پاسخ اجمالی:
پايه اصلى سعادت و شقاوت، اراده و عملکرد خود انسان است. اسلام بر تمام پندارهاى خرافى مثل نعل اسب، سيزده بدر، خرمهره و...قلم سرخ کشيده، سعادت و شقاوت انسان را در فعاليت هاى مثبت و منفى و نقاط قوت و ضعف اخلاقى و برنامه هاى عملى و طرز تفکر و عقيده هر کس مى داند.
پاسخ تفصیلی:
1 ـ امام صادق(علیه السلام)از جدّش امیر مؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل مى کند: «حَقِیقَةُ السَّعادَةِ أَنْ یَخْتِمَ لِلْرَّجُلِ عَمَلُهُ بِالسَّعادَةِ وَ حَقِیقَةُ الشَّقاوَةِ أَنْ یَخْتِمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالشِّقاوَة»؛ (حقیقت سعادت این است که، آخرین مرحله زندگى انسان با عمل سعادتمندانه اى پایان پذیرد، و حقیقت شقاوت این است که آخرین مرحله عمر با عمل شقاوتمندانه اى خاتمه یابد).(1) این روایت، با صراحت مى گوید: مرحله نهائى عمر انسان و اعمال او در این مرحله، بیانگر سعادت و شقاوت او است، و به این ترتیب، سعادت و شقاوت ذاتى را به کلى نفى مى کند، و انسان را در گرو اعمالش مى گذارد، و راه بازگشت را در تمام مراحل تا پایان عمر براى او باز مى داند.
2 ـ در حدیث دیگرى از على(علیه السلام) مى خوانیم: «السَّعِیدُ مَنْ وُعِظَ بِغَیْرِهِ وَ الشَّقِیُّ مَنِ انْخَدَعَ لِهَواهُ وَ غُرُورِهِ»؛ (سعادتمند کسى است که از سرنوشت دیگران پند گیرد، و شقاوتمند کسى است که فریب هواى نفس و غرورش را بخورد).(2) این سخن على(علیه السلام) نیز، تأکید مجددى است بر اختیارى بودن سعادت و شقاوت و بعضى از اسباب مهم این دو را بیان مى کند.
3 ـ پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «أَرْبَعٌ مِنَ أَسْبابِ السَّعادَةِ وَ أَرْبَعٌ مِنَ الشَّقاوَةِ، فَالأَرْبَعُ الَّتِی مِنَ السَّعادَةِ: الْمَرْأَةُ الصّالِحَةُ، وَ الْمَسْکَنُ الْواسِعُ، وَ الْجارُ الصّالِحُ، وَ الْمَرْکَبُ الْبَهِیُّ، وَ الأَرْبَعُ الَّتِی مِنَ الشَّقاوَةِ: الْجارُ السَّوْءُ، وَ الْمَرْأَةُ السَّوْءُ، وَ الْمَسْکَنُ الضِّیْقُ، وَ الْمَرْکَبُ السَّوْءُ»؛(چهار چیز از اسباب سعادت، و چهار چیز از اسباب شقاوت است: اما، آن چهار چیز که از اسباب سعادت است: همسر صالح، خانه وسیع، همسایه شایسته، و مرکب خوب. و آن چهار چیز که از اسباب شقاوت است: همسایه بد، همسر بد، خانه تنگ و مرکب بد است).(3) با توجه به این که، این چهار موضوع در زندگى مادى و معنوى هر کس نقش مؤثرى دارد، و از عوامل پیروزى یا شکست مى تواند باشد، وسعت مفهوم سعادت و شقاوت در منطق اسلام روشن مى شود. یک همسر خوب، انسان را به انواع نیکى ها تشویق مى کند. یک خانه وسیع روح و فکر انسان را آرامش مى بخشد، و آماده فعالیت بیشتر مى نماید. همسایه بد بلا آفرین، و همسایه خوب کمک مؤثرى به آسایش و حتى پیشرفت هدف هاى انسان مى کند. یک مرکب به دردخور، براى رسیدن به کارها و وظائف اجتماعى عامل مؤثرى است، در حالى که مرکب قراضه و زِوار در رفته، عامل عقب ماندگى است؛ چرا که کمتر مى تواند صاحبش را به مقصد برساند.
4 ـ و نیز، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) این حدیث نقل شده است: «مِنْ عَلاماتِ الشِّقاءِ جُمُودُ الْعَیْنَیْنِ، وَ قَسْوَةُ الْقَلْبِ، وَ شِدَّةُ الْحِرْصِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ، وَ الإِصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ»؛ (از نشانه هاى شقاوت، آن است که هرگز قطره اشکى از چشم انسان نریزد، و نیز از علامات آن، سنگدلى، حرص شدید در تحصیل روزى، و اصرار بر گناه است).(4) این امور چهارگانه، که در حدیث فوق آمده، امورى است اختیارى که از اعمال و اخلاق اکتسابى خود انسان سرچشمه مى گیرد، و به این ترتیب، دور کردن این اسباب شقاوت در اختیار خود انسان ها است. اگر اسبابى را که براى سعادت و شقاوت در احادیث بالا ذکر شده، با توجه بر عینیت همه آنها و نقش مؤثرشان در زندگى بشر، با اسباب و نشانه هاى خرافى که حتى در عصر ما، عصر اتم و فضا گروه زیادى به آن پایبندند مقایسه کنیم، به این واقعیت مى رسیم که تعلیمات اسلام تا چه حدّ، منطقى و حساب شده است. هنوز بسیارند کسانى که نعل اسب را سبب خوشبختى، روز سیزده را سبب بدبختى; پریدن از روى آتش را در بعضى از شب هاى سال سبب خوشبختى، و آواز خواندن مرغ را سبب بدبختى؛ پاشیدن آب را پشت سر مسافر سبب خوشبختى، و ردّ شدن از زیر نردبان را سبب بدبختى، و حتى آویزان کردن خر مهره به خود یا به وسیله نقلیه را سبب خوشبختى، و عطسه را نشانه بدبختى در انجام کار مورد نظر مى دانند، و امثال این خرافات که در شرق و غرب در میان اقوام و ملل مختلف فراوان است. و چه بسیار انسان هائى که بر اثر گرفتار شدن به این خرافات از فعالیت در زندگى باز مانده اند، و گرفتار مصیبت هاى فراوانى شده اند. اسلام، بر تمام این پندارهاى خرافى قلم سرخ کشیده، و سعادت و شقاوت انسان را در فعالیت هاى مثبت، منفى و نقاط قوت و ضعف اخلاقى و برنامه هاى عملى و طرز تفکر و عقیده هر کس مى داند، که نمونه هائى از آن در چهار حدیث فوق به روشنى بیان شده است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.