پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در ارتباط با فاعلیت خداوند مى فرماید: «خداوند آفرینش را بدون نیاز به فکر و استفاده از تجربه، بى آن که حرکتى ایجاد کند و درباره تصمیمى بیندیشد ایجاد کرد». بر این اساس فاعلیت خدا با فاعلیت انسان تفاوت دارد. زیرا افعال انسان اگر مسبوق به سابقه نباشد، درباره آن مى اندیشد، و اگر مسبوق به سابقه باشد از تجارب خود و دیگران استفاده مى کند. اما خداوند در زمان آفرینش، نیازی به اندیشه و تجربه قبلى دیگران ندارد، بلکه هرگاه چیزى را اراده کند، به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز بى درنگ موجود مى شود.
پاسخ تفصیلی:
امیر المومنین(علیه السلام) در بخشی از خطبه اول نهج البلاغه مى فرماید: (خداوند آفرینش را بدون نیاز به اندیشه و فکر و استفاده از تجربه، و بى آن که حرکتى ایجاد کند و درباره تصمیمى بیندیشد ایجاد کرد و آغاز نمود)؛ «أنْشَأ (1) الْخَلْقَ إنْشاءً وَ ابْتَدأهُ اِبْتِداءً بِلا رَوِیَّة (2) أجالَه (3) وَلا تَجْرِبَة اسْتَفادَها وَلا حَرَکَة أحْدَثَها وَلا هَمامَةِ (4) نَفْس اضْطَرَبَ فیها».
در این جا امام(علیه السلام) آفرینش الهى را از کارهاى مخلوقات به کلّى جدا مى شمرد. چرا که مثلا انسان هنگامى که مى خواهد کارى را انجام دهد، اگر مسبوق به سابقه اى نباشد، درباره آن مى اندیشد و با ابتکار خود به سراغ آن مى رود و اگر مسبوق به سابقه اى باشد از تجارب دیگران یا از تجارب خودش بهره گیرى مى کند و گاه در درون ذهن او حرکت گسترده اى در اندیشه ها پیدا مى شود؛ روى مقدّمات مسأله مى اندیشد و از آن به سراغ نتیجه ها مى رود و گاه در تردید و تزلزل باقى مى ماند و سرانجام یک طرف را انتخاب کرده به پیش مى رود.
هیچ یک از این چهار حالت، در ذات پاک خداوند و هنگام آفرینش اشیا نیست، نه نیاز به فکر و اندیشه دارد و نه تجربه قبلى، نه حرکت فکرى روى مقدّمات و نتیجه ها و نه تزلزل و اضطراب در تصمیم گیرى ها. اراده کردن همان و ایجاد شدن موجودات همان: «اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَیْئاً اَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛ (فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند تنها به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز بى درنگ موجود مى شود). (5)
به تعبیر دیگر این حالات چهارگانه، مربوط به تصمیم گیرى کسانى است که علم و قدرت محدودى دارند و لازمه آن نیاز به اندیشه یا تجارب دیگران و یا اضطراب و تردید است. امّا آن کس که علمش بى پایان و قدرتش نامحدود است، به هنگام آفرینش، هیچ یک از این حالات را نخواهد داشت.
از آنچه در بالا گفته شد به خوبى استفاده مى شود که منظور از حرکت، در عبارت فوق، همان حرکت اندیشه در درون نفس است. کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش. (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.