین موضوع است.
در احادیث اسلامى مى خوانیم: پیشوایان دین از دوستى با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیداً نهى کرده اند؛ چرا که آنها قابل اطمینان نیستند.
على(علیه السلام) در کلمات قصارش مى فرماید: «إِیّاکَ وَ مُصَادَقَةَ الْکَذّابِ فَإِنَّهُ کَالسَّرابِ، یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعِیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَرِیبَ»؛
(از دوستى با دروغگو بپرهیز، که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور مى سازد).(7)
البته سخن درباره زشتیهاى دروغ و فلسفه آن و همچنین علل پیدایش دروغگوئى از نظر روانى و طرق مبارزه آن بسیار زیاد است که باید آن را در کتب اخلاق جستجو کرد.(8).(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.