پاسخ اجمالی:
حضرت علی(ع) در خطبه اول نهج البلاغه مراحل خلقت جسم آدم(ع) را توسط خداوند متعال این گونه بیان می کند: جمع آوری مقداری خاک از قسمتهای مختلف زمین، مخلوط کردن این خاک با آب برای ایجاد گلی یکدست و بدون ناهمواری، در آوردن آن گل به صورت پیکری با خمیدگیها و پیوندها و اعضا و گسستگی های خاص، خشک شدن این گل.
پاسخ تفصیلی:
امام علی (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه، در مورد آفرینش جسم آدم می فرماید: (خداوند سبحان از قسمتهاى سخت و ناهموار زمین و همچنین بخشهاى نرم و هموار و شیرین و شوره زار، مقدارى خاک جمع فرمود)؛ «ثُمَّ جَمَعَ سُبْحانَهُ مِنْ حَزْنِ (1) الاَرْضِ وَ سَهْلِها، و عَذْبِه (2) وَ سَبَخِه (3) تُرْبَةً».
این در واقع از یک سو اشاره به آفرینش انسان از خاک است و از سوى دیگر این که آن خاک ترکیبى از تمام بخشهاى مختلف روى زمین بود، تا استعدادهاى گوناگون و تنوّع و تفاوتهایى را که مورد نیاز یک جامعه کامل بشرى در بخشهاى مختلف است، در بر داشته باشد و انواع انسانها را با ساختمانهاى مختلف از نظر شایستگیها و استعدادها و آمادگیها موجب شود. سپس به مادّه دیگرى که آب است و با خاک ترکیب یافت اشاره کرده، می فرماید: ([خداوند] آب بر آن جارى ساخت تا گلى خالص و آماده شد)؛ «سَنَّه (4) بِالْماءِ حتّى خَلَصَتْ».
(و آن را با رطوبت آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک در آمد)؛ «وَ لاطَه (5) بَالْبَلَّةِ حَتّى لَزَبت». (6)
در واقع نقش آب، ترکیب ساختن آن اجزاى مختلف با یکدیگر و صاف کردن ناهمواریها و ایجاد چسب و پیوند در میان آن اجزاى پراکنده و مختلف بود.
سپس به مسأله شکلگیرى انسان از آن خاک و گل اشاره کرده، می فرماید: (خداوند از آن، صورتى آفرید که داراى خمیدگیها و پیوندها و اعضا و گسستگیها [مفاصل] بود)؛ «فَجَبَلَ مِنْها صُورَةً ذاتَ اَحْناء (7) وَ وُصُول وَ اَعْضاء وَ فُصُول».
در واقع «احناء»؛ (جمع حنو) اشاره به خمیدگیهاى مختلف بدن مانند خمیدگى دنده ها و فکها و قسمت بالاى سر و پایین پا می کند که بدن را براى کارهاى مختلف آماده می سازد. زیرا اگر بدن مانند یک شکل هندسى مکعب و امثال آن بود، هرگز کارایى کنونى را نداشت.
جمله (و اعضاء و فصول) اشاره به اعضاى مختلفى دارد که از طریق مفاصل، با یکدیگر پیوند دارند و همین امر سبب کارایى زیاد می شود. دست انسان را تا مچ در نظر بگیرید، اگر همه یکپارچه بود و یک عضو و داراى یک استخوان بود کارآیى بسیار کمى داشت. ولى می دانیم که خداوند آن را از چند قطعه استخوان و چندین عضو و پیوندهاى میان آنها آفریده و همین سبب می شود که هر انگشت بلکه هر بندى از انگشتان علاوه بر کف دست، کارایى خاصّى داشته باشد و این یکى از نشانههاى حکمت و عظمت پروردگار است.
سپس به مرحله بعدى اشاره کرده، می فرماید: ([خداوند] بعد از آن که این گل را شکل داد آن را سفت و جامد کرد تا خود را کاملا نگه دارد و صاف و محکم و خشک ساخت)؛ «اَجْمَدَها حَتَّى اسْتَمْسَکَتْ وَ اَصْلَده (8) حَتّى صَلْصَلَتْ». (9)
به این ترتیب انسان از نظر جسم کاملا ساخته و آماده شد: (این حال، تا وقت معیّن و سرانجامى معلوم ادامه داشت)؛ «لِوَقْت مَعْدُود وَ اَجَل مَعْلُوم». (10) در بعضى از روایات از «امام باقر»(علیه السلام) نقل شده است که این حال، چهل سال ادامه یافت. جسد آدم (علیه السلام) در گوشه اى افتاده بود و فرشتگان از کنار آن می گذشتند و می گفتند براى چه منظورى آفریده شده اى؟ (11) شاید این فاصله زمانى- همان گونه که بعضى از محقّقان گفته اند- به خاطر آزمون ملائکه و یا به خاطر تعلیم مردم نسبت به ترک عجله در کارها و تأنّى در امور بوده است. (12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.